Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
replacement cost
هزینه تعویض
Other Matches
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
substitution
تعویض
switchover
تعویض
rotation
تعویض
refill
تعویض
refilled
تعویض
refilling
تعویض
replaces
تعویض
refills
تعویض
interchange
تعویض
interchanged
تعویض
interchanges
تعویض
resignations
تعویض
resignation
تعویض
shifts
تعویض
swapping
تعویض
shifted
تعویض
replacement
تعویض
shift
تعویض
replacements
تعویض
interchanging
تعویض
replaced
تعویض
switches
تعویض
line feed
تعویض خط
substituent
تعویض
stage set
تعویض سن
switch
تعویض
switch
تعویض جا
switched
تعویض
replacing
تعویض
switches
تعویض جا
quid pro quo
تعویض
quid pro quos
تعویض
switched
تعویض جا
replace
تعویض
shifter
تعویض کننده
restaging
تعویض محل
interchange circuit
مدار تعویض
replacement
تعویض یکانها
direct exchange
تعویض باداغی
replacement
تعویض قطعه
request substitution
تقاضای تعویض
modification
تعویض مدل
exchange point
نقطه تعویض
illumination change
تعویض روشنایی
alteration
تعویض کردن
maintenance
تعویض قط عات و...
sub
تعویض بازیگر
subs
تعویض بازیگر
interchangeability
قابلیت تعویض
replacements
تعویض قطعه
symmetrical exchange
تعویض قرینه
replacer
تعویض کننده
rotation
تعویض محل
relieve
تعویض نگهبانی
rotation
تعویض یکانها
relieves
تعویض نگهبانی
relieving
تعویض نگهبانی
fungibility
قابلیت تعویض
frequency changing
تعویض فرکانس
turn over
برگردان تعویض
supplants
تعویض کردن
supplanting
تعویض کردن
commutating switch
کلید تعویض
substitutable
قابل تعویض
replacements
تعویض یکانها
fungible
قابل تعویض
substitutionary
تعویض جانشینی
supplant
تعویض کردن
change court
تعویض زمین
changer
تعویض کننده
refillable
قابل تعویض
relief in place
تعویض در محل
alternate
تعویض متناوب
foreign exchange
تعویض خارجی
alternates
تعویض متناوب
replaceable
قابل تعویض
supplanted
تعویض کردن
to shift
تعویض کردن
substitute
تعویض بازیگر
automatic carriage
تعویض خودکار
lead through
تعویض سرپرست
interchangeable
قابل تعویض
substitution
تعویض جانشینی
shifts
نوبت تعویض
shifted
تعویض کردن
shifted
نوبت تعویض
shift
تعویض کردن
shift
نوبت تعویض
oil change
تعویض روغن
alternated
تعویض متناوب
line replacement
تعویض خط جبهه
changed
تعویض مبادله
adjournment
برخاست تعویض
change
تعویض مبادله
adjournments
برخاست تعویض
alternation
تعویض قطب
pole changing
تعویض قطب
substituting
تعویض بازیگر
substituted
تعویض بازیگر
line feed
تعویض سطر
changing
تعویض مبادله
shifts
تعویض کردن
changes
تعویض مبادله
change of service
تعویض سرویس والیبال
new line character
دخشه تعویض سطر
replaces
چیزی را تعویض کردن
gear change box
جعبه تعویض دنده
noninterchanging states
حالتهای تعویض نشدنی
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
replace
چیزی را تعویض کردن
exchange
مبادله کردن تعویض
exchanging
مبادله کردن تعویض
replacing
چیزی را تعویض کردن
replaced
چیزی را تعویض کردن
put
تعویض کردن انداختن
substitutive
وابسته به تعویض یا جابجاسازی
board exchange warranty
ضمانت تعویض برد
exchanges
مبادله کردن تعویض
switch over
تعویض کردن برق
puts
تعویض کردن انداختن
putting
تعویض کردن انداختن
exchanged
مبادله کردن تعویض
relief in place
تعویض یکانها در محل
substituent
قابل تعویض توکیلی
pole changing switch
کلید تعویض قطب
shift colors
پرچم را تعویض کنید
exchangeable disk
دیسک قابل تعویض
substituted
تعویض کردن جابجاکردن
substitute
تعویض جانشین کردن
substitute
تعویض کردن جابجاکردن
substituted
تعویض جانشین کردن
linear amplifier
تعویض کننده خطی
courier transfer station
ایستگاه تعویض پیک
renewable fuse
فیوز تعویض پذیر
line feed character
دخشه تعویض پذیر
broadband exchange
تعویض پهن باند
substituting
تعویض کردن جابجاکردن
shiftable
قابل تعویض یا انتقال
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
shift colors
تعویض پرچم ناو
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
pole changer
تعویض کننده قطب
substituting
تعویض جانشین کردن
trade something in
<idiom>
تعویض وسایل کهنه
irreplaceable
غیر قابل تعویض
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
CD
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
carriage return
تعویض سطر Return/Enter
change of station
انتقال تعویض محل خدمت
pole changing motor
موتور با قطبهای قابل تعویض
rotation
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
CDs
دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
direct exchange items
اقلام قابل تعویض مستقیم
tiring room
محل تعویض لباس هنرپیشه
lf
تعویض سطر تغذیه کاغذ
interchangeable bearing shells
پوسته قابل تعویض یاطاقان
nineteens
علامت تعویض دروازه بان
chopped
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
nineteen
علامت تعویض دروازه بان
bank restriction
ممنوعیت تعویض پول با طلا
chop
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
tiring house
محل تعویض لباس هنرپیشه
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
data break
تاریخ تعویض کلید رمز
state succession
تعویض دولتهابه طور متوالی
exchange
رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanged
رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
speed change
تغییر سرعت یا تعویض عده دور
exchanges
رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
reconditions
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
incommutable
تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
guard mount
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
relief
مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
recondition
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
Is there a connection to Glasgow?
آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
exchanging
رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
channeled
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channelled
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
single
ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
channeling
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channels
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channel
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
audible
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
reconditions
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
recondition
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
microgroove
سه شاخه قابل تعویض میان صفحات گرامافون
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com