English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bracket نوعی کروشه با گوشههای صاف
Other Matches
in the recesses of the heart در گوشههای دل
cornering گوشههای رینگ
corner گوشههای رینگ
corners گوشههای رینگ
dog ear کروشه
bracket کروشه
square bracket کروشه
ingot corner segregation انفکاک گوشههای شمش
oxygonal دارای گوشههای تند
rounding با منحنی کردن گوشههای تیز
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
bracket حالت معمولی کروشه
orthograph تصویر جبهه ساختمان با خط ها و گوشههای راست
neutral corner گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
notations و دیگر نیاز به کروشه نیست
postfix و نیاز به کروشه را از بین می برد.
notation و دیگر نیاز به کروشه نیست
vertical angles گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
notations عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
prefix notation عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
reverse عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversed عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reverses عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
reversing عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
bracket چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
typical نوعی
generic نوعی
some kind [of] یک نوعی [از]
a kind [of] نوعی [از]
fellow feeling حس هم نوعی
stout نوعی ابجو
bills نوعی شمشیرپهن
marc نوعی عرق
marquise نوعی گلابی
mastic نوعی درزبند
cutlasses نوعی قمه
greyhounds نوعی تازی
cole نوعی کلم
manta نوعی ردا
mapes نوعی پرش با یک پا
copal نوعی رزین
bill نوعی شمشیرپهن
clove hitch نوعی گره
stouter نوعی ابجو
cheddars نوعی پنیر
cornets نوعی شیپور
somehow بیک نوعی
French horn نوعی شیپور
banjos نوعی تار
banjoes نوعی تار
banjo نوعی تار
patent anchor نوعی لنگر
orthographic نوعی طرح
near leg pickup and turnover نوعی کنده رو
catatonia نوعی جنون
pitchblende نوعی اورانیت
peanoforte نوعی پیانو
cutlass نوعی قمه
phylogenesis پدیدایی نوعی
plylogeny پدیدایی نوعی
stoutest نوعی ابجو
cheddar نوعی پنیر
cornet نوعی شیپور
greyhound نوعی تازی
gabbro نوعی سنگ
fireman's carry from kneeling position نوعی یک دست و یک پا
feist نوعی سگ کوچک
eulachon نوعی ماهی
bulldog نوعی سگ بزرگ
fox terrier نوعی سگ اهلی
cutters نوعی کرجی
cutter نوعی کرجی
easter lily نوعی سوسن
harvestman نوعی عنکبوت
pecker نوعی کلنگ
goggle eye نوعی ماهی
mixers نوعی خط دفاعی
goldeneye نوعی مرغابی
bulldogs نوعی سگ بزرگ
ganister نوعی کوارتزپست
gannister نوعی کوارتزپست
garden heiliotrope نوعی سمنه
gazehound نوعی سگ شکاری
fireweed نوعی کاهو
crapping نوعی قمار
crapped نوعی قمار
crap نوعی قمار
mixer نوعی خط دفاعی
cowrie نوعی کس گربه
cowries نوعی کس گربه
petard نوعی بمب
cotype نوعی فرعی
lithomarge نوعی کائولین
cod نوعی ماهی
cornett نوعی شیپور
chiffon نوعی کیک
charade نوعی معما
lustring نوعی پروانه
lutestring نوعی پروانه
malvasia نوعی انگور
crowfoot نوعی شمعدانی
kenning نوعی استعاره
kb 0 نوعی هواپیماست
cowry نوعی کس گربه
tip نوعی اسکی
tipping نوعی اسکی
brocoli نوعی گل کلم
broccoli نوعی گل کلم
india paper نوعی کاغذنازک
dog rose نوعی از گل نسرین
it is of a different kind نوعی دیگراست
dalmatian نوعی سگ بزرگ
cutlas نوعی قمه
charade نوعی بازی
blintz نوعی شیرینی
bakkie نوعی ماشین
drop [نوعی طاق]
chowder نوعی ابگوشت
barnacle نوعی صدف
another guess نوعی دیگر
beaver tail نوعی کاشی
elecampane نوعی شیرینی
bandore نوعی سه تار
bandora نوعی سه تار
chihuahuas نوعی سگ کوچک.
chihuahua نوعی سگ کوچک.
some kind of sickness یک نوعی از بیماری
rusks نوعی بیسکویت
rusk نوعی بیسکویت
cocker spaniel نوعی سگ پاکوتاه
Mistyrose <adj.> <noun> نوعی صورتی
Rosepink <adj.> <noun> نوعی صورتی
auks نوعی پنگوئن
auk نوعی پنگوئن
albacore نوعی زیردریایی
airedale نوعی سگ خرمایی
aerocommander نوعی هواپیما
tweed نوعی فاستونی
acaleph نوعی صدف
cocker spaniels نوعی سگ پاکوتاه
rutabaga نوعی کلم
taffy نوعی اب نبات
colt نوعی طپانچه
colts نوعی طپانچه
camphor oil نوعی روغن
bowknot نوعی گره
ragweed نوعی ابروسیا
cane brake نوعی ازعلف
rear crotch and near arm نوعی کنده رو
stock saddle نوعی زین
typical نمونه نوعی
calash نوعی درشکه
calvados نوعی عرق
saint bernard نوعی سگ بزرگ
poniter نوعی سگ شکار ی
cowslip نوعی پامچال
blocking capacitor نوعی خازن
cowslips نوعی پامچال
plug key نوعی کلید
blintze نوعی شیرینی
blood knot نوعی گره
bodkin نوعی جوالدوز
typical sample نمونه نوعی
type tests ازمایشهای نوعی
slip joint pliers نوعی انبردست
caravelle نوعی کشتی یا هواپیما
macaroni نوعی پنگوئن یابطریق
evocative typeface نوعی طرح حروف
bobsleds نوعی سورتمه کوچک
cotillon نوعی رقص دونفری
bobsled نوعی سورتمه کوچک
bump and run نوعی مانور دفاعی
tempest نوعی قایق 2 نفره
flying lemur نوعی پستاندار شب خیز
feverfew نوعی گاوچشم یا گل مینا
flying gurnard نوعی ماهی بالدار
flint cern نوعی ذرت هندی
gaskets نوعی ابزار مخصوص
gasket نوعی ابزار مخصوص
dulcet نوعی الت موسیقی
tempests نوعی قایق 2 نفره
carbonado نوعی الماس کدر
caravel نوعی کشتی یا هواپیما
capeline نوعی کلاه زنانه
albumin نوعی پروتئین ساده
fireman's carry and leg block نوعی فن کشتی یک دست و یک پا
fiddler crab نوعی خرچنگ نقب زن
faltboat نوعی قایق تاشو
indy car نوعی اتومبیل مسابقه
bakers yeast نوعی مخمر ابجو
crackback نوعی سد کردن غیرمجاز
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
chablis نوعی شراب سفید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com