English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
pushpin نوعی بازی بچگانه
Search result with all words
yoyo نوعی اسباب بازی بچگانه
Other Matches
muggins یکجوربازی گنجفه بازی بچگانه
noah ark کشتی بچگانه که اسباب بازی اوست
handy dandy بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
charade نوعی بازی
Wellington نوعی بازی گنجفه
loo نوعی بازی ورق
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
billiards نوعی از گوی بازی که
canasta نوعی بازی رامی
slapjack نوعی بازی ورق
raffles نوعی بازی قدیمی
jack in the box نوعی اتش بازی
loos نوعی بازی ورق
draughts نوعی بازی چکرز
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
whist نوعی بازی ورق
raffle نوعی بازی قدیمی
racketball نوعی بازی شبیه هندبال
scrummage نوعی بازی فوتبال راگبی
keno نوعی بازی شبیه لوتو
pitch and toss نوعی بازی شیر یاخط
speedball نوعی بازی شبیه فوتبال
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
scrum نوعی بازی فوتبال راگبی
scrums نوعی بازی فوتبال راگبی
eucher نوعی بازی ورق امریکایی
craps نوعی بازی قمار باطاس
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
marionette عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
marionettes عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
croquet نوعی بازی با گوی وحلقه کروکت
quadrilles نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrille نوعی بازی ورق چهار نفری
badminton نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
lacrosse لاکروس که نوعی توپ بازی است
gin rummy نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
faro نوعی بازی قمار شبیه بانک
ombre نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
Frisbee نوعی بازی به نام بومرنگ در فارسی
checker نوعی بازی شبیه جنگ نادر
omber نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
shinny نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
bowler نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowlers نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
acrade game نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
musical chairs نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
childish بچگانه
childlike بچگانه
little بچگانه
childly بچگانه
chilish بچگانه
small fry بچگانه
puerile بچگانه
puerilely بچگانه
infantile بچگانه
childishly بچگانه
go-cart چرخ بچگانه
puppy love عشق بچگانه
cot رختخواب بچگانه
go-carts چرخ بچگانه
cots رختخواب بچگانه
infantilism خوی بچگانه
perambulators درشکه بچگانه
perambulator درشکه بچگانه
rompers رو لباسی بچگانه
slobber گریه بچگانه
bunting شنل بچگانه
slobbers گریه بچگانه
pop gun تفنگ بچگانه
smalls جامه بچگانه
small cloths جامه بچگانه
slobbering گریه بچگانه
romper رولباسی بچگانه
slobbered گریه بچگانه
quaker gun تفنگ چوبی بچگانه
bassinet درشکه دستی بچگانه
popgun تفنگ بادی بچگانه
pelisse پوستین بالاپوش بچگانه
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
slobbered دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobber دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbering دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbers دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
a kind [of] نوعی [از]
some kind [of] یک نوعی [از]
generic نوعی
typical نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
colt نوعی طپانچه
cutlasses نوعی قمه
drop [نوعی طاق]
goggle eye نوعی ماهی
cutlass نوعی قمه
goldeneye نوعی مرغابی
slip joint pliers نوعی انبردست
typical نمونه نوعی
harvestman نوعی عنکبوت
charade نوعی معما
cowslips نوعی پامچال
cowslip نوعی پامچال
bakkie نوعی ماشین
plug key نوعی کلید
colts نوعی طپانچه
beaver tail نوعی کاشی
poniter نوعی سگ شکار ی
brocoli نوعی گل کلم
broccoli نوعی گل کلم
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
bulldog نوعی سگ بزرگ
petard نوعی بمب
bulldogs نوعی سگ بزرگ
mastic نوعی درزبند
cod نوعی ماهی
marquise نوعی گلابی
mixer نوعی خط دفاعی
mixers نوعی خط دفاعی
marc نوعی عرق
mapes نوعی پرش با یک پا
stock saddle نوعی زین
saint bernard نوعی سگ بزرگ
rutabaga نوعی کلم
pitchblende نوعی اورانیت
plylogeny پدیدایی نوعی
phylogenesis پدیدایی نوعی
peanoforte نوعی پیانو
patent anchor نوعی لنگر
orthographic نوعی طرح
crap نوعی قمار
cutters نوعی کرجی
cutter نوعی کرجی
ragweed نوعی ابروسیا
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
crapped نوعی قمار
crapping نوعی قمار
pecker نوعی کلنگ
chiffon نوعی کیک
manta نوعی ردا
lutestring نوعی پروانه
cornets نوعی شیپور
cornet نوعی شیپور
French horn نوعی شیپور
banjos نوعی تار
banjoes نوعی تار
banjo نوعی تار
it is of a different kind نوعی دیگراست
india paper نوعی کاغذنازک
greyhound نوعی تازی
greyhounds نوعی تازی
bill نوعی شمشیرپهن
stoutest نوعی ابجو
stouter نوعی ابجو
stout نوعی ابجو
somehow بیک نوعی
kb 0 نوعی هواپیماست
taffy نوعی اب نبات
lustring نوعی پروانه
lithomarge نوعی کائولین
cheddars نوعی پنیر
cheddar نوعی پنیر
cowrie نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
cowry نوعی کس گربه
tip نوعی اسکی
tipping نوعی اسکی
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
type tests ازمایشهای نوعی
typical sample نمونه نوعی
kenning نوعی استعاره
bills نوعی شمشیرپهن
rusks نوعی بیسکویت
clove hitch نوعی گره
bowknot نوعی گره
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com