English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
English Persian
pother نگرانی مضطرب
Other Matches
concerned مضطرب
anguished مضطرب
inquiet مضطرب
deuced مضطرب
uneasy مضطرب
uneasily مضطرب
panicky مضطرب
careworn مضطرب
anxious مضطرب
solicitude نگرانی
stewed نگرانی
stewing نگرانی
stews نگرانی
worry نگرانی
stressless بی نگرانی
cares نگرانی
stew نگرانی
pine نگرانی
pined نگرانی
pines نگرانی
pining نگرانی
cared نگرانی
care نگرانی
inapprehensive بی نگرانی
worries نگرانی
vexatious اشفته مضطرب
perturbate مختل مضطرب
over anxious اشفته مضطرب
disturbs مضطرب ساختن
disturb مضطرب ساختن
besets مضطرب کردن
unruly متمرد مضطرب
beset مضطرب کردن
umbrage نگرانی رنجش
unwary بدون نگرانی
devil-may-care <idiom> نگرانی نداشتند
relief رفع نگرانی
anxiety اشتیاق نگرانی
anxieties اشتیاق نگرانی
worries اندیشه نگرانی
one's biggest worry [problem number one] بزرگترین نگرانی
worry اندیشه نگرانی
fluster اشفتن مضطرب کردن
disquiet اشفتن مضطرب ساختن
flusters اشفتن مضطرب کردن
flustering اشفتن مضطرب کردن
flustered اشفتن مضطرب کردن
one anxious week of waiting یک هفته انتظار با نگرانی
There is no reason (cause) for worry (concern) جای نگرانی نیست
inapprehension نداشتن بیم یا نگرانی
commove مضطرب ساختن به هیجان اوردن
discompose مضطرب ساختن پریشان کردن
nuisance raid تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
She is worried stiff . She is on edge . دلش شور می زند ( نگرانی )
flag waver مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
There's no reason for concern. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
There is nothing to worry about. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
I am obsessed by fear of unemployment . تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
yips هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود
distresses مضطرب کردن محنت زده کردن
distress مضطرب کردن محنت زده کردن
angst احساس وحشت و نگرانی احساس بیم
upset اشفته کردن مضطرب کردن
upsets اشفته کردن مضطرب کردن
alarm هراسان کردن مضطرب کردن
alarmed هراسان کردن مضطرب کردن
alarmingly هراسان کردن مضطرب کردن
alarms هراسان کردن مضطرب کردن
pertubative اشفته سازنده مضطرب سازنده
alarum هراسان کردن مضطرب کردن
upsetting اشفته کردن مضطرب کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com