English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
slop هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
Other Matches
cortices لایه رویی روپوش
cortex لایه رویی روپوش
rochet جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
tunicle لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
gowns روپوش لباس شب
gown روپوش لباس شب
slip on لباس گشاد
slip-ons لباس گشاد
manteau لباس روپوش زنانه
mother hubbard لباس گشاد زنانه
robes لباس بلند و گشاد
robe لباس بلند و گشاد
She likes loose - fitting dresses . از لباس های گشاد خوشش نمی آید
straddle گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddled گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
sight cover روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
To walk with ones feet wide apart. گشاد گشاد راه رفتن
She stared at him with wide eyes. با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
council of physicians شورای پزشکان
doctors of eminence پزشکان پر مقام
prescribed by doctors تجویز شده پزشکان
The doctors dont think she wI'll live. پزشکان امیدی به زنده ماندن اوندارند
He is the best physician as physicians go. نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
The doctors cannot understand why I am suddenly so well again. پزشکان نمیتونن تشخیص بدهند که چرا حال من یکدفعه خوب شد.
flaxy کتانی
flaxen کتانی
toadflax گل کتانی
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
linen پارچه کتانی
peanuts رنگ کتانی
lingerie ملبوس کتانی
peanut رنگ کتانی
list slippers کفش کتانی
inkle قیطان کتانی
mutch کلاه کتانی
inkle نوار کتانی
flaxen کتانی رنگ
lockram نوعی پارچه کتانی
tennis shoe تنیس کفش کتانی
drabbet نوعی پارچه کتانی
zincoid رویی
outer رویی
zincic رویی
sauciness با پر رویی
over رویی
over- رویی
acrotic رویی
decahedral ده رویی
surplices ردای کتانی سفید وگشادکشیشان
reline پارچه کتانی تازه دوختن
forfars یکجور پارچه کتانی ضخیمforelady
cotton duke بافت ساده پنبهای یا کتانی
gingham نوعی پارچه پنبهای یا کتانی
surplice ردای کتانی سفید وگشادکشیشان
orthotropism راست رویی
overburden مواد رویی
mushroom growth زود رویی
overburden مصالح رویی
superficial abrasion سایش رویی
surface course لایه رویی
icosahedron بیست رویی
surface deterioration فرسودگی رویی
saucily باپر رویی
sheet washing فرسایش رویی
barefacedness گشاده رویی
cordiality خوش رویی
to show a bold front پر رویی کردن
swarthiness سبزه رویی
surface soil خاک رویی
wearing course لایه رویی
such like وامثال ان
woofs پارچه کتانی دارای پود کردن
cambric نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
woof پارچه کتانی دارای پود کردن
canvas پارچه کتانی جهت لفاف فرش
disgrace فضاحت سیه رویی
disgraced فضاحت سیه رویی
grinder سنگ رویی اسیاب
disgraces فضاحت سیه رویی
rubicundity گلگونی سرخ رویی
grinders سنگ رویی اسیاب
stamper چکش وامثال ان
linenfold [پارچه های کتانی برای آذین قاب]
sneakers کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
sneaker کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
diffidence کم رویی ترس بیم از خود
You really are cheeky! واقعا" عجب رویی داری !
skin deep فقط تا روی پوست رویی
flinders خرده شیشه وامثال ان
stationed توقفگاه نظامیان وامثال ان
polt جوجه ماکیان وامثال ان
station توقفگاه نظامیان وامثال ان
stations توقفگاه نظامیان وامثال ان
ribbon نوار ضبط صوت وامثال ان
ribbons نوار ضبط صوت وامثال ان
smoker دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
stringing نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
smokers دوددهنده میوه وگوشت وامثال ان
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
solid angle زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
coats of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
scarf حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
pilot burner چراغ کوچک اجاق گاز وامثال ان
coat of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
scarfs حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
smoking room اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
posts تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
posted تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
proliferous بارور شونده بوسیله پیازیا جوانه زنی وامثال ان
shutters روپوش
shutter روپوش
dusters روپوش
topcoat روپوش
duster روپوش
wanigan روپوش
jump suit روپوش
jump suits روپوش
coat dress روپوش
overshirt روپوش
masks روپوش
mask روپوش
cowling روپوش
top روپوش
covers روپوش
out fit روپوش
coverings روپوش
cover روپوش
tilt material روپوش
macedoine مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
slop غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
shook : مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
slopped غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
broad گشاد
straddles گشاد با زی
widest گشاد
wider گشاد
wide گشاد
loose fitting گشاد
reamer گشاد کن
straddled گشاد با زی
loose-fitting گشاد
straddle گشاد با زی
broadest گشاد
loosest گشاد
broader گشاد
looser گشاد
loose گشاد
plates روپوش دادن
plate روپوش دادن
counterpanes روپوش تختخواب
sleeves روپوش سردست
manifold روپوش اتصال
smock روپوش زنانه
smocks روپوش زنانه
counterpane روپوش تختخواب
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
aiming post sleeve روپوش شاخص
protective clothing روپوش محافظ
cowling روپوش محافظ
shield روپوش اب بند
sight defilade روپوش مگسک
carried روپوش پرچم
carry روپوش پرچم
insulated روپوش دار
hooded روپوش دار
carrying روپوش پرچم
sheaths پوشش روپوش
sheath پوشش روپوش
shields روپوش اب بند
sleeve روپوش سردست
bedspread روپوش تختخواب
protective cover روپوش حفاظ
snowsuit روپوش گرم
bedspreads روپوش تختخواب
cover all بارانی یا روپوش
carries روپوش پرچم
bell mouthed دهن گشاد
dilatant گشاد شونده
wide mouthed دهن گشاد
bigmouthed دهن گشاد
reaming گشاد کردن
ream گشاد کردن
stretchier گشاد شونده
straddles گشاد نشستن
slopping شلوار گشاد
dilating گشاد کردن
dilates گشاد کردن
dilate گشاد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com