English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
Other Matches
elbow grease نیروی حاصله از کاردستی
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
out flow of labor خروج نیروی کار
back pressure فشار عقب نشینی
setbacks فشار عقب نشینی
setback فشار عقب نشینی
setbacks نیروی عقب نشینی توپ
setback نیروی عقب نشینی توپ
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
back pressure فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
diagonal compession force نیروی فشار قطری
thrust فشار موتور نیروی پرتاب
thrusts فشار موتور نیروی پرتاب
impact pressure نیروی اصابت فشار ترکش
thrusting فشار موتور نیروی پرتاب
rear party نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
hard contact printing چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
blow in doors دری در مجرای ورودی موتورهواپیما که در اثر اختلاف فشار علیرغم نیروی فنربطرف داخل باز میشود
withdrawals عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
withdrawal عملیات عقب نشینی اختیاری عقب نشینی
backpedal عقب نشینی در مقابل حریف عقب نشینی
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
variable recoil سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
advantages accruning from مزایای حاصله
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
assessment تعیین نتایج حاصله
ration strenght انرژی حاصله از جیره
assessments تعیین نتایج حاصله
emblements منافع حاصله از زمین
feed back بکارگیری اطلاعات حاصله
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
ergotism مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
fleshment خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
coriolis effect اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
gulp صدای حاصله از عمل بلع
bombing errors اشتباهات حاصله از پرتاب بمب
gulps صدای حاصله از عمل بلع
gulping صدای حاصله از عمل بلع
gulped صدای حاصله از عمل بلع
emblements منافع حاصله اززمین مزروعی
platinum black گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
scumble نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
flash burn سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
windchill سرمای حاصله از وزش باد تبرید
spirochetosis ابتلا به بیماری حاصله از میکروب اسپیروکت
capitalized value درامد حاصله از سرمایه گذاری در یک سال
working asset سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
solunar حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
click صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicks صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
clicked صدای حاصله از خوردن سم اسب بزمین
flash burns سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
lesions زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
craters دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
crater دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
hypervitaminosis ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
stage fright وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
yaws بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
lesion زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
flash blindness کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
competitive price قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
phenology مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
sepsis مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
profits a prendre درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
apportionment افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
plow back عایدات حاصله از کسب وکاررا برای سرمایه گذاری مجددکنار گذاردن
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
solipsism فرضیهای که معتقد است نفس انسان چیزی جز خودوتغییرات حاصله درنفس خودرا نمیشناسد
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
egress خروج
egression خروج
exhausts خروج
exodus خروج
emissions خروج
emersion خروج
propulsion خروج
emission خروج
exhaust خروج
outgo خروج
exits خروج
prolapsus خروج
exit خروج
leakage or breakage خروج
work function انرژی خروج
outage راه خروج
angle of emergence زاویه خروج
spurt خروج ناگهانی
eccentricities خروج از مرکز
eccentricities خروج از مرکزیت
emissions صدور خروج
emergency exit در خروج اضطراری
outages راه خروج
ejaculates خروج منی
ejaculated خروج منی
outlets مجرای خروج
outlet مجرای خروج
ejaculate خروج منی
spurts خروج ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
emission صدور خروج
ejaculating خروج منی
order off the field حکم خروج
dump valve شیر خروج
order off حکم خروج
logout خروج از سیستم
log out خروج از سیستم
log off خروج از سیستم
light spill خروج نور
exit point نقطه خروج
ingress and egress دخول و خروج
emergency exit خروج اضطراری
exeat اجازهء خروج
exhaust valve شیر خروج
defecation خروج مدفوع
debouchment خروج ازتنگنا
debouch راه خروج
transpiration خروج نفوذ
electron affinity انرژی خروج
out flow of capital خروج سرمایه
blow out خروج ناگهانی
capital outflow خروج سرمایه
spermatism خروج منی
prolapse of the uterus خروج سیبک
exhaust velosity سرعت خروج
eccentricity خروج از مرکز
eccentricity خروج از مرکزیت
wake شب نشینی
wakes شب نشینی
sedimentation ته نشینی
waked شب نشینی
soiree شب نشینی
soirees شب نشینی
retrocedence پس نشینی
sedimentation ته نشینی
deposit ته نشینی
deposits ته نشینی
nightlife شب نشینی
illuviation ته نشینی
evening party شب نشینی
an eveing party شب نشینی
adsorption رو نشینی
soirTes شب نشینی
precipitation ته نشینی
subsidence ته نشینی
sedinentation ته نشینی
settling ته نشینی
sedimentary ته نشینی
recoil پی نشینی
recoiled پی نشینی
recoiling پی نشینی
recoils پی نشینی
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
steam tight مانع خروج بخار
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
exhausts خروج گاز یابخار
exhaust تخلیه کردن خروج
exhaust خروج گاز یابخار
exhausts تخلیه کردن خروج
exophthalmos خروج تخم چشم
fifo خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
gas tight مانع خروج گاز
shells برنامه خروج موقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com