English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
writing نوشته نوشتجات
writings نوشته نوشتجات
Other Matches
work نوشتجات
worked نوشتجات
corpuses مجموعهای از نوشتجات
corpus مجموعهای از نوشتجات
literature مطبوعات نوشتجات
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
deposition نوشته
manuscripts نوشته
manuscript نوشته
texts نوشته
text نوشته
record نوشته
writ نوشته
depositions نوشته
writs نوشته
letter نوشته
letters نوشته
epigraph نوشته
papeteries نوشته
paper work نوشته
opuses نوشته
opus نوشته
scrip نوشته
inscriptions نوشته
inscription نوشته
handwriting دست نوشته
petrograph سنگ نوشته
chirograph دست نوشته
hand writing دست نوشته
manuscript دست نوشته
it is written that نوشته اندکه
hierogram نوشته قدس
petroglyph سنگ نوشته
cryptograph نوشته رمزی
cryptogram نوشته رمزی
callout نوشته راهنما
pseudograph نوشته جعلی
ancient manuscript نوشته قدیمی
written نوشته شده
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
repetitive letter نوشته شده است
application معمولا به صورت نوشته
applications معمولا به صورت نوشته
poison pen نوشته غرض الود
triglot به سه زبان نوشته شده
numeral عدد نوشته شده و..
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
scrolls نوشته یافهرست طولانی
psychogram پیام نوشته روح
scroll نوشته یافهرست طولانی
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
graphically بطور نوشته یا منقوش
numerals عدد نوشته شده و..
it is written that نوشته شده است که
number عدد نوشته شده
overwrite نوشته داده در محلی
pornography نوشته شهوت انگیز
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
inscriptions نقش نوشته خطی
inscription نقش نوشته خطی
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
numbers عدد نوشته شده
cartouche لوح نوشته مزین
packaged software بسته پیش نوشته
letter press نوشته وابسته به عکسها
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
superscription عنوان نوشته روی چیزی
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
bilingual بدو زبان نوشته شده
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
epitaph نوشته روی سنگ قبر
writing چیزی که نوشته شده است
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
writings چیزی که نوشته شده است
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
legend نوشته روی سکه ومدال
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
legends نوشته روی سکه ومدال
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
direct دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
rubrics عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubric عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
directs دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
users نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
notation عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
user نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
notations عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
round robin (letter) <idiom> نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
head word کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
annotation علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
wires کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
demount کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
languages زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
wire کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
language زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
Queen's English [King's English] <idiom> [انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
apocrypha کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
annotations علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
nuncupative will وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
insertion point نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
soft sector علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
specific code کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
postfix عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
caps کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
capitals کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
styling فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styles فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
styled فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
style فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
bespoke software نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
self compiling compiler کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
palimpsest نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
document 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
documenting 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
destructive addition عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
documented 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com