English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
psychic energy نیروی روانی
Other Matches
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
freedom روانی
flow روانی
mellifluence روانی
freedoms روانی
psychological روانی
volubility روانی
psychic روانی
fluency روانی
psychical روانی
flows روانی
yield point حد روانی
flowed روانی
fluidity روانی
subversives روانی
subversive روانی
liquid limit حد روانی
mental روانی
facility روانی
psychosexual روانی- جنسی
psychoanalysis تحلیل روانی
playing the man بازی روانی
fluidity روانی بیان
supersensible روحی روانی
mental test ازمون روانی
neurasthenia خسته روانی
psychological test ازمون روانی
psychiatry پزشکی روانی
versatility روانی مهارت
physical psychological جسمی- روانی
physical psychological تنی- روانی
psychasthenia ضعف روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
psycholepsy افت روانی
psychological environment محیط روانی
psychological factors عوامل روانی
psychological field میدان روانی
psychological operations عملیات روانی
psychological scale مقیاس روانی
psyho بیمار روانی
psychological space فضای روانی
psychosurgery جراحی روانی
psychomotor روانی- حرکتی
psychosocial روانی- اجتماعی
psychopharmacology داروشناسی روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
psychopathy اختلالات روانی
psycholepsis افت روانی
psychograph نمودار روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
sociopsychological اجتماعی- روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychic blindness نابینایی روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
complex عقده روانی
complexes عقده روانی
psychognosis شناخت روانی
psychopathy معالجه روانی
cathexis انرژی روانی
psychopath بیمار روانی
psychopaths بیمار روانی
mental disorder اختلال روانی
neuroses اختلال روانی
neurosis اختلال روانی
mental illness بیماری روانی
mental disorder بیماری روانی
mental disturbance اختلال روانی
stress فشار روانی
mentally از نظر روانی
stresses فشار روانی
mental disease بیماری روانی
mental derangement اشفتگی روانی
mental conflict تعارض روانی
cathexis تمرکز روانی
cathexis نیروگذاری روانی
flow روانی سلاست
flowed روانی سلاست
flows روانی سلاست
ease of style روانی انشا
endopsychic درون روانی
exopsychic برون روانی
analeptic نیروبخش روانی
gift of the gab روانی زبان
intrapsychic درون روانی
liquid limit مرز روانی
liquid limit test ازمون حد روانی
stressing فشار روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
mental examination معاینه روانی
mental hygiene بهداشت روانی
mental health سلامت روانی
mood وضع روانی
mental health بهداشت روانی
mental status وضع روانی
sanity سلامت روانی
psychotic بیمار روانی
psychological warfare جنگ روانی
psychotherapy درمان روانی
moods وضع روانی
mental economy اقتصاد روانی
nervous breakdown بحران روانی
nervous breakdowns بحران روانی
psychosis بیماری روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
nervous breakdown فروباشی روانی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
depth psychology تجزیه و تحلیل روانی
mental measurement اندازه گیری روانی
california psychological inventory پرسشنامه روانی کالیفرنیا
psychologism پیروی از اصول روانی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
neuropsychiatric مرض روانی و عصبی
psychasthenia خستگی روانی بی تصیمی
stress تنش جسمانی- روانی
psi ability توانایی فرا روانی
psychodiagnostics ابزارهای تشخیص روانی
psychodrama نقش گزاری روانی
psychodynamics پویش شناسی روانی
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
psychic determinism علیت گرایی روانی
psychological warfare عملیات جنگ روانی
psychognosis مطالعه عمیق روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
psychogalvanic reflex بازتاب گالوانیکی- روانی
pgr بازتاب گالوانیکی- روانی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
intrapsychic conflict تعارض درون روانی
mental element of crime عنصر روانی جرم
psychonomics محیط شناسی روانی
stressing تنش جسمانی- روانی
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
stresses تنش جسمانی- روانی
nervous breakdown درماندگی روانی [پزشکی]
psychopaths مبتلا بامراض روانی
phrenology جمجمه شناسی روانی
nervous breakdown واماندگی روانی [پزشکی]
viscosity ناروانی کند روانی
to speak with f. به روانی سخن گفتن
psychopath مبتلا بامراض روانی
stress tolerance تحمل فشار روانی
reflux condenser چگالنده باز روانی
reflux column ستون باز روانی
psychopathologist اسیب شناس روانی
psychopathology اسیب شناسی روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
facility وسیله تسهیل روانی
psychotherapeutic وابسته بدرمان روانی
stressable <adj.> فشار روانی پذیر
reagent موضوع ازمایش روانی
psychoneural parallelism توازی نگری روانی- عصبی
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
psychopathology علم اسیب شناسی روانی
mental deficiency عقب ماندگی روانی وفکری
acute stress reaction واکنش حاد فشار روانی
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
psychoneurosis ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
consolidation psychological operation عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com