English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
English Persian
all هرگونه همگی
all- هرگونه همگی
Other Matches
all hands همگی اماده همگی
en masse همگی
one anda همگی
entire همگی
totyality همگی
the tribes are all up ایلات همگی
altogether همگی مجموع
all hands parade همگی به رژه
Everyone sends their regards to you. همگی بهت سلام رسوندن.
Young and old. کوچک وبزرگ (همه و همگی )
to make all doubts even هرگونه شک را مرتفع کردن
free of all average معاف از هرگونه خسارت
bunk هرگونه تختخواب تاشو
hopper هرگونه حشره جهنده
hoppers هرگونه حشره جهنده
bunks هرگونه تختخواب تاشو
They were all either kI'lled ou taken prisoners . همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
omnibus wire سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
cleans هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
stenosed دچار هرگونه تنگی مجرا
clean هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleanest هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleaned هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
peers of the realm بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
aeromotor هرگونه دستگاهی که با جریان هواکار کند
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
at the owner's risk با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
channel هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channels هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
all right reserved هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong. از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
kaldor criterion ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com