English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (9 milliseconds)
English Persian
delegation هیات نمایندگان
delegations هیات نمایندگان
deputation هیات نمایندگان
deputations هیات نمایندگان
Search result with all words
diplomatic corps هیات نمایندگان سیاسی
diplomatic bady هیات سیاسی نمایندگان
diplomatic body هیات نمایندگان سیاسی
Other Matches
mission هیات اعزامی هیات تبلیغی
missions هیات اعزامی هیات تبلیغی
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
chamber of deputies مجلس نمایندگان
House of Representatives مجلس نمایندگان
press gallery لژ نمایندگان مطبوعات
envoyship نمایندگان سیاسی
delegacy نماینده هیئت نمایندگان
corps diplomatique هئیت نمایندگان سیاسی
caucuses نمایندگان حزب کارگر درپارلمان یا انجمن
franchisede i'hotel مصونیت محل اقامت نمایندگان خارجی
caucus نمایندگان حزب کارگر درپارلمان یا انجمن
straight ticket اخذ رای دستجمعی برای نمایندگان یک حزب
righted شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
private members' bills طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private member's bills طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private member's bill طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
righting شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
right شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
missions هیات
council هیات
boarded هیات
board هیات
councils هیات
party هیات
corps هیات
mission هیات
body هیات
bodies هیات
juries هیات داوران
juries هیات منصفه
council of ministers هیات وزرا
jury هیات منصفه
consular corps هیات کنسولی
council of ministers هیات وزیران
diplomatic corps هیات دیپلماتیک
diplomatic corps هیات سیاسی
board of directors هیات نظار
board of directors هیات مدیره
board of conciliation هیات مصالحه
arbitral tribunal هیات تحکیم
board of trutees هیات امنا
jury هیات داوران
cabint هیات وزرا
executive commission هیات رئیسه
legislative assembly هیات مقننه
managing commission هیات مدیره
managing committee هیات مدیره
managing committee هیات رئیسه
selection board هیات گزینش
board of trustee هیات امناء
the ministry هیات وزیران
directorates هیات مدیره
directorate هیات مدیره
cabinets هیات دولت
cabinet هیات دولت
sovereign هیات رئیسه
executive commission هیات مجریه
governing body هیات حاکمه
sovereigns هیات رئیسه
fact finding body هیات تحقیق
legislature هیات مقننه
legislatures هیات مقننه
executive committee هیات اجرایی
governing bodies هیات حاکمه
executive committee هیات رئیسه
law of pragnanz قانون هیات گرایی
election of the committee انتخابات هیات رئیسه
forewoman سخنگوی هیات منصفه
verdict رای هیات منصفه
head of the mission رئیس هیات اعزامی
cabinet council جلسه هیات وزیران
member of the jury عضو هیات منصفه
chairman of the board of directors رئیس هیات مدیره
jury man عضو هیات منصفه
chairmen رئیس هیات مدیره
chairman رئیس هیات مدیره
juror عضو هیات منصفه
officers عضو هیات رئیسه
officer عضو هیات رئیسه
constituency هیات موکلان یک حوزه
constituencies هیات موکلان یک حوزه
verdicts رای هیات منصفه
verdicts تصمیم هیات منصفه
verdict تصمیم هیات منصفه
foremen سخنگوی هیات منصفه
foreman سخنگوی هیات منصفه
jurors عضو هیات منصفه
Privy Council هیات مشاورین سلطنتی
grand juries هیات منصفه عالی
bench هیات قضات محکمه
awarded حکم هیات داوری
awarding حکم هیات داوری
awards حکم هیات داوری
benches هیات قضات محکمه
grand jury هیات منصفه عالی
award حکم هیات داوری
return گزارش نهایی هیات تحقیق
legislators شارع عضو هیات مقننه
returns گزارش نهایی هیات تحقیق
legislator شارع عضو هیات مقننه
returning گزارش نهایی هیات تحقیق
returned گزارش نهایی هیات تحقیق
order in council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
selection دسته یا هیات انتخاب شده
challenging a juror جرح عضو هیات منصفه
delegation اعزام نماینده هیات نمایندگی
delegations اعزام نماینده هیات نمایندگی
bar council هیات مدیره کانون وکلا
selections دسته یا هیات انتخاب شده
monrovia powers اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
oligrachy هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
striking a jury تعیین هیات منصفه با روش حذفی
struck هیات منصفه تعیین شده باروش حذفی
principal challenger رد عضو هیات منصفه با دلیل قابل قبول
perverse verdict رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه
panels صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
order of council تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
inquisition نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
inquisitions نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی
panel صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator. هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد.
indict متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
open verdict رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
indicted متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicts متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
summary conviction حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
lobby تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbied تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
riders ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
venire facias tot matrons دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
rider ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
peremptory challenge رد عضو هیات منصفه به وسیله یکی از اصحاب دعوی بدون ذکر دلیل خاص
corporation شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
totaliarian state دولتی که دران یک نفر یا یک هیات حاکمه اختیار و تصدی همه امور رادر دست دارند
corporations شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
summing up evidence نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
special verdict رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
challenges مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenged مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenge مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
presentment اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
gestalt psychology روانشناسی گشتالت روانشناسی هیات نگر
misdirection در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
arrest of judgment سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
planning comission هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com