Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
scout helicopter
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
Other Matches
lightening bug ship
هلی کوپتر روشن کننده گشتی
reconnaissance patrol
گشتی شناسایی
cargo sling
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
laager
هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
de jure recognition
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
defacto recognition
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
call-up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
bomb reconnaissance
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
choppers
هلی کوپتر
chopper
هلی کوپتر
armed helicopter
هلی کوپتر مسلح
black hawk
هلی کوپتر سیکورسکی
rotors
ملخ هلی کوپتر
helipad
فرودگاه هلی کوپتر
compound helicopter
هلی کوپتر مرکب
lift helicopter
هلی کوپتر باری
rotor
ملخ هلی کوپتر
lightening bug ship
هلی کوپتر نورافکن دار
drone antisubmarine helicopter
هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
helicopter team
تیم سوار بر هلی کوپتر
sling load
بار خارجی هلی کوپتر
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
picketing
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
heliports
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliport
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
landing strips
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strip
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
composite squadron
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
smokey the bear
وسیله تولید پرده دود در هلی کوپتر
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
dustoff
وسیله تخلیه و حمل مجروحینی که روی هلی کوپتر نصب میشود
patrol
گشتی
feedback
گشتی
patrolled
گشتی
patrolling
گشتی
out guard
گشتی
confusion
گم گشتی
patrolmen
گشتی
patrolman
گشتی
patrols
گشتی
contact patrol
گشتی تماس
patrolling
قسمت گشتی
contact patrol
گشتی اخذتماس
air guard
گشتی هوایی
coastal patrol
گشتی ساحلی
combat patrol
گشتی رزمی
patrol
قسمت گشتی
patrols
قسمت گشتی
vessel
ناو گشتی
beach patrol
گشتی ساحلی
vessels
ناو گشتی
patrolman
پلیس گشتی
patrolmen
پلیس گشتی
patrol boat
ناوچه گشتی
combat air patrol
گشتی هوایی
patrol boats
ناوچه گشتی
fighting patrol
گشتی رزمی
inshorepatrol
گشتی ساحلی
standing patrol
گشتی ثابت
roundsman
افسرپلیس گشتی
inshorepatrol
گشتی مرزساحلی
runner
گردنده گشتی
fanal
چراغ گشتی
moving screen
گشتی ممانعتی
runners
گردنده گشتی
service craft
قایق گشتی
out guard
گشتی صحرایی
flatfoot
پلیس گشتی
patrolled
قسمت گشتی
patrol car
اتومبیل گشتی
patrol cars
اتومبیل گشتی
end around
دور گشتی
barrier patrol
ناو گشتی سد کننده
barrier combat air patrol
گشتی مرزی هوایی
turnscrew
پیچ گشتی
[ابزار]
black Marias
اتومبیل گشتی پلیس
screwdriver
پیچ گشتی
[ابزار]
black Maria
اتومبیل گشتی پلیس
fire patrol
گشتی اتش نشان
barrier patrol
گشتی مامور موانع
end around carry
رقم نقلی دور گشتی
end around borrow
رقم قرضی دور گشتی
night cap
گشتی رزمی هوایی شبانه
radar picket cap
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
barrier combat air patrol
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
milk walk
گشتی که شیر فروش میزند گشت
zippers
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
air raid reporting control ship
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
zipper
گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
target cap
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
igo
علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
pioneer heliport
فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
resumed
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
counter reconnaisance
ضد شناسایی
recognizability
شناسایی
reconnaissance
شناسایی
recognition
شناسایی
exploration
شناسایی
identification
شناسایی
knowledge
شناسایی
investigation of foundation conditions
شناسایی زمین پی
route reconnaissance
شناسایی جاده
defacto recognition
شناسایی عملی
identified
شناسایی کردن
route reconnaissance
شناسایی مسیر
kenspeckle
قابل شناسایی
reconnoitered
شناسایی کردن
specific search
شناسایی مخصوص
identifying
شناسایی کردن
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
cognizance
شناسایی اگاهی
reconnoiter
شناسایی کردن
indentification of soils
شناسایی خاکها
problem identification
شناسایی مسئله
reconnoiters
شناسایی کردن
identification markings
علایم شناسایی
identification card
کارت شناسایی
identification test
ازمون شناسایی
reconnoitred
شناسایی کردن
reconnoitring
شناسایی کردن
reconnaissance party
قسمت شناسایی
reconnoitres
شناسایی کردن
reconnaissance party
گروه شناسایی
reconnaissance in force
شناسایی با رزم
reconnoitering
شناسایی کردن
incognizant
بدون شناسایی
reconnaissance flight
پروازاکتشافی یا شناسایی
badge
کارت شناسایی
searchingly
شناسایی کردن
amphibious reconnaissance
شناسایی اب خاکی
ammunition identification code
کد شناسایی مهمات
identity
اصلیت شناسایی
identities
اصلیت شناسایی
de jure recognition
شناسایی قانونی
marking panel
پرده شناسایی
reconnoitre
شناسایی کردن
identifiable
قابل شناسایی
identification document
کارت شناسایی
ID card
کارت شناسایی
armed reconnaissance
شناسایی مسلحانه
aerial reconnaissance
شناسایی هوایی
identifies
شناسایی کردن
reconnaissance
شناسایی کردن
search
شناسایی کردن
searched
شناسایی کردن
boat hails
شناسایی قایق
legalization
شناسایی رسمی
searches
شناسایی کردن
identify
شناسایی کردن
visual identification
شناسایی بصری
map reconnaissance
شناسایی نقشهای
character table
جدول شناسایی
pin
شماره شناسایی شخصی
pinned
عدد شناسایی فردی
personal identification number
شماره شناسایی شخصی
molecular indentification number
عدد شناسایی مولکولی
map reconnaissance
شناسایی از روی نقشه
map reference
فهرست شناسایی نقشه
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
pinning
شماره شناسایی شخصی
panel code
علامت رمزپرده شناسایی
piadology
شناسایی حالات کودکان
identification
شناختن شناسایی کردن
pinned
شماره شناسایی شخصی
pin
عدد شناسایی فردی
font id conflict
اختلال شناسایی فونت
pinning
عدد شناسایی فردی
armored reconnaissance vehicle
خودروی شناسایی زرهی
road reconnaissance
عملیات شناسایی جاده ها
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
film badge
برگ شناسایی فیلم
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
tags
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
paleethnology
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
tag
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
symptomatology
علم شناسایی نشانههای بیماری
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
zymology
مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
identikit
وابسته به این روش شناسایی
identikits
وابسته به این روش شناسایی
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
bacteriologist
متخصص شناسایی انواع باکتریها
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
ballistics
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
geogonostic
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com