English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
freight and insurance paid to هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
Search result with all words
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
carriage and insurance paid to هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
Other Matches
cif بیمه و هزینه حمل
insurance and freight cost هزینه بیمه و حمل
cost insurance, freight قیمت بیمه و هزینه حمل
c i f قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
finances پرداخت هزینه
financing پرداخت هزینه
financed پرداخت هزینه
finance پرداخت هزینه
deferred dobit پیش پرداخت هزینه
unobligated هزینه پرداخت نشده
deferred charges پیش پرداخت هزینه
deferred dobit تعویق در پرداخت هزینه
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
who will pay for it کی هزینه انرا خواهد پرداخت
charges prepaid هزینه پیش پرداخت شده
freight paid to هزینه حمل پرداخت شده
fpad هزینه حمل درمقصد پرداخت میشود
freight prepaid هزینه حمل پیش پرداخت شده
carriage paid to هزینه حمل به حامل پرداخت شده
freight payable at destination هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
dcp to paid carriage/freight هزینه حمل پرداخت شده
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
cip to paid insurance carriageand هزینه حمل وبیمه پرداخت شده
financed demand احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
margin land حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy بیمه نامه ورقه بیمه
policies بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fates پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage کسری پرداخت کسر پرداخت
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
claim for indemnification ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
assurances بیمه
assurance بیمه
aids to trade بیمه
insurance premium حق بیمه
assurer بیمه گر
premiums حق بیمه
premium حق بیمه
insurers بیمه گر
underwriter بیمه گر
underwriters بیمه گر
insurance بیمه
insurance حق بیمه
insurer بیمه گر
insurance permium حق بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
level premium حق بیمه
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
assurance گستاخی بیمه
assurance بیمه عمر
cargo insurance بیمه محموله
assures بیمه کردن
assurances گستاخی بیمه
cargo insurance بیمه بار
cargo insurance بیمه محمولات
blanket insurance بیمه کلی
assuring بیمه کردن
term insurance بیمه موقت
assure بیمه کردن
assured بیمه شده
assured بیمه گزار
health insurance بیمه بهداشتی
life assurance بیمه عمر
insurable بیمه کردنی
life assurance بیمه جان
insurant بیمه گذار
insurance policy قرارداد بیمه
insurance policies سند بیمه
insurance policies بیمه نامه
insurance policies قرارداد بیمه
insurance پول بیمه
actuary متخصص بیمه
actuary کارشناس بیمه
actuaries متخصص بیمه
actuaries کارشناس بیمه
insurable بیمه شدنی
insurability بیمه برداری
insurance policy بیمه نامه
insurance policy سند بیمه
insurance cover پوشش بیمه
insurance company شرکت بیمه
insurance certificate گواهی بیمه
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate بیمه مشترک
insurance broker واسطه بیمه
insurance broker دلال بیمه
insurance agent نماینده بیمه
insurance agent عامل بیمه
insurable قابل بیمه
joint insurance بیمه اشتراکی
leading insurer بیمه گر اصلی
national insurance بیمه ملی
national insurance بیمه اجتماعی
industrial insurance بیمه صنعتی
marine insurance بیمه دریایی
reinsurance بیمه اتکایی
reinsurance بیمه اتکائی
reinsurer بیمه گر اتکائی
social insurance بیمه اجتماعی
fire insurance بیمه حریق
life insurance بیمه زندگی
life insurance بیمه عمر
reinsurance بیمه مجدد
assurer بیمه کننده
property insurance بیمه دارائی
marine insurance بیمه بحری
old age insurance بیمه بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
accident insurance بیمه حوادث
accident insurance بیمه تصادفات
hull insurance بیمه بدنه
health insurance بیمه تندرستی
health insurance بیمه بهداشت
insure بیمه کردن
policy holder دارنده بیمه
assurable بیمه کردنی
assurances بیمه عمر
coinsurance بیمه مشترک
policies بیمه نامه
liability insurance بیمه بدهی
unemployment insurance بیمه بیکاری
policy بیمه نامه
coinsurance بیمه اتکایی
co insurance بیمه مشترک
wagering policy بیمه قماری
comprehensive insurance بیمه کامل
premiums مبلغ بیمه
comprehensive insurance بیمه جامع
class d allotment کسورات بیمه
premiums وثیقه حق بیمه
liability insurance بیمه تعهدی
premium وثیقه حق بیمه
insured بیمه گذار
premium مبلغ بیمه
deductible فرانشیز بیمه
to u. a policy of insurance سند بیمه
contingency insurance بیمه احتیاطی
insured, policy holder بیمه شده
insured بیمه شونده
insured بیمه شده
credit insurance بیمه اعتبار
employer's liability insurance company شرکت بیمه
reasure دوباره بیمه کردن
proposal form فرم درخواست بیمه
public liability insurance بیمه تعهدات عمومی
assuring بیمه کردن عمر
assures بیمه کردن عمر
assuror بیمه کنندهء عمر
professional liability insurance بیمه تعهدات شغلی
policy holder دارنده بیمه نامه
re assurance policy قرارداد بیمه اتکایی
floating policy بیمه نامه متغیر
assure بیمه کردن عمر
contingency cover بیمه حمل احتیاطی
comprehensive insurance policy بیمه نامه جامع
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
all risk insurance بیمه تمام حوادث
to be privately insured بیمه خصوصی داشتن
socialized medicine بیمه پزشکی همگانی
fire insurance بیمه اتش سوزی
assurer بیمه کنندهء عمر
insure بیمه بدست اوردن
average متوسط خسارت در بیمه
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
reinsure دوباره بیمه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com