Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
nomographer
نویسنده کتاب درباره
Other Matches
book review
مقاله درباره کتاب
penster
نویسنده بویژه نویسنده مزدور
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
deuteronomic
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
readers
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
craftsmen
نویسنده
scribbler
نویسنده بد
penman
نویسنده
the present writer
نویسنده
scrivener
نویسنده
quill driver
نویسنده
craftsman
نویسنده
authoress
نویسنده زن
penwoman
زن نویسنده
writers
نویسنده
wordsmith
نویسنده
composers
نویسنده
author
نویسنده
composer
نویسنده
writer
نویسنده
writers
نویسنده ها
authors
نویسنده ها
hack
نویسنده مزدور
neoteric
نویسنده تازه
report writer
نویسنده گزارش
fantast
نویسنده خیالپرست
garreteer
نویسنده بی نوا
hacks
نویسنده مزدور
hacked
نویسنده مزدور
drafter
نویسنده پیام
technical writer
نویسنده فنی
devils
نویسنده مزدور
author
نویسنده موسس
devil
نویسنده مزدور
mannerisms
سبک بخصوص نویسنده
librettist
نویسنده اشعار اپرا
encyclopaedist
نویسنده دایره المعارف
to make good as a writer
نویسنده موفقی شدن
auctorial
منسوب به نویسنده یا مولف
miscellanist
نویسنده مطالب مختلف
authorial
موبوط به مصنف یا نویسنده
pen name
نام مستعار نویسنده
pen-names
نام مستعار نویسنده
reporter
جمله ساز نویسنده ناصادق
mannerism
سبک بخصوص نویسنده
matthew
نویسنده انجیل متی
hagiologist
نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
headliner
نویسنده سرمقاله روزنامه
librettists
نویسنده اشعار اپرا
bel esprit
سخنران یا نویسنده باذوق
pen-name
نام مستعار نویسنده
idem
همان نویسنده در همانجا
phraseologist
جمله ساز نویسنده ناصادق
wanted clerks
دبیر یا نویسنده لازم است
memorialist
نویسنده یاد بود یا لوحه
screenwriter
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
city editor
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
comedist
نویسنده نمایشهای خنده دار
hagiographer
نویسنده شرح حال مقدسین
posthumous
منتشر شده پس از مرگ نویسنده
magazin
نویسنده مقاله برای مجله
He fabcies himself as a writer (author).
به خیال خودش نویسنده است
screenwriters
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
belletrist
نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
tragedian
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
pornographer
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
dramaturge
نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
monographist
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
heading
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
headings
تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
interactive
سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
free lance
مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
ethic
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
jude
یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
liter any executor
کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
publicists
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
symbolist
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
publicist
نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
holotype
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
copyright
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights
که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
toward
درباره
re-
درباره .....
on
درباره
touching
درباره
quoad
درباره
about
درباره
in re
درباره
re-
درباره
re
درباره .....
re
درباره
concerning
درباره
to reflect
[on]
فکرکردن
[درباره]
respecting
درخصوص درباره
my sentiment toward him
عقیده من درباره او
of
در سوی درباره
towards
درباره مقارن
as respects ...
درباره ...
[با توجه به اینکه... ]
travelogues
سخنرانی درباره مسافرت
all about
همه چیز درباره
price expectation
انتظارات درباره قیمت
gospel
بشارت درباره مسیح
gospels
بشارت درباره مسیح
to reflect
[on]
تامل کردن
[درباره]
monographs
رساله درباره یک موضوع
monograph
رساله درباره یک موضوع
I am hopeful about the future.
درباره آینده امیدوارهستم
attend to
نظر دادن درباره
traversabel
سخنرانی درباره مسافرت
to think
[of]
فکر کردن
[درباره]
to bitch
[American E]
[about something]
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to crab
[American E]
[about something]
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to kvetch
[American E]
[about something]
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to grouse
[about somt.]
قر زدن
[درباره چیزی]
to nag
[about something]
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to moan
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to gripe
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to grouse
[about somt.]
نق نق زدن
[درباره چیزی]
travelogue
سخنرانی درباره مسافرت
travelogs
سخنرانی درباره مسافرت
to grouch
نق نق زدن
[درباره چیزی]
to grouch
قر زدن
[درباره چیزی]
to gripe
قر زدن
[درباره چیزی]
I am certain of it.
من درباره اش مطمئن هستم.
to bitch
[American E]
[about something]
قر زدن
[درباره چیزی]
to nag
[about something]
قر زدن
[درباره چیزی]
to moan
قر زدن
[درباره چیزی]
to crab
[American E]
[about something]
قر زدن
[درباره چیزی]
to kvetch
[American E]
[about something]
قر زدن
[درباره چیزی]
copyright
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyrights
اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
to bitch
[American E]
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
render judgement on
حکم کردن درباره کسی
to gripe
ناله کردن
[درباره چیزی]
shoptald
گفتگو درباره وضع کسب
parleying
مذاکره درباره صلح موقت
symposia
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposiums
مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to nag
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
to moan
ناله کردن
[درباره چیزی]
to crab
[American E]
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
idyll
چکامه درباره زندگی روستایی
in qviries r. to the accident
پرسش هایی درباره آن رویداد
kailyard school
مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
parleys
مذاکره درباره صلح موقت
parleyed
مذاکره درباره صلح موقت
parley
مذاکره درباره صلح موقت
leaders
درباره سایر رکوردهای فایل
leader
درباره سایر رکوردهای فایل
to bitch
[American E]
[about something]
گله کردن
[درباره چیزی]
to kvetch
[American E]
[about something]
ناله کردن
[درباره چیزی]
idyl
چکامه درباره زندگی روستایی
to grouch
ناله کردن
[درباره چیزی]
I am not aware of that.
<idiom>
درباره اش آگاه نیستم.
[اصطلاح]
to crab
[American E]
[about something]
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to kvetch
[American E]
[about something]
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to grouse
[about somt.]
گله کردن
[درباره چیزی]
To comment on something ( someone ) .
درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
To put something to the vote.
درباره چیزی رأی گرفتن
to grouch
گله کردن
[درباره چیزی]
To investigate something.
درباره چیزی تحقیق کردن
idylls
چکامه درباره زندگی روستایی
to bitch
[American E]
[about something]
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to moan
گله کردن
[درباره چیزی]
to grouse
[about somt.]
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to grouch
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to gripe
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to moan
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to nag
[about something]
غرغر کردن
[درباره چیزی]
to gripe
گله کردن
[درباره چیزی]
to kvetch
[American E]
[about something]
گله کردن
[درباره چیزی]
to nag
[about something]
گله کردن
[درباره چیزی]
to obtaini. on anything
درباره چیزی اگاهی یافتن
to put something to the vote
درباره چیزی رای دادن
to grouse
[about somt.]
ناله کردن
[درباره چیزی]
to sit
درباره موضوعی جلسه کردن
to crab
[American E]
[about something]
گله کردن
[درباره چیزی]
'The Catcher in the Rye'
[by Salinger / work title]
! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت !
[نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyrights
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright
اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
helped
نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
She is very particular ( specific ) about her appearance .
درباره سرووضعش خیلی مقید است
cycles
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
expert
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
specification
ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
experts
شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
global
همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
globally
همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com