Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
English
Persian
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
Other Matches
spiriting
مشروبات الکلی
spirit
مشروبات الکلی
spirits
مشروبات الکلی
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
boozes
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozed
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
booze
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
speakeasy
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
boozing
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
acnerosacea
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
whin
هرنوع سنگ سخت
game
هرنوع ورزش بامقررات
cutoff
هرنوع وسیله قطع چیزی
picks
هرنوع الت نوک تیز
whelp
بچه هرنوع حیوان گوشتخوار
pick
هرنوع الت نوک تیز
al cololic drinks
مشروبات
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
horntail
هرنوع حشره ازدسته نازک بالان
wine cooler
هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
moonlights
مهتاب مشروبات
moonlighting
مهتاب مشروبات
moonlighted
مهتاب مشروبات
moonlight
مهتاب مشروبات
home brew
مشروبات خانگی
home-brew
مشروبات خانگی
character
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
holocaust
هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
holocausts
هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
characters
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
chloramine
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
sappy
کودن معتاد به مشروبات
popped
ترکیدن مشروبات گاز دار
pops
ترکیدن مشروبات گاز دار
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
pop
ترکیدن مشروبات گاز دار
wine palm
هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود
sour mash
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
mull
معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
hibiscus
هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
winches
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winch
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winched
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winching
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
hibiscuses
هرنوع گیان یا بوته یا درخت از جنس بامیه ازخانواده پنیر کیان
rumrunner
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
erastianism
سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
collimate
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
lushest
الکلی
alcoholic
الکلی
alcoholics
الکلی
lush
الکلی
lusher
الکلی
lushes
الکلی
an alcoholic liquor
نوشابه الکلی
dipsomania
جنون الکلی
dt's
هذیان الکلی
non-alcoholic
<adj.>
غیر الکلی
jimjams
هذیان الکلی
alcoholic paranoid
پارانوئید الکلی
alcoholic intoxication
مسمومیت الکلی
alcohol thermometer
دماسنج الکلی
boozing
مشروب الکلی
liquor
مشروب الکلی
delirium tremens
جنون الکلی
booze
مشروب الکلی
liquors
مشروب الکلی
boozed
مشروب الکلی
alcohol burner
چراغ الکلی
alcohol lamp
چراغ الکلی
spirit lamp
چراغ الکلی
boozes
مشروب الکلی
spirit thermometer
دماسنج الکلی
alcoholic fermentation
تخمیر الکلی
stimulants
مشروب الکلی انگیزه
soft drink
نوشابه غیر الکلی
soda pop
نوشیدنی غیر الکلی
firewater
نوشابه الکلی قوی
soft drinks
نوشیدنی غیر الکلی
soft drink
نوشیدنی غیر الکلی
off-licences
فروشگاه نوشابههای الکلی
alcoholic psychosis
روان پریشی الکلی
off-licence
فروشگاه نوشابههای الکلی
alcoholic dementia
زوال عقل الکلی
alcoholic blackout
یاد زدودگی الکلی
acute alcoholic intoxication
مسمومیت حاد الکلی
delirium tremens
روان اشفتگی الکلی
john barleycorn
مشروب الکلی خانگی
stimulant
مشروب الکلی انگیزه
alcoholic hallucinosis
توهم زدگی الکلی
frutex
شراب شربت الکلی
drinker’s nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
red-nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
boozer's nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
nonalcoholic drinks
نوشیدنی های غیر الکلی
dipsomania
میل مفرط به نوشابههای الکلی
bone dry
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
ratafia
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ginger ales
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
eye water
خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
swats
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
temperance
طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
ginger ale
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
ratafee
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
iguana
سوسمار درختی
[هرنوع سوسمار بزرگ]
bartenders
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
dipsomaniac
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
apTritif
نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
rosolio
یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
bone dry
جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
soda water
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
tom collins
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
aperitif
نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
mead
نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
chaser
آب میوه یا آبجو
[ یا نوشیدنی کم الکلی]
که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com