Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
English
Persian
nap
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
Other Matches
localises
محلی کردن موضعی ساختن
localising
محلی کردن موضعی ساختن
localize
محلی کردن موضعی ساختن
localizing
محلی کردن موضعی ساختن
localizes
محلی کردن موضعی ساختن
profile line
نیمرخ زمین
reshaping
تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ
bitblt
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
local procurement
تدارک محلی فراورده محلی
localism
ایین محلی علاقه محلی
local posts
پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local
موضعی
local
<adj.>
موضعی
regional
<adj.>
موضعی
focal
موضعی
topical
موضعی
locals
موضعی
position correction
تصحیحات موضعی
local velocity
سرعت موضعی
ischemia
کم خونی موضعی
position defense
دفاع موضعی
spot lamp
لامپ موضعی
position warfare
جنگ موضعی
position warfare
نبرد موضعی
locally
بطور موضعی
concentrated or single load
بار موضعی
ischaemia
کم خونی موضعی
spasm
تشنج موضعی
gripe
تشنج موضعی
spot checks
بررسی موضعی
local
مکانی موضعی
spot checks
مقابله موضعی
spot check
بررسی موضعی
spot check
مقابله موضعی
ischmia
کم خونی موضعی
locals
مکانی موضعی
local anasthesia
بیهوشی موضعی
local oscillator
اوسیلاتور موضعی
localization
موضعی کردن
local paraysis
فلج موضعی
spasms
تشنج موضعی
local deformation
تغییر شکل موضعی
local action
تخلیه موضعی باتری
transient ischemia
کم خونی موضعی موقت
depressions
فرو رفتگی موضعی
depression
فرو رفتگی موضعی
focal seizure
حمله صرعی موضعی
novocain
ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
osteomyelitis
التهاب موضعی و مخرب استخوان
to anaesthetize locally
سر کردن بیهوشی موضعی زدن
asymmetric local deformation
تغییر شکل موضعی بی تقارن
profiling
نیمرخ
viewing
نیمرخ
profiles
نیمرخ
half face
نیمرخ
silhouettes
نیمرخ
half faced
نیمرخ
views
نیمرخ
silhouette
نیمرخ
viewed
نیمرخ
sections
نیمرخ
section
نیمرخ
view
نیمرخ
profile
نیمرخ
profiled
نیمرخ
silhouetted
نیمرخ
sideview
نیمرخ
side veiw
نیمرخ
side view
نیمرخ
vorticity
میزان برداری دوران موضعی سیال
profile of the road
نیمرخ جاده
outboard profile
نیمرخ خارجی
longitudinal section
نیمرخ طولی
target array
نیمرخ هدف
cross section
نیمرخ عرضی
profiling
عکس نیمرخ
set up profiles
نیمرخ دادن
profile chart
نمودار نیمرخ
section of dike
نیمرخ راه
physical profile
نیمرخ بدنی
test profile
نیمرخ ازمون
river profile
نیمرخ رودخانه
profile analysis
تحلیل نیمرخ
profile
عکس نیمرخ
profile
نیمرخ خصوصیات
shape of cross section
نیمرخ عرضی
profiled
عکس نیمرخ
formed hole
سوراخ نیمرخ
profiling
نیمرخ خصوصیات
profiles
نیمرخ خصوصیات
strict profile
نیمرخ کامل
profiles
عکس نیمرخ
shaped iron
فولاد نیمرخ
profiled
نیمرخ خصوصیات
nipped
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nips
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
profiles
نیمرخ برش عمودی
downstream profile at crown
نیمرخ پایاب در کلید
profiled
نیمرخ برش عمودی
valley cross section
نیمرخ عرضی دره
section of valley
نیمرخ عرضی دره
rolled profile
نیمرخ نورد خورده
summit
قله در نیمرخ طولی
summits
قله در نیمرخ طولی
strict profile view
نمای نیمرخ کامل
profile
نیمرخ برش عمودی
gravity dam of triangular section
سد وزنی با نیمرخ مثلثی
vertical curve
منحنی در نیمرخ طولی
profiling
نیمرخ برش عمودی
wide flange
نیمرخ بال پهن
crowns
ستیغ نیمرخ مهره طاق
cross section
نیمرخ پهنا مقطع موثر
crown
ستیغ نیمرخ مهره طاق
downstream profile at crown
نیمرخ کلید در پایین دست
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
trajectory
قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
trajectories
قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
variable camber flap
فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
buttock lines
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
waisting
کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
nibbler
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
vortex line
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
superheterodyne
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
topical
محلی
regionally
محلی
regional
محلی
sympatry
هم محلی
natives
محلی
regional
<adj.>
محلی
native
محلی
parochial
محلی
vernaculars
محلی
vernacular
محلی
local
<adj.>
محلی
domestic
محلی
local
محلی
locals
محلی
residential
محلی
local line
خط محلی
occupation crossing
پل محلی
autochthonous
محلی
autochthon
محلی
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
silhouette
نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouettes
نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
localism
اصطلاح محلی
local government
حکومت محلی
local time
وقت محلی
dialect
زبان محلی
homebrew
بازیگر محلی
dialects
زبان محلی
homebred
بازیگر محلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com