Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English
Persian
driving bit
هویزه میلههای اسب
Other Matches
mixers
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
bit
هویزه
bits
هویزه
bit curb
هویزه
on the bit
پذیرای هویزه
curb chain
زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
christmass tree
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
net posts
میلههای تور
maples
میلههای بولینگ
grate
میلههای اهنی
four horsemen
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grated
میلههای اهنی
grates
میلههای اهنی
parallel bars
میلههای پارالل
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
split
میلههای باقیمانده
connections
میلههای رابط
seal bars
میلههای اب بندی
leaving
میلههای جامانده
leave
میلههای جامانده
rods of corti
میلههای کورتی
grates
پنجره میلههای اهخنی
bacillary
بشکل میلههای کوچک
cross barred
دارای میلههای عرضی
bacillar
بشکل میلههای کوچک
stanchion
میلههای عمودی ناو
grate
پنجره میلههای اهخنی
grated
پنجره میلههای اهخنی
seat bars
میلههای تکیه گاه
ends
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
hand
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
ended
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
handing
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
pin deck
قسمت زیر میلههای بولینگ
setup
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
end
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
spiller
انداختن تمام میلههای بولینگ با
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
pocket split
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
big four
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
sour apple
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
golden gate
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
double pinochle
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
bedpost
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
converted
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
studs
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
convert
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
converts
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
fill
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pick a cherry
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
foundation
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pinsetter
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pinspotter
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
blow
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pumpkin
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
grids
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pumpkins
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
grid
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
baby split
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
wood
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pinfall
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
lanternpinion
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
sashes
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
count
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
columnar
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
counts
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
sash
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
spread eagle
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
crankpin
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
screw picket
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
bar chart
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
histogram
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
charts
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
spot bowler
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
wicket
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
washout
باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
washouts
باقی گذاشتن میلههای 1 و 2و01 برای راست دست و 1 و3 و 7 برای چپ دست
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com