Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
Other Matches
whinstone	سنگ مرمر سیاه از نوع بازالت
basalt	نوعی سنگ چخماق یااتش فشانی سیاه
silhouette	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin	رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape	نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
ethiops	سیاب سیاه جیوه سیاه
bold face	طرح سیاه حرف سیاه
black holes	حفره سیاه چاله سیاه
sables	رنگ سیاه لباس سیاه
sable	رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat	گندم سیاه یا زنگ سیاه
black hole	حفره سیاه چاله سیاه
black body radiation	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor	صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
jetties	سیاه
sad coloured	سیاه
Negroes	سیاه
ebon	سیاه
jetty	سیاه
Negro	سیاه
black	سیاه
jet-black	سیاه سیاه
pitch dark	سیاه
pitchy	سیاه
blacked	سیاه
grimy	سیاه
night black	سیاه
glaucoma	اب سیاه
blacker	سیاه
blackest	سیاه
sooty	سیاه
mossy	سیاه اب
swamps	سیاه اب
swamping	سیاه اب
swamp	سیاه اب
quagmires	سیاه اب
quagmire	سیاه اب
dogwood	سیاه ال
swamped	سیاه اب
bogs	سیاه اب
blacks	سیاه
bog	سیاه اب
marsh	سیاه اب
marshes	سیاه اب
graphite	سرب سیاه
negro slave	غلام سیاه
buckwheat	گندم سیاه
basalt	سیاه سنگ
black box	جعبه سیاه
negrophil	سیاه دوست
negrophilism	سیاه دوستی
rooks	کلاغ سیاه
blackheads	جوش سر سیاه
blackhead	جوش سر سیاه
blacking	واکس سیاه
humus	سیاه خاک
black markets	بازار سیاه
black market	بازار سیاه
blacking	رنگ سیاه
rook	کلاغ سیاه
niellist	سیاه قلم
water proofed mortar	اهک سیاه
marshes	سیاه اب باطلاق
swarthy	سیاه چره
sealing coat	روکاری سیاه
scoter	مرغابی سیاه
schorl	کهربای سیاه
sadly dressed	سیاه پوش
lynx	سیاه گوش
lynxes	سیاه گوش
marsh	سیاه اب باطلاق
substantia nigra	جسم سیاه
sandstone	سنگ سیاه
wash drawing	ابرنگ سیاه
viper's grass	سفورجنه سیاه
to wear willow	سیاه پوشیدن
to black out	سیاه کردن
the black sea	دریای سیاه
the black race	نژاد سیاه
tamarack	سیاه کاج
sycamine	توت سیاه
sabled	سیاه پوش
robed in bleck	سیاه پوشیده
robed in bleck	سیاه پوش
oubliette	سیاه چال
nigritian	سیاه افریقایی
nigrify	سیاه کردن
nigrescent	سیاه شونده
nigrescence	سیاه شدگی
nigella seed	زیر سیاه
nigella seed	سیاه دانه
niello	مینای سیاه
pertussis	سیاه سرفه
pertussus	سیاه سرفه
piper nigrum	فلفل سیاه
red cent	پول سیاه
quercitron	بلوط سیاه
plumbago	سرب سیاه
plumbaginous	مانندسرب سیاه
platinum black	پلاتین سیاه
niello	سیاه قلم
black eyed	سیاه چشم
black load	سرب سیاه
black powder	باروت سیاه
black propaganda	تبلیغات سیاه
black sheet	ورق سیاه
black short	شکستگی سیاه
black shortness	ترک سیاه
blackamoor	سیاه زنگی
black list	فهرست سیاه
black list	لیست سیاه
black finish	پوشش سیاه
heathbird	باقرقره سیاه
black gang	غلام سیاه
black lead	سرب سیاه
black letter	حرف سیاه
black level	تراز سیاه
black light	نور سیاه
black liqour	شربت سیاه
blackbody	جسم سیاه
hohlraum	جسم سیاه
crowberry	سنگروی سیاه
d.'s cow	سوسک سیاه
dark coloured	سیاه رنگ
darky	سیاه زنگی
ethiops	مهجون سیاه
ethiopian	سیاه پوست
ethiope	سیاه پوست
eriochrome black	سیاه اریوکروم
doit	پول سیاه
Congo	یکجورچای سیاه
colly	سیاه کردن
blackcap	کاکل سیاه
blackcock	باقرقره سیاه نر
boldface	حروف سیاه
bone black	عاج سیاه
buck wheat	گندم سیاه
french wheat	گندم سیاه
saracen corn	گندم سیاه
charbon	سیاه زخم
chiaroscurist	سیاه قلمکار
dunggeon	سیاه چال
fuel oil	نفت سیاه
negrillo	کوتوله سیاه
liver	جگر سیاه
livers	جگر سیاه
negress	زن سیاه پوست
caraway	زیره سیاه
melanuria	پیشاب سیاه
melanotic	سیاه پوست
achromatic	سیاه و سفید
pitch-black	خیلی سیاه
pitch black	خیلی سیاه
black boxes	جعبه سیاه
black board	تخته سیاه
blackboard	تخته سیاه
blackboards	تخته سیاه
black hole	سیاه چال
black holes	سیاه چال
melanite	لعل سیاه
melanic	سیاه پوست
black anneal	سیاه گداختن
black ash	خاکستر سیاه
black bile	صفرای سیاه
black body	جسم سیاه
black book	کتاب سیاه
black brittleness	شکستگی سیاه
black brittleness	ترک سیاه
black cap	کلاه سیاه
blach hulled	سیاه پوست
bitumen macadam	ماکادام سیاه
mammy	دده سیاه
lampblack	سیاه یکدست
kibitka	سیاه چادرنمدی
iron mould	سیاه کردن
aniline black	سیاه انیلینی
in mourning	کثیف سیاه
in mourning	سیاه پوش
begrime	سیاه کردن
biotite	میکای سیاه
black diamond	الماس سیاه
black eye	چشم سیاه
dungeon	سیاه چال
denigration	سیاه ساختن
sozzled	سیاه مست
stoned	سیاه مست
zonked	سیاه مست
donjon	سیاه چال
spades	خال دل سیاه
spade	خال دل سیاه
bottle-dungeon	سیاه چال
I was put to shame. I was shame-stricken.	رو سیاه شدم
black wool	پشم سیاه
dungeons	سیاه چال
black wash	رنگ سیاه
black eyes	چشم سیاه
jetties	:سیاه رنگ
jetty	:سیاه رنگ
Negro	سیاه پوست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com