Dictiornary-Farsi | نگاه نگاه مختصر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (10 milliseconds)

English	Persian
glance	نگاه نگاه مختصر
glanced	نگاه نگاه مختصر
glances	نگاه نگاه مختصر


Search result with all words

blink	نادیده گرفته نگاه مختصر
blinked	نادیده گرفته نگاه مختصر
blinks	نادیده گرفته نگاه مختصر
to d. into a book	نگاه مختصر بکتابی کردن
Other Matches

gloats	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek	باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloated	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me	بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
leered	نگاه چپ
slant	نگاه کج
slanted	نگاه کج
glimpse	نگاه کم
slants	نگاه کج
leer	نگاه کج
leer	نگاه چپ
looks	نگاه
leers	نگاه کج
gander	: نگاه
leered	نگاه کج
leering	نگاه چپ
leering	نگاه کج
glimpses	نگاه کم
look here	نگاه کن
leers	نگاه چپ
by sight	از نگاه
observantion	نگاه
glimpsing	نگاه کم
i say	نگاه کن
view	نگاه
look	نگاه
regard	نگاه
glimpsed	نگاه کم
regards	نگاه
gloatingly	با نگاه
ganders	: نگاه
regarded	نگاه
looked	نگاه
glimpsing	نگاه سریع
leer	نگاه دزدکی
glimpse	نگاه سریع
glimpsed	نگاه انی
glimpsing	نگاه انی
glimpses	نگاه سریع
keep	نگاه داشتن
glimpsed	نگاه سریع
glimpses	نگاه انی
glimpse	نگاه انی
keeps	نگاه داشتن
to put to a pause	نگاه داشتن
to set eyes on	نگاه کردن
retaining	نگاه داشتن
retained	نگاه داشتن
retain	نگاه داشتن
refrains	نگاه داشتن
refraining	نگاه داشتن
refrained	نگاه داشتن
refrain	نگاه داشتن
oblongs	نگاه ممتد
retains	نگاه داشتن
vide infara	را نگاه کنید
come-on	نگاه دعوتآمیز
come-ons	نگاه دعوتآمیز
Peeping Tom	نگاه دزد
Peeping Toms	نگاه دزد
To look askance. To give a dirty look.	چپ چپ نگاه کردن
stares	رک نگاه کردن
dirty look <idiom>	چپ چپ نگاه کردن
stared	رک نگاه کردن
stare	رک نگاه کردن
oblong	نگاه ممتد
to look on with	نگاه کردن
i say	نگاه کنید
peeper	نگاه کننده
gazing	نگاه خیره
gazed	نگاه خیره
gaze	نگاه خیره
tenable	نگاه داشتنی
preservatize	نگاه داشتن
pryingly	با نگاه دقیق
retrospection	نگاه به قهقرا
leers	نگاه کج کردن
leers	نگاه دزدکی
sheep's eye	نگاه عاشقانه
an am or ous glance	یک نگاه عاشقانه
an intent look	یک نگاه مشتاقانه
an upward glance	نگاه سربالا
gloatingly	با نگاه خیره
gapeseed	نگاه خیره
gape seed	نگاه خیره
keek	نگاه دزدانه
leontief table	نگاه کنید به :
look down	با نگاه از رو بردن
looker	نگاه کننده
oeillade	نگاه عاشقانه
parthian glance	اخرین نگاه
at first sight	بیک نگاه
at a glance	بیک نگاه
leering	نگاه کج کردن
leering	نگاه دزدکی
squinny	کج کج نگاه کردن
to catch a glimpse of	نگاه مختصرکردن
glaringly	با نگاه خیره
to dwell on	نگاه کردن
to give support to	نگاه داشتن
to hang up	نگاه داشتن
retrospect	نگاه به گذشته
to keep any one waiting	نگاه داشتن
to keep in	نگاه داشتن
to lay fast	نگاه داشتن
to lock out	نگاه داشتن
gazes	نگاه خیره
shim	نظر یک نگاه
voyeur	نگاه کننده
leered	نگاه کج کردن
leered	نگاه دزدکی
leer	نگاه کج کردن
sheep's eye	نگاه دزدکی
holders	نگاه دارنده
holder	نگاه دارنده
upholders	نگاه دارنده
upholder	نگاه دارنده
kept	نگاه داشته
sheep's eyes	نگاه عاشقانه
voyeurs	نگاه کننده
to look daggers	چپ چپ نگاه کردن
squints	چپ نگاه کردن
regards	نگاه کردن
hold	نگاه داشتن
regarded	نگاه کردن
regard	نگاه کردن
retrospective view [on]	نگاه به گذشته
stopping	نگاه داشتن
holds	نگاه داشتن
stops	نگاه داشتن
stopped	نگاه داشتن
eying	نگاه کردن
steely look	نگاه با اراده
squinted	چپ نگاه کردن
squint	چپ نگاه کردن
peeks	نگاه دزدانه
peeking	نگاه دزدانه
eye	نگاه کردن
see	نگاه کردن
peeked	نگاه دزدانه
stay	نگاه داشتن
stayed	نگاه داشتن
eyeing	نگاه کردن
peek	نگاه دزدانه
eyes	نگاه کردن
retrospectively	با نگاه بگذشته
tackle	نگاه داشتن
tackling	نگاه داشتن
tackled	نگاه داشتن
stop	نگاه داشتن
tackles	نگاه داشتن
to stop [doing something]	نگاه داشتن
to watch	نگاه کردن
sees	نگاه کردن
shroud	در زیرحجاب نگاه داشتن
voyeurism	اطفاء شهوت با نگاه
askance	با نگاه رشگ امیز
peeping	نگاه دزدکی طلوع
peeping	نگاه زیر چشمی
peeped	نگاه دزدکی طلوع
peeped	نگاه زیر چشمی
to behave oneself	ادب نگاه داشتن
glares	خیره نگاه کردن
peep	نگاه دزدکی طلوع
peep	نگاه زیر چشمی
glows	نگاه سوزان کردن
glowed	نگاه سوزان کردن
glow	نگاه سوزان کردن
shrouded	در زیرحجاب نگاه داشتن
gawked	بی خیال نگاه کردن
to keep on	پیوسته نگاه داشتن
to keep on	روشن نگاه داشتن
look	نگاه کردن نگریستن
to look forward	نگاه کردن انتظارداشتن
to look down	با نگاه مطیع کردن
to keep on file	درپرونده نگاه داشتن
to keep the pot boiling	کارهارادرجریان نگاه داشتن
to look a bout	بهر سو نگاه کردن
to keep in	روشن نگاه داشتن
looks	نگاه کردن نگریستن
to keep down	پایین نگاه داشتن
looked	نگاه کردن نگریستن
to look behind	پشت سر را نگاه کردن
to have a look at something	بچیزی نگاه کردن
to hold in trust	بطورامانت نگاه داشتن
wifely	دارای نگاه زنانه
to hush up	ساکت نگاه داشتن
to keep at bay	معطل نگاه داشتن
to keep away	دور نگاه داشتن
to lay up in a napkin	بی مصرف نگاه داشتن
peeps	نگاه زیر چشمی
hold down	مطیع نگاه داشتن
eye baby	دیگری که به او نگاه میکند
key concrete	بتن نگاه دارنده
enwomb	در رحم نگاه داشتن
letter weight	کاغذ نگاه دار
look about	بهر سو نگاه کردن
look up	نگاه کردن مراجعهای