Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
half mast high
نیمه افراشته
Search result with all words
half-mast
پرچم نیمه افراشته
Other Matches
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
closer
پرچم افراشته
half staff
نیم افراشته
closes
پرچم افراشته
closest
پرچم افراشته
close
پرچم افراشته
close-ups
کاملا افراشته
close-up
کاملا افراشته
mast high
پرچم افراشته
full blown
کاملا افراشته
chock-a-block
کاملا افراشته
mast high
تمام افراشته
half mast
نیم افراشته
close up
کاملا افراشته
at the dip
پرچم نیم افراشته
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
half life
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
in noon of night
در نیمه شب
half deck
نیمه پل
moiety
نیمه
division line
خط نیمه
part way
نیمه
stiffish
نیمه شق
semis
نیمه
midnight
نیمه شب
mid
نیمه
semi
نیمه
mid-
نیمه
half loaded
سلاح نیمه پر
half way
نیمه راه
semilog
نیمه لگاریتمی
half tracked
نیمه شنی
semilogarithmic
نیمه لگاریتمی
second half
نیمه دوم
half time
نیمه بازی
semi official
نیمه رسمی
semi independent
نیمه مستقل
halvers
نیمه مشترک
quasi convex
نیمه محدب
quasi concave
نیمه مقعر
quasi commercial
نیمه بازرگانی
semiliquid
نیمه مایع
semilate
نیمه دیررس
semi literate
نیمه نویسا
semihard
نیمه محکم
semi conductor
نیمه هادی
semi skilled
نیمه ماهر
semicivilized
نیمه متمدن
semipermeable
نیمه تراوا
semipermanent
نیمه جاودان
semicinductor
نیمه هادی
foreconscious
نیمه هشیاری
semiautomatic
نیمه خودکار
semicinductor
نیمه رسانا
semiparasitic
نیمه انگلی
semiopaque
نیمه کدر
semiopaque
نیمه شفاف
semiarid
نیمه خشک
semiarboreal
نیمه درختی
half faced
نیمه کاره
semiaquatic
نیمه ابزی
semiactive
نیمه فعال
semimobile
نیمه متحرک
semi trailer
نیمه یدک
quasi public
نیمه عمومی
quasi public
نیمه دولتی
semiconscious
نیمه هوشیار
semiconscious
نیمه اگاه
semiconscious
نیمه بیهوش
semicrystalline
نیمه متبلور
semicrystalline
نیمه بلورین
megrim
درد نیمه سر
nocturn
عبادت نیمه شب
semifinal
نیمه نهایی
semierect
نیمه قائم
semierect
نیمه ایستاده
midwatch
پاس نیمه شب
midyear
نیمه سال
semidetached
نیمه مجزا
semidomesticated
نیمه اهلی
semidome
نیمه گنبد
middle watch
نگهبانی نیمه شب
semidivine
نیمه خدا
partial fixing
نیمه گیرداری
semihard
نیمه سخت
quasi private
نیمه خصوصی
semi mechanization
نیمه مکانیزه
semigloss
نیمه شفاف
preconscious
نیمه هشیار
semicolonial
نیمه ازاد
semigloss
نیمه درخشان
semiofficial
نیمه رسمی
semiformal
نیمه رسمی
left heart
نیمه چپ قلب
semifluid
نیمه ابکی
semicolonial
نیمه مستعمره
semicolonialism
نیمه مستعمراتی
partially sighted
نیمه بینا
partially hearing
نیمه شنوا
semifixed
نیمه ثابت
semidivine
نیمه الهی
subconscious
نیمه هشیار
parboiling
نیمه پختن
parboiled
نیمه پختن
parboil
نیمه پختن
half-timbered
نیمه چوبی
midsummer
نیمه تابستان
half
نیمه نخست
inchoate
نیمه تمام
semi-conscious
نیمه هشیار
parboils
نیمه پختن
half-mast
نیمه افراشتگی
subfossil
نیمه سنگواره
part time
نیمه وقت
part-time
نیمه وقت
subovate
نیمه بیضی
subsaline
نیمه شور
half-bat
آجر نیمه
dwarf wall
دیوار نیمه
half-mast
نیمه افراشتن
partial
نیمه کامل
semi-conscious
نیمه بیهوش
aileron
نیمه سنتوری
subconsciously
نیمه اگاه
subconsciously
نیمه هشیار
subconscious
نیمه اگاه
drafts
نیمه نهایی
drafted
نیمه نهایی
semi-conscious
در حال نیمه غش
aileron
نیمه لچکی
semi-final
نیمه نهایی
semi-precious
نیمه بهادار
semi-precious
نیمه گرانبها
draft
نیمه نهایی
sub-tropical
نیمه حاره
underemployed
نیمه کار
half-time
نیمه نخست
subarid
نیمه خشک
semiprivate
نیمه خصوصی
semitranslucent
نیمه شفاف
semitranslucent
نیمه کدر
backcourt
نیمه دفاعی
semiterrestrial
نیمه خاکی
semisynthetic
نیمه ترکیبی
semisynthetic
نیمه مصنوعی
before mid night
قبل از نیمه شب
semisolid
نیمه جامد
semiskilled
نیمه ماهر
semirigid
نیمه سخت
semireligious
نیمه مذهبی
brow ague
درد نیمه سر
semilustrous
نیمه درخشنده
semipublic
نیمه همگانی
demigod
نیمه خدا
semipro
نیمه حرفهای
half-column
نیمه ستون
semitransparent
نیمه شفاف
halfway
نیمه راه
solid state
نیمه هادی
translucent
نیمه شفاف
first half
نیمه نخست
subliminally
نیمه خوداگاه
subliminal
نیمه خوداگاه
semis
نیمه تاحدی
semi
نیمه تاحدی
subacute
نیمه حاد
subadult
نیمه بالغ
midway
نیمه راه
semi-finals
نیمه نهایی
semi finals
نیمه نهایی
semitropic
نیمه گرمسیری
semivitrified
نیمه شیشهای
shaly clay
رس نیمه بلوری
demi-metope
[نیمه چهارگوش افریز]
fair-weather friend
رفیق نیمه راهه
semi durable goods
کالاهای نیمه بادوام
semi independent
نیمه خود مختار
semi logarithmic paper
کاغذ نیمه لگاریتمی
half-timbering
ساختمان نیمه چوبی
semi interquartile range
دامنه نیمه چارکی
semi killed steel
فولاد نیمه ارام
semi luxury goods
کالاهای نیمه تجملی
submediterranean climate
اقلیم نیمه مدیترانهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com