English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
emptied هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptiest هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
Other Matches
scalar متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
leaving files open به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
LIST chunk که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
BMP در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
snd مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
floating غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
user بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
users بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست
zipping خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zip خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
BAT file extension مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
unjustified نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
semicompiled برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند
EXE file در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
logical واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
All is not gold that glitters. <proverb> هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
univariate یک متغیری
bivariate دو متغیری
multivariable چند متغیری
multivariate چند متغیری
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
normal bivariate distribution توزیع دو متغیری نرمال
multivariate statistics امار چند متغیری
multiple correlation همبستگی چند متغیری
multivariate analysis تحلیل چند متغیری
multiple cut off برش چند متغیری
multiple discriminant function تابع تشخیص چند متغیری
multiple determination coefficient ضریب تعین چند متغیری
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
envelope نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
transparent برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
multiple differential prediction پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple absolute prediction پیش بینی چند متغیری مطلق
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
type متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
arguments متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
typed متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
argument متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
his parentage isunknown اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
type متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
typed متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
types متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
mvt چند برنامه نویسی با تعداد متغیری ازکارهاNumber Wariable a ultiprogrammingwith
mastered 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
masters 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
subroutine زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
static زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
taciturnity کم حرفی
incommunicativeness کم حرفی
monomial تک حرفی
garrulity پر حرفی
long tongue پر حرفی
reviling بد حرفی
lettered حرفی
lexical حرفی
incommunicatively با کم حرفی
triliteral سه حرفی
pauciloquy کم حرفی
uniliteral یک حرفی
supernova ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
countering 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
supernovae ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
countered 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
supernovas ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
operation ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
it is past all hope جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
four-letter words واژهیچهار حرفی
triliteral کلمه سه حرفی
literal حرفی لفظی
triliteralism حالت سه حرفی
who said so? که چنین حرفی زد
what have you to say? چه حرفی دارید
pass a remark حرفی زدن
letter quality کیفیت حرفی
four-letter word واژهیچهار حرفی
palaver پر حرفی کردن
slip of the tongue <idiom> حرفی رانسنجیده زدن
To take offence at something . To take something to heart . حرفی را بدل گرلتن
trigram هجای بی معنی سه حرفی
teragram واژه چهار حرفی
To tald someones head off. سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
labialize حرفی را بصورت شفوی اداکردن
spirant حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
epenthesis الحاق حرفی درمیان کلمه
Suit the action to the word. حرفی را فورا" عملی کردن
to insert a letter in a word حرفی را در میان واژهای جادادن
That is fine by me if you agree. اگر موافقی من هم حرفی ندارم
null رشتهای که هیچ حرفی ندارد
trigraph سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
to gain any ones ear کسیرا اماده شنیدن حرفی
speak a word چیزی بگویید حرفی بزنید
to make a remark حرفی زدن افهار نظری کردن
But no one was ever talking about that! اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
null حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circulars لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
slides تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
erase character حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
d. letter حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
slide تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
ascii حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
logograph واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
newest حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
logogram واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
new- حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
locals متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
dummies متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
fills پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
fill پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
numeric حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
codepages تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
nundinal letter حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
tetragraph کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
charring نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
chars نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
clapper بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clappers بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
redirects حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
echoing هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
fill حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
question mark " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
literal چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
prefix کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
to be sparing of words مضایقه ازحرف زدن کردن کم حرفی کردن
Mamihlapinatapai نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
logical حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
digits نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digit نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
filename اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است
encyclopaedic حاوی
Inc حاوی
receptacle حاوی
encyclopaedical حاوی
receptacles حاوی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
it is well enough بد نیست
auxiliary نیست
he takes no notice of it نیست
Plug and Play یچ نیست
isn't نیست
It's not new. نو نیست.
temporary storage می نیست
aint نیست
auxiliaries نیست
he is not of our number از ما نیست
storage می نیست
secondary نیست
titanous حاوی تیتانیوم
aurous حاوی طلا
titaniferous حاوی تیتانیوم
manganiferous حاوی منگنز
mission type حاوی ماموریت
bears حاوی بودن
bear حاوی بودن
copper bearing محتوی مس حاوی مس
emblematic مشعر حاوی
encyclopaedia کتاب حاوی
nickeliferous حاوی نیکل
emblematical حاوی نشانه
it has escaped my remembrance یاد نیست
it lies beyond his competence در صلاحیت او نیست
that is not it این نیست
it is immaterial چیزی نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com