Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (4 milliseconds)
English
Persian
favored
همراهی
favoring
همراهی
favors
همراهی
favour
همراهی
favouring
همراهی
favours
همراهی
camaraderie
همراهی
send off
همراهی
send-off
همراهی
send-offs
همراهی
companionship
همراهی
accompaniment
همراهی
accompaniments
همراهی
anent
همراهی
concomitance
همراهی
sodality
همراهی
Other Matches
go along
همراهی کردن
accompany
همراهی کردن
escort
همراهی کردن
escorted
همراهی کردن
accompanier
همراهی کننده
favourer
همراهی کننده
to render a ssistance
همراهی کردن
escorts
همراهی کردن
conpanion
همراهی کردن
accomodate
همراهی کردن
accompanist
همراهی کننده
accompanists
همراهی کننده
to go along
همراهی کردن
squire
همراهی کردن
squires
همراهی کردن
accompanies
همراهی کردن
to accompany
همراهی کردن
accompanied
همراهی کردن
escorting
همراهی کردن
escorted
همراهی یامحافظت کردن
to vow assistance
قول همراهی دادن
gain over
با خود همراهی کردن
pall bearer
کسیکه در همراهی با جنازه
favored
همراهی یا طرفداری کردن با
to attend a funeral
باجنازه همراهی کردن
favoring
همراهی یا طرفداری کردن با
escort
همراهی یامحافظت کردن
escorts
همراهی یامحافظت کردن
favour
همراهی یا طرفداری کردن با
escorting
همراهی یامحافظت کردن
favouring
همراهی یا طرفداری کردن با
favors
همراهی یا طرفداری کردن با
favours
همراهی یا طرفداری کردن با
suffrage
کمک همراهی قبول
to go along
همراه رفتن همراهی کردن
accompaniments
ساز یا اواز همراهی کننده
please do me a service
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
accompaniment
ساز یا آواز همراهی کننده
accomodation
تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
accompanist
همراهی کننده با آواز یا سازی چون پیانو
accompanists
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
we sang them home
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
in tow
<idiom>
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
ponying
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
befriended
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriend
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriends
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriending
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
companion
معاشرت کردن همراهی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com