English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
sharp sighted هوشیار دارای فکر صائب
Other Matches
expertise نظر صائب
wide-awake هوشیار
sharp witted هوشیار
oper eyed هوشیار
conscious هوشیار
vigilant هوشیار
wide awake هوشیار
open eyed هوشیار
cautious هوشیار
observant هوشیار
alerted هوشیار
sober هوشیار
alert هوشیار
soberly هوشیار
alerts هوشیار
clear headed هوشیار
subtil هوشیار
clear-headed هوشیار
kittle هوشیار حساس
smart terminal پایانه هوشیار
eyes in the back of one's head <idiom> هوشیار بودن
on the qui vive هوشیار موافب
smart machine ماشین هوشیار
sharps هوشیار دیز
sober هوشیار بودن
sharp هوشیار دیز
soberly هوشیار بودن
sharpest هوشیار دیز
semiconscious نیمه هوشیار
astute هوشیار محیل
coscious هوشیار- بهوش- ملتفت-اگاه
to be vigilant about something هوشیار [گوش بزنگ] بودن به چیزی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate دارای دو لب
three legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
footy دارای پا
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
foliolate دارای برگچه
geniculate دارای زانویی
lean to دارای چارطاقی
lobate دارای نرمه
ledgy دارای طاقچه
lobated دارای نرمه
diplopodous دارای هزار پا
dipolar دارای دو قطب
dipteran دارای دو بال
dolose دارای قصدجرم
double tongued دارای دوقول
dyslogistic دارای خاطرات بد
dimply دارای فرورفتگی
entitative دارای وجودخارجی
longheaded دارای سردراز
far reaching دارای اثرزیاد
febile دارای حالت تب
feldspathic دارای فلدسپار
fibrinous دارای مودلیفی
magneto دارای مغناطیس
floaty دارای اب نشین کم
dipetalous دارای دوگلبرگ
glanduliferous دارای غد دکوچک
keyed دارای جاانگشتی
isogenous دارای یک منبع
lippy پر رو دارای لب اویزان
iodous دارای یود
haired دارای موی ...
in force دارای اعتبار
in power دارای اختیارات
indued with charm دارای فریبندگی
inflorescent دارای گل اذین
innervate دارای پی کردن
insectile دارای حشره
invested with power دارای اختیار
intercommunicate دارای مراوده
instinct with force دارای زور
in flower دارای شکوفه
in defect دارای کاستی
glary دارای تشعشع
knock kneed دارای زانوی کج
knarred دارای برامدگی
kibed دارای شکاف
keratinous دارای موادشاخی
hearted دارای قلب ...
heterogamous دارای مادگی ها
unifilar دارای یک سیم یا نخ
hexameter دارای شش وزن
homolographic دارای قرینه
humous دارای موادالی
keeled دارای تبر ته
ill neighboured دارای همسایه بد
ill neighboured دارای محیط بد
spirituous دارای الکل
amphibolic دارای دو معنی
isometrics دارای یک میزان
isometric دارای یک میزان
bifocals دارای دو کانون
bifocal دارای دو کانون
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
bodily دارای بدن
overlapping دارای اشتراک
ambivalence دارای دو جنبه
behind دارای پس افت
behinds دارای پس افت
aluminous دارای زاج
adamantean دارای تلئلو
acetylize دارای ریشهء
acetylate دارای ریشهء
accentual دارای تاکید
prurient دارای فکرشهوانی
privileged دارای امتیاز
hectic دارای تب لازم
hook-nosed دارای بینی کج
hook nosed دارای بینی کج
electives دارای حق انتخاب
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
stilted دارای چوب پا
energetic دارای انرژی
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
deadbeat دارای سکون
weighted دارای وزن
melodious دارای ملودی
melodic دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
elective دارای حق انتخاب
twofold دارای دو چیز
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
prerogatives دارای حق ویژه
rifled دارای خان
antithetic دارای ضد ونقیض
dimorphic دارای دو شکل
chymiferous دارای کیموس
chinned دارای چانه
cephalous دارای کله
basined دارای ابگیر
capitated دارای سرمجزا
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
cingulate دارای کمربند
cirrous دارای اویز
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
dichotomous دارای دو بخش
diandrous دارای دوپرچم
declinatory دارای تمایل
dartrous دارای تبخال
cuspidal دارای برامدگی
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
copperbottomed دارای ته مسی
buckish دارای خوی بز
bodied دارای بدن
bizonal دارای دومنطقه
bimolecular دارای دوملکول
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
azotic دارای ازت
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
arbitrative دارای اختیارحکمیت
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
bisulcate دارای دوشکاف
biramous دارای دو شاخه
biradial دارای دوشعاع
bipartite دارای دوقسمت
binucleated دارای دو هسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com