Dictiornary-Farsi | نگران فردا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 81 (7 milliseconds)

English	Persian
Take no thought of the morrow.	نگران فردا [آینده] نباش.


Other Matches

defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb>	از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise	از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
He is expected to arrive in acople of days.	فردا پ؟ فردا قرار است بیاید
day after tomorrow	پس فردا
the day a to morrow	پس فردا
tomorrow	فردا
morrow	فردا
agag	نگران
agaze	نگران
agog	نگران
perturbed	نگران
uptight	نگران
anguished	نگران
apprehensive	نگران
Today me, tomarrow thee. <proverb>	امروز من,فردا تو .
to morrow week	از فردا یک هفته
morrow [Old English]	فردا [ آینده]
worked up <idiom>	عصبانی ،نگران
never mind <idiom>	نگران نباش
Don't worry! <idiom>	نگران نباش!
shook up <idiom>	نگران ،ناراحت
bated	مشتاقو نگران
look for	نگران بودن
cark	نگران شدن
solicitous	مایل نگران
worries	نگران کردن
worry	نگران کردن
anguish	نگران کردن
solicitously	مایل نگران
bothers	نگران شدن
bothering	نگران شدن
bothered	نگران شدن
bother	نگران شدن
off-putting	نگران کننده
Leave it I'll tomorrow . Let it wait tI'll tomorrow .	بگذار بماند تا فردا
Come here tomorrow .	فردا بیا اینجا
Where wI'll you be tomorrow morning?	فردا صبح کجایی ؟
Don't worry about it! <idiom>	در موردش نگران نباش!
I am not worried about it.	من در موردش نگران نیستم.
weigh on/upon <idiom>	نگران کردن شخص
Never put off tI'll tomorrow what you can do today .	کار امروز را به فردا نیانداز
never put off till tomorrow what may be done today <proverb>	کار امروز به فردا مفکن
Leave it tI'll tomorrow morning .	آنرا بگذارتا فردا صبح
The cream wont keep tI'll tomorrow .	خامه تا فردا خراب می شود
the bill will mature tomorrow	سررسید ان قبض فردا است
present maid prospective bride	دوشیزه امروز عروس فردا
Tomarrow is another day. <proverb>	فردا روز دیگرى اشت .
Delays are dangerous. <proverb>	کار امروز به فردا مینداز.
nervous Nelly	آدم همیشه نگران و دلواپس
You need spare no expense .	نگران خرج ( مخارج ) آن نباش
bag of nerves	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
concern	دلواپس کردن نگران بودن
let the chips fall where they may <idiom>	نگران نتیجه یک کشف نبودن
panicky person	آدم همیشه نگران و دلواپس
concerns	دلواپس کردن نگران بودن
jitterbug	آدم همیشه نگران و دلواپس
nervous wreck	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
bundle of nerves	آدم بی نهایت عصبانی و نگران
I wI'll come tommorow if at all.	اگر آمدنی باشم فردا می آیم
I'll get there when I get there. <proverb>	حالا امروز نه فردا [عجله ای ندارم]
I travel tomorrow [afternoon] .	من فردا [بعد از ظهر] به مسافرت می روم.
the bill will mature to morrow	سر رسید پرداخت ان قبض فردا است
The prescribed time - limit expires tomorrow .	مهلت مقرر فردا منقضی می شود
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today .	کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.	من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
We were all so anxious about you.	ما همه به خاطر تو اینقدر نگران بودیم.
write off <idiom>	پذیرش خسارت وپیش از آن نگران نبودن
tomorow morning . I wI'll leavew for london.	فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock.	من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
to greenwash	نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
to lose sleep over something [someone] <idiom>	بخاطر چیزی [کسی] نگران بودن ا [صطلاح روزمره]
Never put off till tomorrow what maybe done today. <proverb>	آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
greenwash	نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
I'll call him tomorrow - no, on second thoughts, I'll try now.	من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
there is no time like the present <idiom>	سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer.	کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
think nothing of something <idiom>	فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
singly	جدا جدا فردا فرد
anguish	غمگین شدن نگران شدن
NiMH	نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست

Take no thought of the morrow.

نگران فردا [آینده] نباش.