English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
floating reserve نیروی ذخیره احتیاط متحرک
Other Matches
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
mobile reserve احتیاط متحرک
reservoir سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reserve force نیروی احتیاط
army reserve احتیاط نیروی زمینی
base reserves ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
hydraulics فن استفاده از نیروی اب متحرک
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
yoghurts نیروی ذخیره
seed stock نیروی ذخیره
yoghurt نیروی ذخیره
yoghourts نیروی ذخیره
yogurts نیروی ذخیره
trumps نیروی ذخیره ونهانی
trump نیروی ذخیره ونهانی
potential energy انرژی نهانی نیروی ذخیره
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
highest تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
reads گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
read گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softer نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
macbinary سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
injudicious بی احتیاط
incautious بی احتیاط
indiscreet بی احتیاط
yogurts احتیاط
improvident بی احتیاط
reserves احتیاط
reserving احتیاط
yoghurts احتیاط
retenv احتیاط
vigilance احتیاط
yoghurt احتیاط
ciecumspect با احتیاط
yoghourts احتیاط
guardless بی احتیاط
careful با احتیاط
precaution احتیاط
circumspective با احتیاط
incosiderate بی احتیاط
incircumspect بی احتیاط
cautel احتیاط
precautions احتیاط
prudish با احتیاط
imprudent بی احتیاط
reserve احتیاط
discreet <adj.> با احتیاط
canniness احتیاط
nicety احتیاط
cautioned احتیاط
for fealty of با احتیاط
reservation احتیاط
reservations احتیاط
cautioning احتیاط
discretion احتیاط
prudent [discreet] <adj.> با احتیاط
cautions احتیاط
niceties احتیاط
rash بی احتیاط
rashes بی احتیاط
caution احتیاط
circumspection احتیاط
prudence احتیاط
closeness احتیاط
discrete <adj.> با احتیاط
discretional <adj.> با احتیاط
precautious با احتیاط
well-advised با احتیاط
forgetter بی احتیاط
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
prodos سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
downloadable نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
databank 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ca'canny با احتیاط جلورفتن
in case برای احتیاط
prudentially از روی احتیاط
cautiousness احتیاط کاری
floating reserve احتیاط سیال
unresponsive بدون احتیاط
reserve احتیاط یدکی
chary با احتیاط ودقیق
with reserve بقید احتیاط
reserving احتیاط یدکی
reservedness احتیاط کاری
discreetness احتیاط کاری
operational reserve احتیاط عملیاتی
reserves احتیاط یدکی
discreetnss احتیاط کاری
battle reserve احتیاط جنگی
to take in a reef احتیاط کردن
tactical reserve احتیاط تاکتیکی
wariness احتیاط کار
measure of prevention احتیاط کاری
prudently از روی احتیاط
reserve echelon رده احتیاط
for the sake of precaution برای احتیاط
hands down بدون احتیاط
indiscreet بی تمیز بی احتیاط
circumspectly ازروی احتیاط
reserve center مرکز احتیاط
prudential از روی احتیاط
reserve officer افسر احتیاط
cautelous احتیاط کار
cautiously از روی احتیاط
general reserve احتیاط عمومی
cannily از روی احتیاط
prudent از روی احتیاط
fabian احتیاط کار
reservedly از روی احتیاط
charily از روی احتیاط
warily احتیاط کار
registers ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
He drives recklessly. بی احتیاط رانندگی می کند
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
bold خشن وبی احتیاط
over caution احتیاط بیش اندازه
precaution حزم احتیاط کردن
to be on guard بودن احتیاط کردن
reserve center مرکز اموزش احتیاط
to keep guard بودن احتیاط کردن
reserve components قسمتهای احتیاط ارتش
wariness از روی احتیاط محتاطانه
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
forethought مال اندیشی احتیاط
warily از روی احتیاط محتاطانه
Caution demands that . . . شرط احتیاط آنست که …
Be careful ! احتیاط کن ( مواظب باش )!
Ton play safe . To tread cautiously. با احتیاط عمل کردن
To err on the side of caution. جانب احتیاط راگرفتن
Mind what you're doing! [Be careful!] احتیاط کن [مواظب باش ] !
precautions حزم احتیاط کردن
boldest خشن وبی احتیاط
bolder خشن وبی احتیاط
if you don't watch it اگر احتیاط نکنید
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com