English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English Persian
wishbone نوعی طرح مانور
wishbones نوعی طرح مانور
wishbone t نوعی طرح مانور
Search result with all words
feint نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feints نوعی درو در خرک مانور انفعالی
bump and go نوعی مانور دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
williamson turn نوعی مانور دریایی
Other Matches
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
maneuver مانور
ease of movement مانور
shunting مانور
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
joint exercise مانور مشترک
scheme of maneuver طرح مانور
ship handling مانور با کشتی
plan of maneuver طرح مانور
mass of maneuver حجم مانور
maneuvering board لوحه مانور
exercised مانور نظامی
maneuverability قابلیت مانور
exercise مانور نظامی
exercises مانور نظامی
free maneuver مانور ازاد
umpire داور مانور
maneuver and fire اتش و مانور
combat exercise مانور جنگی
umpired داور مانور
umpires داور مانور
umpiring داور مانور
handles مانور کردن
exercise commander فرمانده مانور
exercise term عنوان مانور
handle مانور کردن
fire and maneuver اتش و مانور
manoeuvring طرح کردن مانور
manoeuvres طرح کردن مانور
map maneuver مانور روی نقشه
manoeuvred طرح کردن مانور
manoeuvre طرح کردن مانور
quartermaster's notebook دفتر مانور ناو
controlled exercise مانور کنترل شده
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
exercise code word رمز عملیات مانور
maneuvred طرح کردن مانور
maneuvres طرح کردن مانور
maneuvring طرح کردن مانور
out maneuver تفوق جستن در مانور
tight t طرح اصلی مانور تی
sea room شعاع مانور دریایی
maneuvres مشق کردن مانور دادن
maneuvred مشق کردن مانور دادن
maneuvring مشق کردن مانور دادن
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
ease of movement سهولت حرکت راحتی مانور
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
manoeuvre مشق کردن مانور دادن
manoeuvred مشق کردن مانور دادن
maneuver حرکت جنگی مانور کردن
out maneuver برتری مانور پیدا کردن
ground game روش استفاده از مانور دویدن
manoeuvring مشق کردن مانور دادن
manoeuvres مشق کردن مانور دادن
drifts مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
garryowen مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
deropement مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
wingover مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
drifting مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
clamp anf rake مانور برای کنترل گوی درمواجه
drifted مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drift مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
progressive مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
submarine مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarines مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
island pullout مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
naked reverse حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
ship handling مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
exercise program برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
classification yard محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
typical نوعی
fellow feeling حس هم نوعی
generic نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
a kind [of] نوعی [از]
mixer نوعی خط دفاعی
mixers نوعی خط دفاعی
bowknot نوعی گره
bodkin نوعی جوالدوز
blood knot نوعی گره
bulldogs نوعی سگ بزرگ
blocking capacitor نوعی خازن
blintze نوعی شیرینی
blintz نوعی شیرینی
Rosepink <adj.> <noun> نوعی صورتی
camphor oil نوعی روغن
Mistyrose <adj.> <noun> نوعی صورتی
cutter نوعی کرجی
cutters نوعی کرجی
crap نوعی قمار
crapped نوعی قمار
calvados نوعی عرق
crapping نوعی قمار
calash نوعی درشکه
bulldog نوعی سگ بزرگ
india paper نوعی کاغذنازک
bandore نوعی سه تار
bandora نوعی سه تار
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
auks نوعی پنگوئن
auk نوعی پنگوئن
greyhound نوعی تازی
tweed نوعی فاستونی
greyhounds نوعی تازی
bill نوعی شمشیرپهن
bills نوعی شمشیرپهن
cutlass نوعی قمه
colts نوعی طپانچه
cutlasses نوعی قمه
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
cowrie نوعی کس گربه
another guess نوعی دیگر
albacore نوعی زیردریایی
cowries نوعی کس گربه
cowry نوعی کس گربه
tip نوعی اسکی
airedale نوعی سگ خرمایی
aerocommander نوعی هواپیما
acaleph نوعی صدف
charade نوعی معما
tipping نوعی اسکی
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
colt نوعی طپانچه
ragweed نوعی ابروسیا
typical sample نمونه نوعی
slip joint pliers نوعی انبردست
malvasia نوعی انگور
lutestring نوعی پروانه
lustring نوعی پروانه
lithomarge نوعی کائولین
kenning نوعی استعاره
kb 0 نوعی هواپیماست
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
it is of a different kind نوعی دیگراست
harvestman نوعی عنکبوت
goggle eye نوعی ماهی
goldeneye نوعی مرغابی
gazehound نوعی سگ شکاری
garden heiliotrope نوعی سمنه
manta نوعی ردا
type tests ازمایشهای نوعی
poniter نوعی سگ شکار ی
plug key نوعی کلید
rutabaga نوعی کلم
saint bernard نوعی سگ بزرگ
stock saddle نوعی زین
pitchblende نوعی اورانیت
plylogeny پدیدایی نوعی
phylogenesis پدیدایی نوعی
peanoforte نوعی پیانو
patent anchor نوعی لنگر
taffy نوعی اب نبات
orthographic نوعی طرح
mastic نوعی درزبند
marquise نوعی گلابی
marc نوعی عرق
mapes نوعی پرش با یک پا
gannister نوعی کوارتزپست
ganister نوعی کوارتزپست
cotype نوعی فرعی
cornett نوعی شیپور
copal نوعی رزین
cole نوعی کلم
clove hitch نوعی گره
catatonia نوعی جنون
crowfoot نوعی شمعدانی
cutlas نوعی قمه
gabbro نوعی سنگ
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
fox terrier نوعی سگ اهلی
fireweed نوعی کاهو
beaver tail نوعی کاشی
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
feist نوعی سگ کوچک
bakkie نوعی ماشین
drop [نوعی طاق]
eulachon نوعی ماهی
elecampane نوعی شیرینی
easter lily نوعی سوسن
dog rose نوعی از گل نسرین
dalmatian نوعی سگ بزرگ
cane brake نوعی ازعلف
cheddars نوعی پنیر
cod نوعی ماهی
cowslips نوعی پامچال
banjoes نوعی تار
chowder نوعی ابگوشت
chiffon نوعی کیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com