Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
loco
نوعی گل زبان درقفا
Other Matches
larkspur
گل زبان درقفا دلفین
basic plus
نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
floating point basic
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
integer basic
نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
machine address
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
device media control language
نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
fire bee
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bittersweet
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
asses' ears
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue
گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
tongueless
بی زبان
hound's tongue
سگ زبان
language
زبان
as one man
با یک زبان
language lab
زبان
rpg language
زبان ار پی جی
tongues
زبان
tongue
زبان
languages
زبان
two tongued
زبان
c++
زبان ++C
language
زبان
languages
زبان ها
tongue
[language]
زبان
abuser
بد زبان
report progarm generator
زبان ار- پی- جی
abusers
بد زبان
apt language
زبان ای پی تی
apl language
زبان ای پی ال
glossa
زبان
grss language
زبان جی پی اس اس
fellow feeling
حس هم نوعی
some kind
[of]
یک نوعی
[از]
a kind
[of]
نوعی
[از]
typical
نوعی
generic
نوعی
British
زبان انگلیسی
Celtic
زبان سلتی
reference language
زبان مرجع
query language
زبان پرس و جو
rap
زخم زبان
philology
علم زبان
papillae of the tongue
ثالیل زبان
parliamentary language
زبان مجلسی
raps
زخم زبان
panjabi
زبان پنجابی
parliamentary language
زبان مودبانه
philology
زبان شناسی
body language
زبان بدن
linguistics
علم زبان
linguistics
زبان شناسی
portuguese
زبان پرتقالی
mother tongues
زبان مادری
mother tongue
زبان مادری
neophasia
زبان من دراوردی
pseudolanguage
شبه زبان
protolanguage
زبان قدیمی
program language
زبان برنامه
tongue-tied
زبان بسته
procedural language
زبان رویهای
portugese
زبان پرتغالی
Latin
زبان لاتین
pl/
زبان پی ال وان
quary language
زبان پرس و جو
pascal language
زبان پاسکال
philologer
زبان شناس
quasilanguage
شبه زبان
philologically
زبان شناختی
philologist
زبان شناس
psycholinguistics
روانشناسی زبان
quacksalver
زبان باز
pl. language
زبان پی ال وان
pushtu
زبان افغانستان
publication language
زبان انتشارات
publication language
زبان نشری
Hebrew
زبان عبری
dialect
ی در زبان استاندارد
target language
زبان مقصود
target language
زبان هدف
tamil
زبان تمیل
lingo
زبان ویژه
lingoes
زبان ویژه
symbolic language
زبان نمادی
sweet spoken
شیرین زبان
standard language
زبان متعارف
source language
زبان اصلی
source language
زبان منبع
sophist
زبان باز
snobol language
زبان اسنوبول
romanic
زبان رومی
technical language
زبان فنی
technical language
زبان تخصصی
welsher
زبان ولز
dialects
زبان محلی
dialects
ی در زبان استاندارد
welcher
زبان ولز
welch
زبان ولز
vulgate
زبان عامیانه
uvula
زبان کوچک
universal language
زبان فراگیر
tonguelike
زبان مانند
tongue tied
زبان بسته
tongue tie
لکنت زبان
the turkish language
زبان ترکی
the persian language
زبان فارسی
dialect
زبان محلی
smooth tongued
چرب زبان
stammering
لکنت زبان
serbian
زبان صربستانی
simscript language
زبان سیمسکریپت
semitic language
زبان سامی
scythian
زبان سکایی
Urdu
زبان اردو
sankskirt
زبان سانسکریت
lick
زبان زدن
licked
زبان زدن
licks
زبان زدن
dumb
زبان بسته
dumber
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
roumanian
زبان رومانی
romanian
زبان رومانی
lolls
زبان بیرون
lolling
زبان بیرون
stuttering
لکنت زبان
voluble
خوش زبان
diatribe
زخم زبان
diatribes
زخم زبان
sugary
شیرین زبان
slip of the tongue
لغزش زبان
slavic
زبان اسلاوی
simula language
زبان سیمیولا
silver tongued
چرب زبان
grammar
دستور زبان
grammars
دستور زبان
servian
زبان صربی
loll
زبان بیرون
lolled
زبان بیرون
Welsh
زبان ولز
language processor
پردازشگر زبان
charlatanism
زبان بازی
charlatanry
زبان بازی
grammer
دستور زبان
gramarey
دستور زبان
glottology
زبان شناسی
cobol
زبان کوبول
glossology
زبان شناسی
glossitis
ورم زبان
glossal
مربوط به زبان
comit language
زبان کامیت
command language
زبان فرماندهی
command language
زبان فرمان
command language
زبان دستوری
commerical language
زبان تجاری
glibness
طلاقت زبان
gujarati
زبان گجراتی
halophrastic language
زبان تک واژهای
hibernian
ایرلندی زبان
language processor
زبان پرداز
basic language
زبان بیسیک
language master
زبان اموز
language master
اموزگار زبان
lamblkin
زبان بسته
kiffa australis
زبان جنوبی
bengali
زبان بنگاله
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com