English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
eurhythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
eurythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
Other Matches
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
equisonance هم اهنگی
cadence هم اهنگی
cadences هم اهنگی
harmony هم اهنگی
harmonies هم اهنگی
accords هم اهنگی
synchrony هم اهنگی
concent هم اهنگی
conconancy هم اهنگی
consonance هم اهنگی
unison هم اهنگی
accorded هم اهنگی
coordination هم اهنگی
monotony یک اهنگی
tonics صدایی اهنگی
tonic صدایی اهنگی
orchestrations ترتیب هم اهنگی
orchestration ترتیب هم اهنگی
musicality خوش اهنگی
discordance عدم هم اهنگی
disconformity عدم هم اهنگی
tone language زبانهای اهنگی
unisonance هم اهنگی هم کوکی
musicalness خوش اهنگی
incoordination فقدان هم اهنگی
cooridnation موزونی هم اهنگی
melodiousness خوش اهنگی
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
untune فاقد هم اهنگی کردن
disconcerts عدم هم اهنگی داشتن
syntax هم اهنگی قسمتهای مختلف
tone dialing شماره گیری اهنگی
disconcerted عدم هم اهنگی داشتن
to play a tune اهنگی را ساز زدن
disconcert عدم هم اهنگی داشتن
euphony خوش اهنگی کلمات
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
concert انجمن ساز واواز هم اهنگی
harmonometer الت سنجش هم اهنگی صداها
atonal دارای عدم هم اهنگی وتوازن
concerts انجمن ساز واواز هم اهنگی
musette اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
diatonic وابسته به مقیاس کلیدهشت اهنگی در هر اکتاو
parallelism تقارن
synmetry تقارن
isochronism تقارن
polarities تقارن
symmetry تقارن
simultaneeity تقارن
polarity تقارن
symmetrization تقارن
synchronization تقارن
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
zygomorphic دارای تقارن
axis of symmery محور تقارن
symmetry axis محور تقارن
axis of symmetry محور تقارن
mirror symmerty تقارن ایینهای
impedance balancing تقارن امپدانس
symmerty center مرکز تقارن
asymmetry عدم تقارن
isodimorphism تقارن دو شکلی
geometrical <adj.> تقارن در طرح
asymmetric carbon کربن بی تقارن
center of symmerty مرکز تقارن
asymmetric molecule مولکول بی تقارن
asymmetric substance جسم بی تقارن
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asymmetric top فرفرهای بی تقارن
asymmetrical conductivity برقرسانایی بی تقارن
transational symmerty تقارن انتقالی
symmetry point نقطه تقارن
symmetry plane صفحه تقارن
skewness عدم تقارن
symmetry operation عمل تقارن
plane of symmetry صفحه تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
symmetry element عنصر تقارن
symmetry group گروه تقارن
rotational symmetry تقارن چرخشی
symmetry lines خطوط تقارن
Symmetry تقارن [ریاضی]
point of symmetry نقطه تقارن
symmetry number عدد تقارن
synchrony انطباق تقارن
pseudosymmetry شبه تقارن
toneme لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
isochronism ایجاد تقارن همزمانی
blemish [mistake] عدم تقارن در بافت
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
conservation of orbital symmerty بقای تقارن اوربیتال
positive skewness عدم تقارن مثبت
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
actinomorphous دارای تقارن شعاعی
actinomorphic دارای تقارن شعاعی
parametron عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
axis محور تقارن مهره اسه
anomalous weave بی نظمی و عدم تقارن در بافت
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
anomal design طرح شلوغ و بدون تقارن
isodimorphism تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
angle og sideship زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
internal telecommunications unions یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
disharmony عدم هم اهنگی عدم توافق
disaccord عدم توافق عدم هم اهنگی
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
mechanism ساختمان
built-up پر از ساختمان
structuring ساختمان
mechanisms ساختمان
built up پر از ساختمان
structure ساختمان
erections ساختمان
foundation پی ساختمان
structures ساختمان
erection ساختمان
substructure پی ساختمان
homoplastic هم ساختمان
carbody ساختمان
building line بر ساختمان
building ساختمان
substructures پی ساختمان
construction ساختمان
structureless بی ساختمان
making ساختمان
frame ساختمان
structure of an animal ساختمان
type ساختمان
typed ساختمان
types ساختمان
constructions ساختمان
stances ساختمان
stance ساختمان
soil structure ساختمان خاک
chapter-house ساختمان جلسات
structuralization ایجاد ساختمان
columnar structure ساختمان ستونی
data structure ساختمان داده ها
cost of construction بهای ساختمان
component part جزء ساختمان
on the stocks در دست ساختمان
structuralize ساختمان کردن
constructional dimension بعد ساختمان
front نمای ساختمان
cost of construction هزینه ساختمان
crane construction ساختمان جرثقیل
fabric ساختار ساختمان
dentition ساختمان دندانها
steel construction ساختمان فولادی
steel framed structured ساختمان فولادی
contractors pump پمپ ساختمان
contracting industry صنعت ساختمان
office building ساختمان اداری
cone ساختمان مخروطی
constructional feature طرح ساختمان
constructional dimension ابعاد ساختمان
fleuron [آراستن ساختمان با گل]
trisyly ساختمان سه ستونی
primary structure ساختمان اصلی
intermediate structure ساختمان داخلی
integral construction ساختمان یکپارچه
industrial building ساختمان صنعتی
apartment house ساختمان آپارتمانی
local building inspector پلیس ساختمان
low loss construction ساختمان کم تلفات
imperfect structural ساختمان ناتمام
pygidium ساختمان دم و کفل
hydraulic construction ساختمان ابی
length overall طول ساختمان
tectonics ساختمان شناسی
laminated structure ساختمان لایهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com