English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
hemispherical نیم کرهای : وابسته به نیم کره
Other Matches
butteries کرهای
buttery کرهای
butyraceous کرهای
butter scotch نان کرهای
hemispheric نیم کرهای
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attache وابسته
israelitish وابسته به
dependant وابسته
subordinate وابسته
pertaining وابسته
thereof=of that وابسته به ان
federated وابسته
appurtenant وابسته
subordinates وابسته
elfin وابسته به جن
subordinated وابسته
levitical وابسته به
dependants وابسته
cantabrigian وابسته به
pertinent وابسته
congenerous وابسته
thereof وابسته به ان
interdependent وابسته
affiliated وابسته
febile وابسته به تب
adjective وابسته
adjectives وابسته
akin وابسته
sexual organs وابسته به
federating وابسته
federates وابسته
federate وابسته
diphtheric وابسته به
hanger on وابسته
riverrine وابسته به
comprador وابسته
carpal وابسته به مچ
syncop وابسته به غش
cephalic وابسته به سر
pyretic وابسته به تب
pyrexial وابسته به تب
pyrexic وابسته به تب
aquatic وابسته به اب
commissarial وابسته به
affiliating وابسته
affiliates وابسته
attendant وابسته
attendants وابسته
affiliate وابسته
related وابسته
elysian وابسته به
plantar وابسته به کف پا
attached وابسته
correspondents وابسته
correspondent وابسته
relative وابسته
relevant وابسته
monitorial وابسته به
messianic وابسته به
wedded وابسته
dependent وابسته
germane وابسته
of kin وابسته
subordinating وابسته
belonging وابسته ها
tuitionary وابسته به
contingent وابسته
pertianing وابسته
attributable وابسته به
contingents وابسته
oratorical وابسته به سخنرانی
troy وابسته به تروا
cycloidal وابسته به دایره
vital وابسته بزندگی
focal وابسته بکانون
congestive وابسته به تراکم
stomatic وابسته بدهان
corneal وابسته به قرنیه
cuttural attache وابسته فرهنگی
cuticular وابسته به پوست
stomatal وابسته به دهان
stimulus bound محرک- وابسته
vital وابسته به زندگی
cufic وابسته به کوفه
menstrual وابسته به قاعده گی
dermatic وابسته به زیرپوست
commercial attache وابسته تجاری
maritime وابسته بدریانوردی
communistic وابسته بکمونیسم
naval وابسته به کشتی
trachean وابسته به نای
missions وابسته به ماموریت
mission وابسته به ماموریت
pessimistic وابسته به بدبینی
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
catabolic وابسته به فروساخت
trigonometric وابسته به مثلثات
compunctious وابسته به پشیمانی
trophic وابسته بتغذیه
darky وابسته به نژادسیاه
structural وابسته به ساختمان
investigatory وابسته به رسیدگی
tubuliferous وابسته به استکانیان
sorcerous وابسته به جادوگری
humans وابسته بانسان
human وابسته بانسان
diametral وابسته بقطر
soudanese وابسته به soudan
diphtheritic وابسته به خناق
ethnicity وابسته به نژادشناسی
scientific وابسته بعلم
ethnic وابسته به نژادشناسی
tubulifloral وابسته به استکانیان
tussive وابسته به سرفه
dioecious وابسته به مگ س گیران
seminal وابسته به منی
structurally وابسته به ساختمان
diaconal وابسته بشماس
dominical وابسته بخداوند
deathy وابسته بمردن
deltaic وابسته به دلتا
specie وابسته بسکه
planetary وابسته به سیاره
dependant variable متغیر وابسته
social وابسته بجامعه
tutelary وابسته بقیمومت
dipteran وابسته به دوبالان
dependent variable متغیر وابسته
subversion وابسته به خرابکاری
structurally وابسته به بنا
device dependent وابسته به دستگاه
municipal وابسته بشهرداری
analphabetic وابسته به بیسوادی
aesculapian وابسته به دارگونه طب
aerological وابسته بهواشناسی
attache وابسته نظامی
adipic وابسته به چربی
acoustical وابسته به شنوایی
degenerative وابسته به انحطاط
pancreatic وابسته به لوزالمعده
emotive وابسته به احساسات
auditive وابسته به شنوایی
auricular وابسته بشنوایی
landed وابسته بزمین
time dependent وابسته به زمان
theosophical وابسته به عرفان
avian وابسته به مرغان
bacchanal وابسته به باکوس
astronautical وابسته به فضانوردان
associated company شرکت وابسته
army attache وابسته زمینی
anginal وابسته به گلودرد
tibial وابسته بدرشت نی
antichristian وابسته به دجال
aortal وابسته بشاهرگ
aortic وابسته بشاهرگ
therof وابسته بان
altitudinal وابسته به اوج
air attache وابسته هوایی
tonsorial وابسته به سلمانی
toplogic وابسته به مکانشناسی
affiliated company شرکت وابسته
thermometric وابسته به گرماسنجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com