English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
omber نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
ombre نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
Other Matches
quadrille نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles نوعی بازی ورق چهار نفری
malaguena نوعی رقص اسپانیولی
cha cha نوعی رقص تند اسپانیولی
pelota بازی تنیس اسپانیولی
tent اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
tents اموختن نوعی شراب شیرین اسپانیولی
morris نوعی رقص شش نفری
morrice نوعی رقص شش نفری
threesome بازی سه نفری
threesomes بازی سه نفری
foursomes بازی گلف چهار نفری
foursome بازی گلف چهار نفری
centuries عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
century عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
charade نوعی بازی
Wellington نوعی بازی گنجفه
loo نوعی بازی ورق
slapjack نوعی بازی ورق
loos نوعی بازی ورق
canasta نوعی بازی رامی
billiards نوعی از گوی بازی که
raffle نوعی بازی قدیمی
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
pushpin نوعی بازی بچگانه
whist نوعی بازی ورق
draughts نوعی بازی چکرز
raffles نوعی بازی قدیمی
jack in the box نوعی اتش بازی
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
eucher نوعی بازی ورق امریکایی
craps نوعی بازی قمار باطاس
speedball نوعی بازی شبیه فوتبال
scrum نوعی بازی فوتبال راگبی
scrummage نوعی بازی فوتبال راگبی
racketball نوعی بازی شبیه هندبال
scrums نوعی بازی فوتبال راگبی
yoyo نوعی اسباب بازی بچگانه
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
keno نوعی بازی شبیه لوتو
pitch and toss نوعی بازی شیر یاخط
marionette عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
faro نوعی بازی قمار شبیه بانک
lacrosse لاکروس که نوعی توپ بازی است
gin rummy نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
badminton نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
Frisbee نوعی بازی به نام بومرنگ در فارسی
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
croquet نوعی بازی با گوی وحلقه کروکت
marionettes عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
checker نوعی بازی شبیه جنگ نادر
disciplinary control board کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
shinny نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
bowlers نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowler نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
acrade game نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
musical chairs نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
Spanish اسپانیولی
hispanic اسپانیولی
spaniard اسپانیولی
matador گاوباز اسپانیولی
pistole لیره اسپانیولی
matadors گاوباز اسپانیولی
flota دسته کشتیهای اسپانیولی
fandangos یکجور رقص اسپانیولی
saraband رقص سنگین اسپانیولی
piastre or ter سکه سیمین اسپانیولی
fandango یکجور رقص اسپانیولی
tango رقص چهارضربی اسپانیولی
tangoed رقص چهارضربی اسپانیولی
tangos رقص چهارضربی اسپانیولی
tangoing رقص چهارضربی اسپانیولی
jennet اسب اسپانیولی کوچک
sherries شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
sherry شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
sombreros کلاه لبه پهن اسپانیولی
sherris شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
They were talking in Spanish . بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
sombrero کلاه لبه پهن اسپانیولی
morisco عرب اسپانیولی ارایش عربی
peseta سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
mestiza کسیکه زاده اسپانیولی و هندی وامریکایی باشد
mozarrab عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود
galleon کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleons کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
triumvier سه نفری
threesome سه نفری
threesomes سه نفری
percapita نفری
triumvirate سه نفری
triumvirates سه نفری
quintet پنج نفری
quintets پنج نفری
folie a deux جنون دو نفری
parleys گفتگوی دو نفری
parleyed گفتگوی دو نفری
parley گفتگوی دو نفری
parleying گفتگوی دو نفری
single تنها یک نفری
duumvirate حکومت دو نفری
trios سه نفری سه تایی
trio سه نفری سه تایی
duopoly انحصار دو نفری
tandems درشکه دو نفری
tandem درشکه دو نفری
dialogues مکالمهء دو نفری
dialogue مکالمهء دو نفری
quintette پنج نفری
pleiad دسته هفت نفری
counselling مشاوره دو نفری مشورت
heptarchy حکومت هفت نفری
counsels مشاوره دو نفری مشورت
delire a quatre هذیان چهار نفری
septet دسته هفت نفری
counselled مشاوره دو نفری مشورت
counseled مشاوره دو نفری مشورت
percapita بقرار هر نفری هر راس
counsel مشاوره دو نفری مشورت
decurion رئیس دسته ده نفری
monologue تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologues تک سخنگویی صحبت یک نفری
monolog تک سخنگویی صحبت یک نفری
stichomythia سوال وجواب در نفری
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
duumvir شریک رتبه حکومت دو نفری
madrigals سرود عاشقانه چند نفری
madrigal سرود عاشقانه چند نفری
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
strength قدرت رزمی استعداد نفری
tarantella رقص تند دو نفری ایتالیایی
septette دسته هفت نفری هفتگانه
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
roomette اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
rigaudon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
octet دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
squads گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squad گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
all but a few همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
manspace جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
generic نوعی
a kind [of] نوعی [از]
typical نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
lustring نوعی پروانه
crapping نوعی قمار
cod نوعی ماهی
cheddars نوعی پنیر
phylogenesis پدیدایی نوعی
plylogeny پدیدایی نوعی
pitchblende نوعی اورانیت
greyhounds نوعی تازی
chiffon نوعی کیک
gabbro نوعی سنگ
it is of a different kind نوعی دیگراست
malvasia نوعی انگور
bulldogs نوعی سگ بزرگ
dalmatian نوعی سگ بزرگ
lutestring نوعی پروانه
lithomarge نوعی کائولین
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
fireweed نوعی کاهو
kenning نوعی استعاره
kb 0 نوعی هواپیماست
greyhound نوعی تازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com