Dictiornary-Farsi | نیمکت تختخوابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 56 (4 milliseconds)

English	Persian
sofa-bed	نیمکت تختخوابی
sofa-beds	نیمکت تختخوابی


Other Matches

hammocks	ننو یا تختخوابی که ازکرباس یا تور درست شده
hammock	ننو یا تختخوابی که ازکرباس یا تور درست شده
bed credit	تعداد تختخوابی که دربیمارستان به هر یکان یاسازمان اختصاص داده میشود
four poster	تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
squab	نیمکت
thwarted	نیمکت
bench	نیمکت
benches	نیمکت
seats	نیمکت
seated	نیمکت
seat	نیمکت
thwart	نیمکت
pew	نیمکت
pews	نیمکت
settee	نیمکت
settees	نیمکت
couch	نیمکت
couched	نیمکت
couches	نیمکت
sofas	نیمکت
sofa	نیمکت
garden bench	نیمکت باغ
davenport	نیمکت راحتی
park bench	نیمکت پارک
benches	نیمکت گذاشتن
stage	نیمکت اویزان
benches	نیمکت ذخیره ها
stages	نیمکت اویزان
bench	نیمکت ذخیره ها
bench	نیمکت گذاشتن
banquette	نیمکت پیاده رو
to sit on the bench	روی نیمکت نشستن
cross bench	نیمکت بیطرفان در مجلس
chaises longues	نوعی نیمکت دراز
chaise longue	نوعی نیمکت دراز
circular bench	نیمکت گرد [دایره ای]
backless bench	نیمکت [صندلی] بدون پشتی
tree bench [bench encircling a tree trunk]	نیمکت [دور تنه ] درخت
benchstool	نیمکت [صندلی] بدون پشتی
sofa	نیمکت مبلی نرم وفنری
sofas	نیمکت مبلی نرم وفنری
knife board	نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
couchette	نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
couchettes	نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
sofa-bed	نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
sofa-beds	نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
bench	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
lounger	کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
bench	روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
benches	روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
sawhorse	نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
bow-pew	[نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
double-back bench	نیمکت جفتی [پشت به پشت یا یک ردیفه]