English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
lenticular nucleus هسته عدسی شکل
lentiform nucleus هسته عدسی شکل
Other Matches
nucleole جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
nuclide کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
nuclear magnetic resonance تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
glass عدسی
lentoid عدسی
lentiform عدسی
lens عدسی
bifocal lens عدسی
eyepiece عدسی
eyepieces عدسی
convergent lens عدسی همگرا
cheese head سر عدسی در پیچها
convex lens عدسی محدب
double concave lens عدسی مقعرالطرفین
convex lens عدسی کوژ
compound lens عدسی مرکب
concave lens عدسی کاو
convergent lens عدسی متقارب
concave lens عدسی مقعر
achromatic lens عدسی بی رنگ
wide-angle عدسی گسترش
mushroom head سر عدسی در پیچ ها
biconcave lens عدسی دوکاو
achromate عدسی اکروماتیک
eyepieces عدسی چشمی
double concave lens عدسی دوکاو
eyepiece عدسی چشمی
lens عدسی دوربین
biconcave lens عدسی مقعرالطرفین
biconvex lens عدسی دوکوژ
button head سر عدسی در پیچ ها
cylindrical lens عدسی استوانهای
divergent lens عدسی واگرا
object glass عدسی شیئی
objective glass عدسی شیئی
objective lens عدسی شیئی
ocular lens عدسی چشمی
optical lens عدسی نوری
optical lens عدسی اپتیکی
reticle عدسی دوربین
spherical lens عدسی کروی
vergency تقارب عدسی
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
nummulite شاهدانه عدسی
meniscus lens عدسی هلالی
divergent lens عدسی متباعد
double convex lens عدسی دو کوژ
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
electron lens عدسی الکترونی
electrostatic lens عدسی الکتروستاتیکی
eye piece عدسی سر دوربین
floating reticle عدسی مواج
knurled head سر عدسی اج دار
lens coating روکش عدسی
lensatic عدسی دار
lenticular عدسی وار
lenticular مرکب از عدسی
lenticulation ایجاد عدسی
focussing کانون عدسی
focussed کانون عدسی
wide angle عدسی گسترش
focuses کانون عدسی
focusses کانون عدسی
focused کانون عدسی
objective عدسی شیئی
focus کانون عدسی
objectives عدسی شیئی
zooms فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zoomed فاصله عدسی را کم و زیادکردن
focal مربوط به کانون عدسی
diverging meniscus lens عدسی هلالی واگرا
eyepiece عدسی سردوربین یامیکروسکپ
mensicus عدسی کاو- کوژ
plano concave lens عدسی تخت کاو
anastigmat عدسی غیر استیگمات
plano concave lens عدسی مسطح- مقعر
plano convex lens عدسی تخت کوژ
plano convex lens عدسی مسطح- محدب
refractor عدسی نور شکن
relative aperture ضریب کانونی عدسی
biconvex lens عدسی محدب الطرفین
parabolic lens عدسی سهمی وار
convergent meniscus lens عدسی هلالی همگرا
astigmatic نامنظمی عدسی چشم
double convex lens عدسی محدب الطرفین
eyepieces عدسی سردوربین یامیکروسکپ
zoom فاصله عدسی را کم و زیادکردن
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
lens coating پوشش روی عدسی
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
lens بشکل عدسی در اوردن
condenser الت تقصیر عدسی محدب
glass شیشه ذره بین عدسی
tricked درجه بندی عدسی دوربین
lensatic قطب نمای عدسی دار
trick درجه بندی عدسی دوربین
focal plane افق مار بر کانون عدسی
twinkle box عدسی هاو یک دیسک چرخان
burning glass عدسی محدب یاایینه مقعر
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
tricking درجه بندی عدسی دوربین
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
spider عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spiders عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
periscopic lens شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
nuclel هسته ها
membrane هسته
nucleus هسته
magnet core هسته
core هسته
necleus هسته
nuclei هسته
membranes هسته
cores هسته
kernel هسته
stones هسته
air core بی هسته
atom هسته
atoms هسته
stone هسته
kernels هسته
stoning هسته
center web هسته
seedless بی هسته
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
nuclei لب هسته مرکزی
nuclear power plant نیروگاه هسته ای
atomic power station [plant] نیروگاه هسته ای
magnet core هسته اهنربا
kernel هسته اصلی
caudate nucleus هسته دمی
laminated core هسته متورق
iron core هسته اهن
magnetic core هسته مغناطیسی
nuclear power station نیروگاه هسته ای
magnet core هسته مغناطیسی
macronucleus هسته بزرگتر
luminescent center هسته لومینسانس
magnet yoke هسته اهنربا
nuclear radius شعاع هسته
nuclear size اندازه هسته
stable nucleus هسته پایدار
solenoid core هسته سولنئید
secure kernel هسته امن
red nucleus هسته قرمز
syncytium سلول چند هسته ایی
nucleate دارای هسته
pulvinar هسته بالشتک
yoke هسته ترانسفورماتور
nucleonics هسته شناسی
nucleophile هسته دوست
nuclear magneton مگنتون هسته
transformer core هسته ترانسفورماتور
stoned هسته درآورده
headwords واژههای هسته
headword واژههای هسته
watertight core هسته اب بندی
mesoplast هسته یاخته
micronucleus خرد هسته
unstable nucleus هسته ناپایدار
uncleation هسته زایی
nucellus هسته تخم چه
nuclear charge بار هسته
nuclear electron الکترون هسته
nutlet هسته کوچک
core هسته یا دیوارهستهای
core هسته سنگ
condensation nucleus هسته چگالش
core gap چاک هسته
core hole سوراخ هسته
core iron اهن هسته
core loss اتلاف هسته
core nail سوزن هسته
core of the earth هسته زمین
core oven کوره هسته
endocarp پوسته هسته
coil core هسته بوبین
cherry pit هسته گیلاس
armature core هسته ارمیچر
kernels هسته اصلی
aciniform هسته دار
arcuate nucleus هسته کمانی
atomic nucleus هسته اتم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com