Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
whaterer
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
Other Matches
whateer
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
whatsoe'er
هیچ هیچگونه هرقدر انچه هرانچه
what
هرچه انچه
with all speed
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
whatever
هرقدر
as ever
هرقدر
whatsoever
هیچگونه هرقدر
whatsoever
هرچه
so far forth as
هرچه
whatever
هرچه
come what may!
هرچه میخواهیدبشود
bethatari may
هرچه باداباد
cypres
هرچه نزدیکتر
kalon
هرچه زیباست
early as possible
هرچه زودتر
the sooner the better
هرچه زودتربهتر
as much as possible
هرچه میتوان
that which
انچه
whatever
انچه
whatever
هر انچه
At the top of ones voice .
با صدای هرچه بلند تر
However much he tried .
هرچه سعی کرد
to a hair
بادقتی هرچه تمامتر
come what may!
هرچه بادا باد
to ride hell for leather
باتندی هرچه بیشترتاختن
full drive
بسرعت هرچه تمامتر
as soon as possible
بزودی هرچه بیشتر
at all hazard
هرچه بادا باد
at all adventures
هرچه پیش اید
full drive
باشتاب هرچه بیشتر
i lent him what money i had
انچه پول ...
as far as in me lies
انچه از من بر می اید
as far as i can see
انچه من می فهمم
as for as i know
انچه من میدانم
for aught i know
انچه من میدانم
oive such as you have
انچه که داریدبدهید
so far as
تا ان اندازه که انچه
for a iknow
انچه من می دانم
pot luck
هرچه دردیگ پیدا شود
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
pay the piper
هرچه پول میدهی اش میخوری
full pelt
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
let him do his worst
هرچه ازدستش برمیاید بکند
With utmost care.
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
update
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
he did his level best
انچه از دستش برامدکرد
ties of friendship
انچه دوستی اقتضامیکند
the needful
انچه باید کرد
penful
انچه در یک قلم جا گیرد
purview of a book
انچه کتابی فرامیگیرد
pitcherful
انچه دریک سبوجابگیرد
more than needs
بیش از انچه بایسته
makefast
انچه قایق را به ان میبندند
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
soon ripe soon rotten
هرچه زود براید دیر نپاید
come and take p luck with us
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
i lent him what money i had
هرچه پول داشتم به او وام دادم
whatsoever he doeth shall p
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
cartful
انچه دریک گاری جا بگیرد
my sentiment toward him
انچه من راجع باواحساس میکنم
the requirements of the law
انچه درقانون قید شده
out of sight out of mind
از دل برود هر انچه از دیده برفت
it purports that
انچه از این فهمیده میشوداین که .....
capful
انچه دریک کلاه جابگیرد
layered
انچه مربوط به لایه ها باشد
so far as i can guess
انچه من میتوانم حدس بزنم
do the necessary
انچه باید کرد بکنید
my recollectio of it is
انچه من بیادمی اورم اینست
i did all in my power
انچه در توانم بود کردم
ventre a terre
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
anticlimaxes
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimax
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
the document purports that
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
penny worth
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
redefinable
انچه مجددا قابل تعریف است
i paid his d. wages
مزد او را انچه لازم بود دادم
bound
انچه که کارائی یک سیستم رامحدود میکند
i speak under correction
انچه می گویم ممکن است درست نباشد
findings
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
what you see is what you get
انچه می بینید همان است که بدست می اورید
finding
انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
fortuitism
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
gibus
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
i overpaid him for his work
مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
fortuist
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
nemo dat quod non habet
هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
breach of trust
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
haffit
گونه
sorts
گونه
haffet
گونه
the five predicables
گونه
of all sorts
از هر گونه ای
nature
گونه
natures
گونه
navigating
گونه
navigated
گونه
navigate
گونه
kindest
گونه
kinds
گونه
variation
گونه ها
breeds
گونه
breed
گونه
kind
گونه
species
گونه
sorted
گونه
variations
گونه ها
variant
گونه
navigates
گونه
cheeks
گونه
cheek
گونه
sort
گونه
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
prototype
پیش گونه
blowsy
سرخ گونه
malar bone
استخوان گونه
subspecies
زیر گونه
release
گونه یک محصول
model
گونه یک محصول
modeled
گونه یک محصول
models
گونه یک محصول
hysteroid
هیستری گونه
hypnoidal
خواب گونه
hypnoid
خواب گونه
zoomorphic
<adj.>
جانور گونه
modelled
گونه یک محصول
gnathitis
اماس گونه
released
گونه یک محصول
germplasm bank
بانک گونه ها
releases
گونه یک محصول
buccal
وابسته به گونه
prototypes
پیش گونه
octagon
هشت گونه
octagons
هشت گونه
spasmodic
اسپاسم گونه
spasmodically
اسپاسم گونه
cheekbone
استخوان گونه
cheekbones
استخوان گونه
zygomatic bone
استخوان گونه
rooting reflex
بازتاب گونه
allomorph
واژک گونه
allomorph
واج گونه
schizotypal
اسکیزوفرنی گونه
spectral class
گونه طیقی
diversity
گونه گونی
diversities
گونه گونی
at all hazard
با هر گونه مخاطره
thus
بدین گونه
climax species
گونه اوج
ckeek bone
استخوان گونه
zygomatic
استخوان گونه
ilk
جور گونه
type
گونه الگو
suchlike
از این گونه
blowzy
سرخ گونه
blowzed
سرخ گونه
types
گونه الگو
typed
گونه الگو
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
such like
از این گونه ومانندان
wrap around type
گونه نوشتار محیطی
anecdotal evidence
شواهد داستان گونه
blowzy
سرخ گونه شلخته
buildings
گونه خاص یک برنامه
build
گونه خاص یک برنامه
critically endangered species
گونه در معرض خطر
diversification
گونه گون سازی
accurate
بدون هر گونه خطا
diversification
گونه گون شدن
builds
گونه خاص یک برنامه
releases
شماره گونه یک محصول
released
شماره گونه یک محصول
release
شماره گونه یک محصول
accidental sepcies
گونه های اتفاقی
accidental sepcies
گونه های پیش آمدی
rare varieties of fishes
گونه های نادر ماهی
jowl
ارواره زیرین پرنده گونه
son file
آخرین گونه کاری یک فایل
neophyte
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
jowls
ارواره زیرین پرنده گونه
alphas
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
zephyrus
دار گونه باد صبا
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
whiskery
موی اطراف گونه وچانه
whisker
موی اطراف گونه وچانه
invasive species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
alien species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
accurately
به درستی و بدون هر گونه خطا
blank
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blankest
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
gurantee
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com