English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
English Persian
religious delusion هذیان دینی
Other Matches
precepts of god فرایض دینی احکام دینی
delusions هذیان
delusion هذیان
delirium هذیان
delusion of poverty هذیان فقر
bizzare delusion هذیان نامانوس
appersonification هذیان همانندی
appersonation هذیان همانندی
amentia حالت هذیان
delirium tremens هذیان خمری
jimjams هذیان الکلی
illuminism هذیان وحی
delusion of grandeur هذیان عظمت
hallucinous هذیان اور
fragmentary delusion هذیان پراکنده
eviration هذیان زن شدگی
encapsulated delusion هذیان منفک
dt's هذیان الکلی
nihilistic delusion هذیان نفی
delusion of negation هذیان نفی
delusion of jealousy هذیان حسادت
grandeur delusion هذیان عظمت
expansive delusion هذیان عظمت
mignon delusion هذیان می نیون
paranoid delusion هذیان پارانویایی
maze سرسام هذیان
sexual delusion هذیان جنسی
paraphrenia هذیان زدگی
mazes سرسام هذیان
persecution delusion هذیان گزند و اسیب
deliriousness هذیان گویی [روانشناسی]
delire a quatre هذیان چهار نفری
delusion of control هذیان کنترل شدگی
delusion of reference هذیان بخود بستن
delusion of persecution هذیان گزند و اسیب
hallucinate هذیان گفتن اشتباه کردن
hallucinated هذیان گفتن اشتباه کردن
hallucinates هذیان گفتن اشتباه کردن
hallucinating هذیان گفتن اشتباه کردن
impiety بی دینی
heathenishness بی دینی
ungodliness بی دینی
religious دینی
perfidy بی دینی
irreligion بی دینی
chos in action حق دینی
indevotion بی دینی
impiousness بی دینی
godlessness بی دینی
religious rites اداب دینی
religious matters امور دینی
religious instruction اموزش دینی
things in action اموال دینی
proselytism تبلیغ دینی
irreligiously ازروی بی دینی
martyry بشهادت دینی
mufti پیشوای دینی
ghazi مجاهد دینی
dogma عقیده دینی
dogmas عقیده دینی
cults ایین دینی
cult ایین دینی
orthodoxies راست دینی
orthodoxy راست دینی
sacraments ایین دینی
sacraments رسم دینی
sacrament ایین دینی
sacrament رسم دینی
impiously از روی بی دینی
to discharge of an obligation از دینی مبرا کردن
persuasion اطمینان عقیده دینی
chaplains افسر امور دینی
persuasions اطمینان عقیده دینی
chaplain افسر امور دینی
ritualization انجام شعائر دینی
catechesis کتاب تعلیمات دینی
theological school مدرسه علوم دینی
theologue طلبه علوم دینی
mystagogy تفسیر رموز دینی
karma سرنوشت مراسم دینی
adultery بی دینی ازدواج غیرشرعی
seminaries مدرسه علوم دینی
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
seminary مدرسه علوم دینی
paranoia جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
catechism کتاب سوال وجواب دینی
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
catechisms کتاب سوال وجواب دینی
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
mosaic d. وضع احکام دینی درزمان موسی
dispensation وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensations وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
theolog دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
sacramentalism اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
methodize در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
simony خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
Salvation Army تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
ultraist کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
indifferentist کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
ritualize رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
three-day retreat گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com