English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
graph هجای کلمه
graphs هجای کلمه
Other Matches
amphibrach شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
iamb یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
amphibrach و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
antepenult هجای
foot هجای شعری
nonsense syllable هجای بی معنا
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
trigram هجای بی معنی سه حرفی
hypercatalectic دارای هجای زائد
centroid قویترین هجای سطر
paragoge حرف یا هجای الحاقی
syllabify تقسیم به هجای مقطع کردن
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefix کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
augment تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
hypermeter شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
proceleusmatic وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
paeon وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
anapest واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
oxytone واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
trochee وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
soft محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
parol کلمه
verbs کلمه
word for word کلمه به کلمه
verb کلمه
verbatim <adv.> کلمه به کلمه
word کلمه
letter for letter <adv.> کلمه به کلمه
road sense کلمه
to the letter <adv.> کلمه به کلمه
MOTs کلمه
faithfully <adv.> کلمه به کلمه
exactly <adv.> کلمه به کلمه
worded کلمه
word for word <adv.> کلمه به کلمه
MOT کلمه
double word کلمه مضاعف
data word کلمه داده
machine word کلمه ماشین
pass کلمه عبور
passed کلمه عبور
formative کلمه مشتق
memory word کلمه حافظه
passes کلمه عبور
vocable کلمه صوتی
control word کلمه کنترل
doubleword کلمه مضاعف
computer word کلمه کامپیوتری
cliche کلمه مبتذل
fullword تمام کلمه
function word کلمه دستوری
keyword کلمه کلیدی
instruction word کلمه دستورالعمل
ghost word کلمه غیرمصطلح
ablaut تصریف کلمه
adverbum کلمه بکلمه
half word نیم کلمه
alphabetic word کلمه الفبایی
word processor کلمه پرداز
word processors کلمه پرداز
fixes که اندازه کلمه
qualifiers کلمه توصیفی
etymon ریشه کلمه
falderol کلمه بی معنی
passwords کلمه رمز
fallal کلمه بی معنی
password کلمه رمز
literatim کلمه بکلمه
letter perfect کلمه بکلمه
full word تمام کلمه
full word کلمه کامل
fix که اندازه کلمه
hyphenation تقسیم کلمه
wording کلمه بندی
word choice کلمه بندی
choice of words کلمه بندی
chain از کلمه قبلی
chains از کلمه قبلی
wordmonger کلمه پرداز
word time زمان کلمه
oath کلمه قسم
word mark علامت کلمه
diction کلمه بندی
verbiage [American English] کلمه بندی
qualifier کلمه توصیفی
catchword کلمه راهنما
oaths کلمه قسم
word processing پردازش کلمه
toneme کلمه متشابه
prickleback کلمه ماهی
the root of a word اصل کلمه
tessera کلمه عبور
verbatim کلمه بکلمه
reserved word کلمه محفوظ
synonyms کلمه مترادف
synonym کلمه مترادف
numeric word کلمه عددی
mosul نکته کلمه
parts of speech اقسام کلمه
triliteral کلمه سه حرفی
word mark نشان کلمه
word length درازای کلمه
word length طول کلمه
watchword کلمه رمزی
code word کلمه رمز
code words کلمه رمز
watchwords کلمه رمزی
trisyllable کلمه سه هجائی
initial حرف اول کلمه
polysyllables کلمه چند هجایی
connective کلمه ربط یا عطف
word of mouth صدای کلمه شفاهی
appositive وصف کلمه وصفی
initials حرف اول کلمه
phrased کلمه بندی کردن
phrase کلمه بندی کردن
initialling حرف اول کلمه
catachresis استعمال غلط کلمه
initialled حرف اول کلمه
phraseology کلمه بندی انشاء
channel status word کلمه وضعیت مجرا
channel command word کلمه فرمان محرا
phrases کلمه بندی کردن
initialed حرف اول کلمه
polysyllable کلمه چند هجایی
initialing حرف اول کلمه
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
commies مخفف کلمه communist
expressions ابراز کلمه بندی
status word کلمه وضعیت نما
stand alone word processor کلمه پرداز خودکفا
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
septet کلمه هفت بیتی
reiterative کلمه دال برتکرار
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
quadrisyllable کلمه چهار هجائی
psw کلمه وضعیت پردازنده
program status word کلمه وضعیت برنامه
program status word کلمه وضیت برنامه
commie مخفف کلمه communist
variable word length طول کلمه متغیر
word addressable نشانی پذیری کلمه
central کلمه با طول کوتاه
wps انجمن پردازش کلمه
word processing system سیستم پردازش کلمه
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
word processing society انجمن پردازش کلمه
word processing program برنامه پردازش کلمه
word processing operator متصدی پردازش کلمه
word processing center مرکز پردازش کلمه
word oriented computer کامپیوتر کلمه گرا
chute مخفف کلمه پاراشوت
chutes مخفف کلمه پاراشوت
phrasal مربوط به کلمه بندی
pease جمع کلمه pea
passwords اسم شب کلمه عبور
password اسم شب کلمه عبور
fixed word length کلمه با طول ثابت
in the p sense of the word بمعنی واقعی کلمه
end spell خاتمه هر کلمه رمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com