Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (8 milliseconds)
English
Persian
consumption expenditures
هزینههای مصرفی
Search result with all words
engels law
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
Other Matches
tangible costs
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
sumptuary law
قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
differential cost analysis
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
expendable property
کالای مصرفی اماد مصرفی
business expenses
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
capital outlays
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
disutility
بی مصرفی
inputted
مصرفی
input
مصرفی
disposability
مصرفی
needlessness
بی مصرفی
expendable items
اقلام مصرفی
consumer capital
سرمایه مصرفی
consumables
کالاهای مصرفی
consumable stock
موجودی مصرفی
consumer industries
صنایع مصرفی
consumable
ماده مصرفی
consumption lending
وام مصرفی
coloring agent
رنگ مصرفی
consumption goods
کالاهای مصرفی
consumer's goods
کالای مصرفی
consumption diseconomies
زیانهای مصرفی
consumption credit
اعتبار مصرفی
commodity
کالای مصرفی
consumer goods
اشیاء مصرفی
consumer goods
کالاهای مصرفی
consumer goods
کالای مصرفی
affluent society
جامعه مصرفی
autoconsumption
خود مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
nonexpendable
غیر مصرفی
expendable supplies
کالاهای مصرفی
commodities
کالای مصرفی
There is no market for it in Iran .
درایران مصرفی ندارد
expendable items
اقلام مصرفی شدنی
consumer durables
کالاهای مصرفی پر دوام
nondurable consumer goods
کالاهای مصرفی بی دوام
consumer nondurables
کالاهای مصرفی بی دوام
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
consumption economies
صرفه جوئیهای مصرفی
commodity command
یکان امادکالاهای مصرفی
exposure dose
مقدار دوز مصرفی
durable consumption goods
کالاهای مصرفی بادوام
consumer durable goods
کالاهای مصرفی بادوام
bar stock
ماده اولیه مصرفی
commodity market
بازار کالای مصرفی
names
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
name
کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
index of consumer prices
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
make up feed
اب مصرفی دیگ بخار ناو
consumer credit
اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
aggregate expenditures
هزینههای کل
consumable
اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
preliminary expenses
هزینههای ابتدائی
prime costs
هزینههای اولیه
increasing cost
هزینههای صعودی
joint costs
هزینههای مشترک
increasing cost
هزینههای فزاینده
incidental expenses
هزینههای واقعی
implicit costs
هزینههای نامرئی
implicit costs
هزینههای ضمنی
freight charges
هزینههای حمل
on costs
هزینههای غیرمستقیم
preliminary expenses
هزینههای مقدماتی
pilot charges
هزینههای راهنما
overhead costs
هزینههای بالاسری
operational costs
هزینههای عملیاتی
overhead costs
هزینههای اضافی
overhead costs
هزینههای حاشیهای
overhead costs
هزینههای عمومی
national expenditures
هزینههای ملی
overheads
هزینههای بالاسری
overheads
هزینههای عمومی
personal outlays
هزینههای شخصی
anchor dues
هزینههای لنگر
material costs
هزینههای مواد
fixed costs
هزینههای سرمایهای
fixed costs
هزینههای ثابت
financial expenses
هزینههای مالی
design costs
هزینههای طراحی
storage costs
هزینههای انبارداری
deferred charges
هزینههای انتقالی
sunk cost
هزینههای اضافی
supplementary costs
هزینههای مکمل
supplementary costs
هزینههای اضافی
capital expenditure
هزینههای سرمایهای
capital outlays
هزینههای تاسیساتی
transaction costs
هزینههای معاملاتی
comparative costs
هزینههای نسبی
competition cost
هزینههای رقابتی
capital expenditures
هزینههای سرمایهای
standard costs
هزینههای نرمال
standard costs
هزینههای استاندارد
bank charges
هزینههای بانکی
government expenditures
هزینههای دولت
building costs
هزینههای ساختمان
selling costs
هزینههای فروش
dock dues
هزینههای لنگرگاه
real costs
هزینههای واقعی
capital charges
هزینههای سرمایه
spillover costs
هزینههای خارجی
bank charge
هزینههای بانکی
outlays
هزینههای سرمایهای مخارج
unliquidated obligation
هزینههای پرداخت نشده
recurring costs
هزینههای تکرار شونده
taxation of costs
ارزیابی هزینههای دعوی
selling costs
هزینههای فروش کالا
stevedoring charges
هزینههای بارگیری وباراندازی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
avoidable costs
هزینههای قابل اجتناب
loading participation in profits
هزینههای مشارکت در سود
increasing cost industry
صنایع با هزینههای افزایشی
cost category
هزینههای انجام شده
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
surcharge
درصد هزینههای اضافی
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
constant cost industry
صنعت هزینههای ثابت
secondary costs
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
contango
هزینههای دیرکرد خرید سهم
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
unforeseen expenses
هزینههای پیش بینی نشده
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
analysis
یات هزینههای محصول جدید
life cycle costs
هزینههای دوره عمر یک محصول
fixed costs
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
dock charges
هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
correlation
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
docl pass
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
conspicuious consumption
مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
real balance effect
اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
algorithms
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
algorithm
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
transubstantiation
اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
autos
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
auto
توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
demurrage
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
unit mill
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
cost fraction
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com