Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
hudibrastic
نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
Other Matches
parodist
کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
antic
وضع غریب ومضحک
couplets
دوبیتی
couplet
دوبیتی
tragi comedy
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
decasyllabic
ده هجایی
monosyllabic
یک هجایی
syllabic
هجایی
syllabication
تنجیه هجایی
polysyllables
چند هجایی
polysyllable
چند هجایی
polysyllabic
چند هجایی
syllabicity
تجزیه هجایی
decasyllable
شعر ده هجایی
nonsyllabic
بدون هجایی
octosyllabic
هشت هجایی
nonsyllabic
غیر هجایی
polysyllables
کلمه چند هجایی
octaves
شعر هشت هجایی
polysyllable
کلمه چند هجایی
fourteener
شعر چهارده هجایی
eye dialect
لهجهء واضح و هجایی
ablaut
قلب حروف هجایی
octave
شعر هشت هجایی
epigrams
سخن نیشدار قطعه هجایی
epigram
سخن نیشدار قطعه هجایی
hendecasyllabic
شعر یا نثر یازده هجایی
heroic couplet
شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
iambize
اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
goliard
دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
picker
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
trochee
وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
terrtorialize
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vitrify
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
polysyllabic
چند سیلابی چند هجایی
pomegrenate design
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
opus
نوشته
paper work
نوشته
record
نوشته
opuses
نوشته
texts
نوشته
writs
نوشته
deposition
نوشته
manuscript
نوشته
depositions
نوشته
papeteries
نوشته
manuscripts
نوشته
writ
نوشته
text
نوشته
inscription
نوشته
inscriptions
نوشته
letters
نوشته
letter
نوشته
epigraph
نوشته
scrip
نوشته
callout
نوشته راهنما
hand writing
دست نوشته
manuscript
دست نوشته
chirograph
دست نوشته
ancient manuscript
نوشته قدیمی
hierogram
نوشته قدس
petrograph
سنگ نوشته
petroglyph
سنگ نوشته
handwriting
دست نوشته
written
نوشته شده
cryptograph
نوشته رمزی
cryptogram
نوشته رمزی
writings
نوشته نوشتجات
it is written that
نوشته اندکه
writing
نوشته نوشتجات
pseudograph
نوشته جعلی
triglot
به سه زبان نوشته شده
numbers
عدد نوشته شده
repetitive letter
نوشته شده است
scroll
نوشته یافهرست طولانی
opusculum
اثریا نوشته بی اهمیت
overwrite
نوشته داده در محلی
scrolls
نوشته یافهرست طولانی
packaged software
بسته پیش نوشته
application
معمولا به صورت نوشته
inscription
نقش نوشته خطی
applications
معمولا به صورت نوشته
number
عدد نوشته شده
numeral
عدد نوشته شده و..
psychogram
پیام نوشته روح
inscriptions
نقش نوشته خطی
numerals
عدد نوشته شده و..
pornography
نوشته شهوت انگیز
poison pen
نوشته غرض الود
erotica
نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
cryptanalysis
کشف نوشته رمزی
imperscriptible
فاقد اجازه نوشته
cartouche
لوح نوشته مزین
it is written that
نوشته شده است که
pornograph
نوشته ها و عکسهای رکیک
graphically
بطور نوشته یا منقوش
letter press
نوشته وابسته به عکسها
accounting package
بسته پیش نوشته حسابداری
cryptanalyze
نوشته رمزی را کشف کردن
numeral
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
hic jacet
نوشته روی سنگ قبر
numerals
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
epitaphs
نوشته روی سنگ قبر
superscription
عنوان نوشته روی چیزی
autographic
نوشته شده با دست خودمصنف
graffiti
نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
ad-libs
بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbing
بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed
بدون نوشته صحبت کردن
ad-lib
بدون نوشته صحبت کردن
epitaph
نوشته روی سنگ قبر
fill out
<idiom>
نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
hyphenated
نوشته شده با فضای خالی
blasphemous
نوشته وگفته کفر امیز
jotting
چیزیکه با عجله نوشته شده
purple passage
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
slashed zero
علامت نوشته یا چاپ شده
legends
نوشته روی سکه ومدال
purple patch
نوشته اراسته به صنایع بدیعی
legend
نوشته روی سکه ومدال
writings
چیزی که نوشته شده است
bilingual
بدو زبان نوشته شده
writing
چیزی که نوشته شده است
modular accounting package
برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
postfix
کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
italic
حرف به صورت itoloc نوشته شده
compilation
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
integrated accounting package
بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
equations
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
It is written for our benefit
نوشته کردن برای ما فایده دارد
machine address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
absolute address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
subscript
چیزی که در پایین نامه نوشته شود
ballot
رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted
رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots
رای مخفی مجموع اراء نوشته
NCR paper
نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
equation
فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
to read between the lines
معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
termination notice
فسخ نوشته شده
[قرارداد کاری]
compilations
جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
software package
بسته پیش نوشته نرم افزاری
the paper is written all over
همه جای کاغذ نوشته شده است که
pitch
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches
وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
hair stroke
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
grapho
پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
machine
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
graffito
حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
machines
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machined
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
The letter is addressed to you .
نامه بعنوان شما نوشته شده است
bibliotics
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
Take a fresh sheet of paper.
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
repondez s'il vous plait
[RSVP]
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
nominal value
قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
unless otherwise prescibed
[by the doctor]
مگر اینکه
[پزشک]
نسخه دیگری نوشته
backhanded
با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
please reply
لطفا پاسخ بدهید
[به دعوت نوشته شده ای]
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
notation
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
sic
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
notations
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
users
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
user
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
direct
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directs
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
rational number
عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
rubrics
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubric
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
direct objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
head word
کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
Lower third
قسمت پائین صفحه تلویزیون
[برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron
[American E]
قسمت پائین صفحه تلویزیون
[برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
round robin (letter)
<idiom>
نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
sickest
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
teleprompter
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
sick
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
pseudepigrapha
نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com