Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
steely look
نگاه با اراده
Other Matches
abuleia
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
abulia
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
gloating
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
look at me
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
purposeful
با اراده
animus
اراده
on the impluse of the moment
بی اراده
resolutions
اراده
resolution
اراده
passives
بی اراده
passive
بی اراده
nisus
اراده
aimless
بی اراده
determination
اراده
weak kneed
بی اراده
infirm of purpose
بی اراده
weak-kneed
بی اراده
thy will
اراده ات
thy will
اراده تو
will
اراده
willed
اراده
will-power
اراده
abulic
بی اراده
wills
اراده
intentions
اراده
intention
اراده
voluntariness
اراده
volition
اراده
volitionally
با اراده
glanced
نگاه نگاه مختصر
glance
نگاه نگاه مختصر
glances
نگاه نگاه مختصر
driftless
بی مرام بی اراده
dysbulia
اختلال اراده
will
اراده کردن
free will
اراده ازاد
involuntarily
بدون اراده
willed
اراده کردن
volition
از روی اراده
wills
اراده کردن
self will
اراده شخصی
voluntarism
اراده گرایی
abulic
فاقد اراده
it is our pleasure to
اراده ما اینست که
free will
ازادی اراده
automatons
ادم بی اراده
voluntarily
از روی اراده
willable
قابل اراده
will-power
قدرت اراده
will therapy
اراده درمانی
An iron wI'll.
اراده آهنین
automaton
ادم بی اراده
volitionary
وابسته به اراده
social will
اراده اجتماعی
libertarian
طرفدار ازادی اراده
He is strong-wI'lled.
آدم با اراده ای است
To have a strong wI'll.
اراده قوی داشتن
will of iron
<idiom>
اراده آهنین داشتن
real will
نظریه اراده واقعی
of one's own volition
از روی اراده خود
what is your will?
اراده شما چیست
libertarians
طرفدار ازادی اراده
The will of the nation
[people]
اراده ملت
[مردم]
animal
مربوط به روح وجان یا اراده
willpower
تصمیم جدی نیروی اراده
He hasnt a mind of his own.
ازخودش رأیی ندارد (بی اراده)
self surrender
واگذاری خود تسلیم به اراده
animals
مربوط به روح وجان یا اراده
tenant at will
متصرف به میل و اراده مالک
will temprament tests
ازمونهای اراده- خلق وخوی
abulomania
دیوانگی در نتیجه ضعف اراده
drifts
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifted
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
automatize
کسی را بی اراده الت دست کردن
spermatorrhoea
خروج منی بدون اراده احتلام
It depends on your decison.
بستگش به اراده (تصمیم )شما دارد
drifting
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
jelly bean
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
drift
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
downy's will temperament test
ازمون داونی برای ارزیابی اراده و خلق
self enforcing
دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
impulsively
با نیروی انی و بدون اراده از روی تحریک
voluntarism
فلسفهای که اراده را عامل موثر در ایجاد عالم وجودمیداند
intrusive thoughts
اندیشه هایی که بی اراده شخص بخاطرش می اید افکار فضول
necessity
درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
leered
نگاه چپ
looks
نگاه
ganders
: نگاه
leering
نگاه کج
leering
نگاه چپ
leers
نگاه کج
leers
نگاه چپ
leered
نگاه کج
leer
نگاه کج
gander
: نگاه
observantion
نگاه
view
نگاه
looked
نگاه
look here
نگاه کن
slant
نگاه کج
slanted
نگاه کج
look
نگاه
leer
نگاه چپ
by sight
از نگاه
glimpsed
نگاه کم
glimpses
نگاه کم
gloatingly
با نگاه
glimpsing
نگاه کم
glimpse
نگاه کم
i say
نگاه کن
regard
نگاه
regarded
نگاه
regards
نگاه
slants
نگاه کج
to lay fast
نگاه داشتن
voyeurs
نگاه کننده
retrospect
نگاه به گذشته
come-ons
نگاه دعوتآمیز
to lock out
نگاه داشتن
come-on
نگاه دعوتآمیز
voyeur
نگاه کننده
Peeping Toms
نگاه دزد
Peeping Tom
نگاه دزد
to look daggers
چپ چپ نگاه کردن
to set eyes on
نگاه کردن
vide infara
را نگاه کنید
glaringly
با نگاه خیره
gazing
نگاه خیره
To look askance. To give a dirty look.
چپ چپ نگاه کردن
dirty look
<idiom>
چپ چپ نگاه کردن
to put to a pause
نگاه داشتن
to look on with
نگاه کردن
glimpsed
نگاه انی
to keep in
نگاه داشتن
to keep any one waiting
نگاه داشتن
oeillade
نگاه عاشقانه
preservatize
نگاه داشتن
pryingly
با نگاه دقیق
retrospection
نگاه به قهقرا
at first sight
بیک نگاه
at a glance
بیک نگاه
gape seed
نگاه خیره
looker
نگاه کننده
look down
با نگاه از رو بردن
leontief table
نگاه کنید به :
keek
نگاه دزدانه
parthian glance
اخرین نگاه
peeper
نگاه کننده
i say
نگاه کنید
to stop
[doing something]
نگاه داشتن
gloatingly
با نگاه خیره
gapeseed
نگاه خیره
an upward glance
نگاه سربالا
an intent look
یک نگاه مشتاقانه
leer
نگاه کج کردن
leer
نگاه دزدکی
gazed
نگاه خیره
shim
نظر یک نگاه
holders
نگاه دارنده
holder
نگاه دارنده
upholders
نگاه دارنده
upholder
نگاه دارنده
squinny
کج کج نگاه کردن
kept
نگاه داشته
to catch a glimpse of
نگاه مختصرکردن
to dwell on
نگاه کردن
leered
نگاه دزدکی
leered
نگاه کج کردن
an am or ous glance
یک نگاه عاشقانه
sheep's eye
نگاه عاشقانه
sheep's eye
نگاه دزدکی
sheep's eyes
نگاه عاشقانه
gazes
نگاه خیره
gaze
نگاه خیره
tenable
نگاه داشتنی
leers
نگاه کج کردن
leers
نگاه دزدکی
leering
نگاه کج کردن
leering
نگاه دزدکی
to give support to
نگاه داشتن
stopped
نگاه داشتن
stares
رک نگاه کردن
stared
رک نگاه کردن
stare
رک نگاه کردن
regarded
نگاه کردن
regards
نگاه کردن
squints
چپ نگاه کردن
retrospective view
[on]
نگاه به گذشته
regard
نگاه کردن
stopping
نگاه داشتن
stops
نگاه داشتن
see
نگاه کردن
peek
نگاه دزدانه
sees
نگاه کردن
stay
نگاه داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com