English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
pathognomonic وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
Other Matches
psychopathic وابسته به ناخوشی دماغی
diagnostic وابسته به تشخیص ناخوشی
hydropathic وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
otological وابسته به گوش یا ناخوشی هاان
pathognomic وابسته به تشخیص ناخوشی یا احساسات
gnomonic وابسته به شاخص
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
an intercurrent disease ناخوشی که توی ناخوشی دیگر میافتد
markers تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
rainfall index شاخص بارش شاخص بارندگی
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
morbidity ناخوشی
sickness ناخوشی
sicknesses ناخوشی
ill health ناخوشی
indisposedness ناخوشی
morbidness ناخوشی
invalidism ناخوشی
illness ناخوشی
trichosis ناخوشی مو
malady ناخوشی
unhealthiness ناخوشی
diseases ناخوشی
disease ناخوشی
illnesses ناخوشی
maladies ناخوشی
had health ناخوشی
pathogenetic ناخوشی زا
livers ناخوشی جگر
maldemer ناخوشی دریا
mal de mer ناخوشی دریا
liver trouble ناخوشی جگر
dermatopathy ناخوشی پوست
microzym میکرب ناخوشی
myopathy ناخوشی ماهیچه
morbific تولیدکننده ناخوشی
pathogeny پیدایش ناخوشی
pathognomic نماینده ناخوشی
enteropathy ناخوشی رودهای
morbific ناخوشی اور
pathognomomical نماینده ناخوشی
liver ناخوشی جگر
morbid anatomy از لحاظ ناخوشی
hepatic disease ناخوشی جگر
out break of a disease شیوع ناخوشی
laryngopathy ناخوشی خرخره
bulimy ناخوشی گرسنگی
spell حمله ناخوشی
biliousness ناخوشی زردابی
spelled حمله ناخوشی
spells حمله ناخوشی
to be infected with disease ناخوشی راواگیرکردن
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
impaludism ناخوشی مردابی
diseases of this nature اینگونه ناخوشی ها
diagnosis تشخیص ناخوشی
estival ناخوشی تابستانی
diagnoses تشخیص ناخوشی
morbid ویژه ناخوشی
pandemics ناخوشی همه گیر
mycotic دچار ناخوشی قارچی
immune from disease مصون از گرفتن ناخوشی
laryngopathy ناخوشی خشک نای
qualm ناخوشی همه جاگیر
illness faded her beauty ناخوشی زیبایی اوراکاست
bunt ناخوشی قارچی گندم
pandemic ناخوشی همه گیر
metastasis جابجا شدن ناخوشی
arthropathy ناخوشی بند یا مفصل
qualms ناخوشی همه جاگیر
he is liable to become sick اماده ناخوشی است
morbidly بطور ناخوشی یا فاسد
pathogenesis مبحث پیدایش ناخوشی
pestilence ناخوشی همه جاگیر
foot rot ناخوشی پا در گاو و گوسفند
pellagrous دچار ناخوشی که در بالااشاره شد
sickleave مرخصی بابت ناخوشی
epidmic disease ناخوشی همه جا گیر
cirrhosis ناخوشی الکی جگر
unhealthy ناخوش ناخوشی اور
psychiater پزشک ناخوشی دماغی
contagion سرایت ناخوشی واگیر
contagions سرایت ناخوشی واگیر
attack اصابت یا نزول ناخوشی
to swing the lead خود را به ناخوشی زدن
attacked اصابت یا نزول ناخوشی
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
attacks اصابت یا نزول ناخوشی
epizootic ناخوشی همه گیرحیوانی
mycetoma یکجور ناخوشی فرچی در دست و پا
pyretotherapy معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
idiopathy علاقه خاص ناخوشی جداگانه
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
To pretend sickness(ignorance). تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
hydrargyia or rism مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
to i. the germs of a disease میکربهای یک ناخوشی را به کسی تلقیح کردن
foot and mouth یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
framboesia ناخوشی واگیرداری که درپوست سیاهان پیدامیشودواماسهایی میاورد
the disease threatens to sprea این ناخوشی خطر منتشر شدن دارد
intercurreace مداخله وقوع درمیان ورود یک ناخوشی درناخوشی دیگر
prosodemic درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
germtheory فرض اینکه میکروب وسیله واگیره ناخوشی است
gnomon شاخص
indexes شاخص
indexed خط شاخص
dialed شاخص
dials شاخص
indexes خط شاخص
dialled شاخص
dial شاخص
scale شاخص
index number شاخص
indicator شاخص
level rod شاخص
aiming post شاخص
critical شاخص
indicative شاخص
tyupical شاخص
cephalic index شاخص سر
index خط شاخص
index شاخص
indexed شاخص
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
humoral pathology علم ناخوشی شناسی که به موجب ان همه بیماریهارانتیجه فسادخلط هامیدانند
pellagra یکجور ناخوشی که پوست رامی ترکاندو بساک ه انسانرابدیوانگی می کشاند
characteristic equation معادلههای شاخص
indicator شاخص اندازه
bench mark شاخص مبداء
critical period دوره شاخص
critical ratio بهر شاخص
bain index شاخص بین
characteristic roots ریشههای شاخص
critical region ناحیه شاخص
critical values مقادیر شاخص
characteristic curve منحنی شاخص
aiming post sleeve روپوش شاخص
position indicator شاخص نماها
sundial شاخص افتاب
aiming stake شاخص کوچک
aiming post light چراغ شاخص
aiming light چراغ شاخص
active index شاخص فعال
index of absorption شاخص جذب
absorption index شاخص جذب
indicator نمایشگر شاخص
cost indexes شاخص هزینه
cranial index شاخص جمجمه
compression index شاخص فشارپذیری
sundials شاخص افتاب
cross index شاخص متقابل
weight index شاخص موزون
price index شاخص قیمت
polarity indicator شاخص قطب
roughness index شاخص زبری
oddsmaker بازیگر شاخص
number index شاخص عددی
neon indicator شاخص نئونی
levelling staff شاخص تراز
indicator gate دریچه شاخص
tidal bench mark شاخص جزر و مد
index register ثبات شاخص
indicator electrode الکترود شاخص
index of correlation شاخص همبستگی
index number عدد شاخص
wage index شاخص دستمزد
indexing شاخص گذاری
vital index شاخص حیاتی
validity index شاخص اعتبار
toughness index شاخص نرمی
system catalog پرونده شاخص
sysctlg پرونده شاخص
seasonal index شاخص فصلی
retention index شاخص بازداری
readability index شاخص خوانایی
range indicator شاخص مسافت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com