English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
flying wedge نوعی مانور تهاجمی قدیمی
Other Matches
slot formation نوعی طرح تهاجمی
slot t نوعی طرح تهاجمی
split t نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
bump and go نوعی مانور دفاعی
bump and run نوعی مانور دفاعی
wishbone نوعی طرح مانور
wishbones نوعی طرح مانور
wishbone t نوعی طرح مانور
williamson turn نوعی مانور دریایی
feint نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinting نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feints نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feinted نوعی درو در خرک مانور انفعالی
cataphract نوعی زره قدیمی
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
raffle نوعی بازی قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
graphophone نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
hutch نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutches نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
pillories نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
aggressive تهاجمی
incursive تهاجمی
offensive <adj.> تهاجمی
attacking [style of play, player] <adj.> تهاجمی
play marking حرکات تهاجمی
offensive alliance پیمان تهاجمی
offensive block دفاع تهاجمی
power play نقشه تهاجمی
skates بازی تهاجمی
dashed کشتی تهاجمی
dash کشتی تهاجمی
skated بازی تهاجمی
offensive weapon سلاح تهاجمی
power struggle نقشه تهاجمی
offensive war جنگ تهاجمی
offensive league اتحادیه تهاجمی
skate بازی تهاجمی
hard advertising تبلیغات تهاجمی
dashes کشتی تهاجمی
furor خشم تهاجمی
shock troops گروه تهاجمی
offensives اهانت امیز تهاجمی
offensive اهانت امیز تهاجمی
offensive movement حرکت تهاجمی شمشیرباز
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
scrappier بازی تهاجمی سریع
scrappy بازی تهاجمی سریع
scrappiest بازی تهاجمی سریع
attack cargo ship ناو باربری تهاجمی
look-in روش پاس تهاجمی
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
offensives تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensive تهاجم تهاجمی حمله عمومی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
end run بازی تهاجمی با دور زدن دفاع
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
maneuver مانور
shunting مانور
ease of movement مانور
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
handle مانور کردن
ship handling مانور با کشتی
plan of maneuver طرح مانور
scheme of maneuver طرح مانور
handles مانور کردن
umpiring داور مانور
umpire داور مانور
umpires داور مانور
umpired داور مانور
exercise مانور نظامی
exercised مانور نظامی
exercises مانور نظامی
free maneuver مانور ازاد
mass of maneuver حجم مانور
maneuvering board لوحه مانور
maneuverability قابلیت مانور
joint exercise مانور مشترک
combat exercise مانور جنگی
maneuver and fire اتش و مانور
fire and maneuver اتش و مانور
exercise term عنوان مانور
exercise commander فرمانده مانور
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
slanted بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
statue of liberty play بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردن دست خودحریف را گول می زند
slants بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
strong side سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
tight t طرح اصلی مانور تی
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
map maneuver مانور روی نقشه
manoeuvre طرح کردن مانور
maneuvring طرح کردن مانور
maneuvres طرح کردن مانور
quartermaster's notebook دفتر مانور ناو
maneuvred طرح کردن مانور
manoeuvred طرح کردن مانور
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
manoeuvring طرح کردن مانور
sea room شعاع مانور دریایی
controlled exercise مانور کنترل شده
manoeuvres طرح کردن مانور
exercise code word رمز عملیات مانور
out maneuver تفوق جستن در مانور
ground game روش استفاده از مانور دویدن
ease of movement سهولت حرکت راحتی مانور
manoeuvre مشق کردن مانور دادن
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
maneuver حرکت جنگی مانور کردن
manoeuvring مشق کردن مانور دادن
maneuvred مشق کردن مانور دادن
manoeuvred مشق کردن مانور دادن
manoeuvres مشق کردن مانور دادن
maneuvring مشق کردن مانور دادن
out maneuver برتری مانور پیدا کردن
maneuvres مشق کردن مانور دادن
garryowen مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
drifts مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
wingover مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
drifting مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
clamp anf rake مانور برای کنترل گوی درمواجه
drifted مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
deropement مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
drift مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
quick opener بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
progressive مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
submarines مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
veteran قدیمی
out of date قدیمی
bygone قدیمی
fogram قدیمی
stale cheque چک قدیمی
ancient قدیمی
archaic قدیمی
old-timer قدیمی
old timer قدیمی
age-old قدیمی
date قدیمی
dates قدیمی
antiquated قدیمی
olden قدیمی
age old قدیمی
senior قدیمی
timeworn قدیمی
seniors قدیمی
veterans قدیمی
old time قدیمی
outdated قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
old-timers قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
newer اخیرا و نه قدیمی
culverin یکجورتوپ قدیمی
uptight قدیمی مسلک
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
new- اخیرا و نه قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
codex نسخه قدیمی
primal بسیار قدیمی
fuddy-duddies قدیمی مسلک
fuddy-duddy قدیمی مسلک
old hat قدیمی مسلک
unreconstructed قدیمی مسلک
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
museum piece قدیمی غیرعادی
prolonged قدیمی مدید
old hat هر چیز قدیمی
past master استاد قدیمی
paleography کتابت قدیمی
incunabulum کتب قدیمی
presentation copy نسخه قدیمی
older دیرینه قدیمی
old دیرینه قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
fogies ادم قدیمی
fogeys ادم قدیمی
fogey ادم قدیمی
past masters استاد قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com