Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
cabinet
هیات دولت
cabinets
هیات دولت
Other Matches
identic notes
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
missions
هیات اعزامی هیات تبلیغی
mission
هیات اعزامی هیات تبلیغی
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state
دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
summings up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
federal state
دولت متحده یا دولت اتحادی
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
missions
هیات
mission
هیات
corps
هیات
boarded
هیات
board
هیات
council
هیات
body
هیات
bodies
هیات
councils
هیات
party
هیات
sovereign
هیات رئیسه
directorates
هیات مدیره
sovereigns
هیات رئیسه
directorate
هیات مدیره
deputations
هیات نمایندگان
arbitral tribunal
هیات تحکیم
consular corps
هیات کنسولی
diplomatic corps
هیات دیپلماتیک
diplomatic corps
هیات سیاسی
governing body
هیات حاکمه
juries
هیات منصفه
governing bodies
هیات حاکمه
legislatures
هیات مقننه
legislature
هیات مقننه
juries
هیات داوران
jury
هیات منصفه
jury
هیات داوران
board of conciliation
هیات مصالحه
board of directors
هیات مدیره
managing committee
هیات رئیسه
managing committee
هیات مدیره
council of ministers
هیات وزیران
council of ministers
هیات وزرا
managing commission
هیات مدیره
executive commission
هیات مجریه
executive commission
هیات رئیسه
executive committee
هیات رئیسه
executive committee
هیات اجرایی
fact finding body
هیات تحقیق
legislative assembly
هیات مقننه
deputation
هیات نمایندگان
selection board
هیات گزینش
the ministry
هیات وزیران
board of directors
هیات نظار
board of trutees
هیات امنا
board of trustee
هیات امناء
delegations
هیات نمایندگان
cabint
هیات وزرا
delegation
هیات نمایندگان
jurors
عضو هیات منصفه
foremen
سخنگوی هیات منصفه
verdict
تصمیم هیات منصفه
foreman
سخنگوی هیات منصفه
election of the committee
انتخابات هیات رئیسه
chairmen
رئیس هیات مدیره
juror
عضو هیات منصفه
member of the jury
عضو هیات منصفه
law of pragnanz
قانون هیات گرایی
verdict
رای هیات منصفه
verdicts
تصمیم هیات منصفه
Privy Council
هیات مشاورین سلطنتی
grand juries
هیات منصفه عالی
grand jury
هیات منصفه عالی
jury man
عضو هیات منصفه
chairman of the board of directors
رئیس هیات مدیره
cabinet council
جلسه هیات وزیران
bench
هیات قضات محکمه
benches
هیات قضات محکمه
diplomatic corps
هیات نمایندگان سیاسی
officers
عضو هیات رئیسه
verdicts
رای هیات منصفه
head of the mission
رئیس هیات اعزامی
forewoman
سخنگوی هیات منصفه
officer
عضو هیات رئیسه
diplomatic body
هیات نمایندگان سیاسی
diplomatic bady
هیات سیاسی نمایندگان
constituencies
هیات موکلان یک حوزه
constituency
هیات موکلان یک حوزه
chairman
رئیس هیات مدیره
award
حکم هیات داوری
awarding
حکم هیات داوری
awarded
حکم هیات داوری
awards
حکم هیات داوری
bar council
هیات مدیره کانون وکلا
selection
دسته یا هیات انتخاب شده
legislator
شارع عضو هیات مقننه
legislators
شارع عضو هیات مقننه
returns
گزارش نهایی هیات تحقیق
order in council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
selections
دسته یا هیات انتخاب شده
return
گزارش نهایی هیات تحقیق
returned
گزارش نهایی هیات تحقیق
challenging a juror
جرح عضو هیات منصفه
returning
گزارش نهایی هیات تحقیق
delegations
اعزام نماینده هیات نمایندگی
delegation
اعزام نماینده هیات نمایندگی
oligrachy
هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
striking a jury
تعیین هیات منصفه با روش حذفی
struck
هیات منصفه تعیین شده باروش حذفی
principal challenger
رد عضو هیات منصفه با دلیل قابل قبول
respublica
دولت
state
دولت
governments
دولت
state-
دولت
powered
دولت
power
دولت
powers
دولت
states
دولت
government
دولت
stating
دولت
mammon
دولت
stated
دولت
powering
دولت
panel
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
inquisition
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
inquisitions
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
panels
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
perverse verdict
رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه
public officer
[American E]
کارمند دولت
government treasury
خزانه دولت
head of the state
رئیس دولت
independent state
دولت مستقل
states
دولت استان
government department
وزارتخانه دولت
government stock
سهام دولت
lese majestyodhkj &odhkj fvqn
پادشاه یا دولت
government expenditures
هزینههای دولت
civil servant
[British E]
کارمند دولت
stating
دولت استان
forfeit to the state
ضبط دولت
government budget
بودجه دولت
enemy state
دولت دشمن
state budget
بودجه دولت
officer
کارمند دولت
official
کارمند دولت
govt
government دولت
stated
دولت استان
Whitehall
دولت انگلیس
state
دولت استان
vassal atate
دولت پوشالی
pillars of the state
ارکان دولت
totaliarian state
دولت توتالیتر
public debt
بدهی دولت
public servant
مستخدم دولت
puppet government
دولت پوشالی
the policy of the government
سیاست دولت
the policy of the government
رویه دولت
the body politic
ملت و دولت
territory of state
قلمرو دولت
quirinal
دولت ایتالیا
war state
دولت جنگی
Ottawa
دولت کانادا
Warsaw
دولت لهستان
office-holders
کارمند دولت
office-holder
کارمند دولت
mafias
دولت ستیزی
mandatary
دولت قیم
mafia
دولت ستیزی
military government
دولت نظامی
money bag
دارایی دولت
Downing Street
دولت انگلیس
national state
دولت ملی
state property
دارائی دولت
state-
دولت استان
state government
دولت مرکزی
nation state
دولت ملی
buffer state
دولت حایل
loyalist
دولت دوست
ambassador
ماموررسمی یک دولت
stateless
بی دولت بی وطن
ambassadors
ماموررسمی یک دولت
Kremlin
دولت شوروی
nation-state
دولت ملی
nation-states
دولت ملی
chief of state
رئیس دولت
loyalists
دولت دوست
open verdict
رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
indicted
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
summary conviction
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
indicting
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicts
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator.
هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد.
interpellate
استیضاح کردن دولت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com