English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English Persian
increasing cost هزینههای فزاینده
Other Matches
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
increasing فزاینده
enlarging adapter رابط فزاینده
constructive interference تداخل فزاینده
progressive resistance مقاومت فزاینده
increasing function تابع فزاینده
treppe انقباض فزاینده
gibbous phase هلال فزاینده
step up transformer مبدل فزاینده
income multiplier ضریب فزاینده درامد
tax multiplier ضریب فزاینده مالیات
increasing marginal return بازده نهائی فزاینده
law of increasing return قانون بازده فزاینده
multiplier ضریب بهم فزاینده
incremental tuner میزان ساز فزاینده
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
money multiplier ضریب بهم فزاینده پول
investment multiplier ضریب فزاینده سرمایه گذاری
deposit multiplier ضریب بهم فزاینده سپرده
increasing returns to scale بازده فزاینده نسبت به مقیاس
mutiplier principle اصل ضریب بهم فزاینده
foreign trade multiplier ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
export multiplier ضریب بهم فزاینده صادرات
multiplier effect of a balanced budget اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
balanced budget multiplier ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
aggregate expenditures هزینههای کل
joint costs هزینههای مشترک
incidental expenses هزینههای واقعی
implicit costs هزینههای ضمنی
increasing cost هزینههای صعودی
implicit costs هزینههای نامرئی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
national expenditures هزینههای ملی
real costs هزینههای واقعی
selling costs هزینههای فروش
spillover costs هزینههای خارجی
standard costs هزینههای نرمال
storage costs هزینههای انبارداری
sunk cost هزینههای اضافی
supplementary costs هزینههای مکمل
supplementary costs هزینههای اضافی
prime costs هزینههای اولیه
preliminary expenses هزینههای ابتدائی
pilot charges هزینههای راهنما
on costs هزینههای غیرمستقیم
operational costs هزینههای عملیاتی
overhead costs هزینههای بالاسری
overhead costs هزینههای اضافی
overhead costs هزینههای حاشیهای
overhead costs هزینههای عمومی
personal outlays هزینههای شخصی
transaction costs هزینههای معاملاتی
standard costs هزینههای استاندارد
design costs هزینههای طراحی
overheads هزینههای بالاسری
overheads هزینههای عمومی
bank charge هزینههای بانکی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
anchor dues هزینههای لنگر
competition cost هزینههای رقابتی
comparative costs هزینههای نسبی
capital outlays هزینههای تاسیساتی
capital expenditures هزینههای سرمایهای
capital expenditure هزینههای سرمایهای
capital charges هزینههای سرمایه
building costs هزینههای ساختمان
deferred charges هزینههای انتقالی
fixed costs هزینههای سرمایهای
material costs هزینههای مواد
financial expenses هزینههای مالی
dock dues هزینههای لنگرگاه
freight charges هزینههای حمل
bank charges هزینههای بانکی
government expenditures هزینههای دولت
fixed costs هزینههای ثابت
handling charges هزینههای جابجایی کالا
loading participation in profits هزینههای مشارکت در سود
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
outlays هزینههای سرمایهای مخارج
recurring costs هزینههای تکرار شونده
constant cost industry صنعت هزینههای ثابت
avoidable costs هزینههای قابل اجتناب
surcharge درصد هزینههای اضافی
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
surcharges درصد هزینههای اضافی
unliquidated obligation هزینههای پرداخت نشده
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
cost category هزینههای انجام شده
selling costs هزینههای فروش کالا
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
unforeseen expenses هزینههای پیش بینی نشده
analysis یات هزینههای محصول جدید
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
cost analysis تجزیه تحلیل هزینههای کار
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
dock charges هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
correlation جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
docl pass گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
demurrage هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com