Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
holocaust
هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
holocausts
هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
Other Matches
documentary
سندی مدرکی
documentaries
سندی مدرکی
documental
سندی مدرکی
game
هرنوع ورزش بامقررات
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
whin
هرنوع سنگ سخت
to fabricate a document
سندی راجعل کردن
to forge a document
سندی راجعل کردن
cutoff
هرنوع وسیله قطع چیزی
picks
هرنوع الت نوک تیز
pick
هرنوع الت نوک تیز
whelp
بچه هرنوع حیوان گوشتخوار
quite
تماما
intoto
تماما
fully
تماما
hand and foot
تماما
teetotally
تماما
de-
تماما
starkly
تماما
through out
تماما
altogether
تماما
halely
تماما"
throughout
تماما
wholly
تماما
all
تماما
all-
تماما
starkest
تماما
starker
تماما
stark
تماما
underwrites
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwriting
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwrote
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwrite
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
underwritten
در زیر سندی نوشتن امضاکردن
syngraph
سندی که به مهر و امضا کلیه
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
horntail
هرنوع حشره ازدسته نازک بالان
wine cooler
هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
all electric
تماما" الکتریکی
alpha and omega
تماما سرتاسر
baccate
تماما گوشتی
full automatic
تماما" خودکار
all electric
تماما"برقی
chloramine
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
characters
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
fully automatic machine
دستگاه تماما"خودکار
fully hydraulic machine
دستگاه تماما " هیدرولیکی
wells
تماما تمام وکمال
well
تماما تمام وکمال
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
authority
مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
present
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presented
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presenting
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presents
کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
wine palm
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
all black malleable castiron
چدن چکش خوار تماما" سیاه
winching
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
hibiscuses
هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
hibiscus
هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
winches
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winched
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winch
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
proof of debt
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
erastianism
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
bond
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
collimate
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
endorser
پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
general act
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
iguana
سوسمار درختی
[هرنوع سوسمار بزرگ]
pods
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod
محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
letters of administration
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
Manchester-Kashan
فرش کاشانی-انگلیسی
[این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
final act
سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
Quchan
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com