English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (4 milliseconds)
English Persian
gazehound نوعی سگ شکاری
Search result with all words
bloodhound نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
gordon setter نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
Other Matches
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
feral شکاری
raptatory شکاری
gundogs سگ شکاری
gundog سگ شکاری
raptatorial شکاری
gun dog سگ شکاری
deer hound سگ شکاری
hunting dog سگ شکاری
hounding سگ شکاری
buckhound سگ شکاری
sporting dog سگ شکاری
raptorail شکاری
ratch سگ شکاری
accipital شکاری
hound سگ شکاری
hounded سگ شکاری
hounds سگ شکاری
hunter سگ شکاری
hunters سگ شکاری
deer dog تازی سگ شکاری
shotguns تفنگ شکاری
canes venatici سگان شکاری
shotgun تفنگ شکاری
terrier سگ بویی شکاری
canum venaticorum سگان شکاری
capped watch ساعت شکاری
birds of prey مرغان شکاری
sport car اتومبیل شکاری
sports cars اتومبیل شکاری
sports car اتومبیل شکاری
accipiter مرغ شکاری
shot gun تفنگ شکاری
terriers سگ بویی شکاری
hunter اسب یا سگ شکاری
hunters اسب یا سگ شکاری
ravin طعمه شکاری
ravening شکاری غاصب
dogcart کالسکهی شکاری
dogcarts کالسکهی شکاری
birds of prey پرندگان شکاری
game جانور شکاری
staghound تازی شکاری
bows کمان شکاری
Afghan Hound سگ شکاری افغان
blood سگ شکاری و بوی خن
killer submarine زیردریایی شکاری
bow کمان شکاری
bowed کمان شکاری
game bag خرجین شکاری
game fowl مرغ شکاری
bowing کمان شکاری
beagle تازی شکاری پاکوتاه
ravens شکار طعمه شکاری
beagles تازی شکاری پاکوتاه
feral حیوان شکاری وحشی
fighter cover پوشش با هواپیماهای شکاری
huntsmen مدیر تازیهای شکاری
huntsman مدیر تازیهای شکاری
raven شکار طعمه شکاری
chasers مفتش هواپیمای شکاری
venatical وابسته بشکار شکاری
marlin ماهی شکاری بزرگ
pointer سگ شکاری یابنده شکار
venatic وابسته بشکار شکاری
doublcd barrcled shot تفنگ شکاری دو لول
fighter bomber شکاری- بمب افکن
accipitrine ازجنس باز شکاری
pointers سگ شکاری یابنده شکار
high power تفنگ شکاری بزرگ
bird of prey مرغ شکاری گوشتخوار
chaser مفتش هواپیمای شکاری
field trial مسابقه تازیهای شکاری
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
salmi خورش باگوشت مرغ شکاری
goshawk باز بال کوتاه شکاری
sporterize تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
gamekeepers متصدی جانوران شکاری قرقچی
golden retriever سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
gamekeeper متصدی جانوران شکاری قرقچی
irish wolfhound سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
saker باز شکاری در اروپای قدیم
small game پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
setter توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
setters توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
sleuth hound یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
glede انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
to hark back برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
yoicks علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fowling piece تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
saluke سگ شکاری بویی تازی بویی
fellow feeling حس هم نوعی
generic نوعی
typical نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
a kind [of] نوعی [از]
cutters نوعی کرجی
charade نوعی معما
type tests ازمایشهای نوعی
charade نوعی بازی
greyhound نوعی تازی
tip نوعی اسکی
tipping نوعی اسکی
cowry نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
cowrie نوعی کس گربه
bulldog نوعی سگ بزرگ
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
taffy نوعی اب نبات
mixers نوعی خط دفاعی
greyhounds نوعی تازی
crapping نوعی قمار
crapped نوعی قمار
colts نوعی طپانچه
cutter نوعی کرجی
pecker نوعی کلنگ
colt نوعی طپانچه
cutlasses نوعی قمه
cutlass نوعی قمه
typical sample نمونه نوعی
bills نوعی شمشیرپهن
bill نوعی شمشیرپهن
slip joint pliers نوعی انبردست
bulldogs نوعی سگ بزرگ
crap نوعی قمار
mixer نوعی خط دفاعی
tweed نوعی فاستونی
harvestman نوعی عنکبوت
elecampane نوعی شیرینی
easter lily نوعی سوسن
manta نوعی ردا
mapes نوعی پرش با یک پا
dog rose نوعی از گل نسرین
marc نوعی عرق
marquise نوعی گلابی
mastic نوعی درزبند
dalmatian نوعی سگ بزرگ
cutlas نوعی قمه
crowfoot نوعی شمعدانی
cotype نوعی فرعی
cornett نوعی شیپور
copal نوعی رزین
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
cole نوعی کلم
malvasia نوعی انگور
eulachon نوعی ماهی
goggle eye نوعی ماهی
goldeneye نوعی مرغابی
it is of a different kind نوعی دیگراست
garden heiliotrope نوعی سمنه
gannister نوعی کوارتزپست
ganister نوعی کوارتزپست
gabbro نوعی سنگ
kb 0 نوعی هواپیماست
kenning نوعی استعاره
fox terrier نوعی سگ اهلی
lithomarge نوعی کائولین
fireweed نوعی کاهو
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
feist نوعی سگ کوچک
lustring نوعی پروانه
lutestring نوعی پروانه
clove hitch نوعی گره
orthographic نوعی طرح
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
rutabaga نوعی کلم
saint bernard نوعی سگ بزرگ
india paper نوعی کاغذنازک
bandore نوعی سه تار
bandora نوعی سه تار
another guess نوعی دیگر
albacore نوعی زیردریایی
airedale نوعی سگ خرمایی
aerocommander نوعی هواپیما
acaleph نوعی صدف
plug key نوعی کلید
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
auks نوعی پنگوئن
auk نوعی پنگوئن
ragweed نوعی ابروسیا
blintz نوعی شیرینی
catatonia نوعی جنون
patent anchor نوعی لنگر
cane brake نوعی ازعلف
camphor oil نوعی روغن
peanoforte نوعی پیانو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com