English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
fringilline وابسته بخانواده سهره سهرهای
Other Matches
psittaceous وابسته بخانواده طوطی
psittaccous وابسته بخانواده طوطی
colubrine وابسته بخانواده مارهای بی زهر
cornaceous وابسته بخانواده زغال اخته
meloid وابسته بخانواده سوسکهای روغنی
batrachian وابسته بخانواده غوک ذوحیات
coniferous جوزاور- جوزدار- وابسته بخانواده کاج
reduviid وابسته بخانواده نیم بالان خون اشاک
finches سهره وانواع ان خانواده سهره
finch سهره وانواع ان خانواده سهره
clanship پیوستگی بخانواده خود
bullfinches سهره
bullfinch سهره
goldfinch سهره
siskin سهره
brambling سهره کوهی
yellowhammer سهره اروپایی
aberdevine سهره اروپایی
greenfinch سهره اروپایی
linnet سهره خانگی
indigo bunting سهره نیلی
indigo bird سهره نیلی
towhee سهره امریکایی
burion سهره خانگی
cardinal bird سهره کاکل قرمزامریکایی
junco سهره امریکای شمالی
red siskin سهره سرخ رنگ امریکایی
cardinals سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinal سهره کاکل قرمز امریکایی
grosbeak سهره و سینه سرخ و مانند انها
haw finch سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
serin سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
indigo bird یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
hawfinch سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyretic وابسته به تب
hanger on وابسته
aquatic وابسته به اب
plantar وابسته به کف پا
pyrexic وابسته به تب
attendant وابسته
pyrexial وابسته به تب
affiliating وابسته
affiliates وابسته
affiliated وابسته
attached وابسته
diphtheric وابسته به
dependent وابسته
elysian وابسته به
affiliate وابسته
dependant وابسته
dependants وابسته
monitorial وابسته به
subordinate وابسته
attendants وابسته
related وابسته
congenerous وابسته
carpal وابسته به مچ
akin وابسته
cantabrigian وابسته به
federating وابسته
thereof=of that وابسته به ان
federated وابسته
federate وابسته
pertianing وابسته
adjectives وابسته
adjective وابسته
relative وابسته
pertinent وابسته
comprador وابسته
tuitionary وابسته به
commissarial وابسته به
appurtenant وابسته
of kin وابسته
syncop وابسته به غش
interdependent وابسته
thereof وابسته به ان
cephalic وابسته به سر
attache وابسته
riverrine وابسته به
subordinates وابسته
relevant وابسته
febile وابسته به تب
subordinating وابسته
contingents وابسته
germane وابسته
correspondent وابسته
correspondents وابسته
subordinated وابسته
levitical وابسته به
contingent وابسته
pertaining وابسته
israelitish وابسته به
wedded وابسته
elfin وابسته به جن
sexual organs وابسته به
belonging وابسته ها
messianic وابسته به
federates وابسته
attributable وابسته به
programmatic وابسته به پروگرام
investigatory وابسته به رسیدگی
petrologic وابسته به سنگ
vital وابسته بزندگی
nasal وابسته به بینی
petiolar وابسته به برگدم
radio carpal وابسته به زندبالاومچ
menstrual وابسته به قاعده گی
vital وابسته به زندگی
pharyngal وابسته به گلوگاه
archimedean وابسته به ارشمیدس
pharmacologic وابسته بداروشناسی
army attache وابسته نظامی
nasal وابسته به منخرین
photic وابسته به تولیدنور
pharisaic وابسته به فریسی
associated company شرکت وابسته
pessimistic وابسته به بدبینی
photic وابسته به نوروروشنایی
astronautical وابسته به فضانوردان
oratorical وابسته به سخنرانی
acoustical وابسته به شنوایی
promethean وابسته به پرومیتوس
rectal وابسته به مقعد
device dependent وابسته به دستگاه
social وابسته بجامعه
planetary وابسته به سیاره
rectorial وابسته به rector
auricular وابسته بشنوایی
peruvian وابسته به پرو
perlitic وابسته به مروارید
avian وابسته به مرغان
homicidal وابسته به ادمکشی
solar وابسته بخورشید
paralytic وابسته به فلج
ranine وابسته به وزغ
provencal وابسته بشهر
attache وابسته نظامی
perigean وابسته به حضیضی
structural وابسته به ساختمان
structural وابسته به بنا
structurally وابسته به ساختمان
radio ulnar وابسته به زندبالاوزندپائین
porcine وابسته بخوک
structurally وابسته به بنا
subversion وابسته به خرابکاری
auditive وابسته به شنوایی
psychiatric وابسته به روانپزشکی
army attache وابسته زمینی
psychologic وابسته به روانشناسی
emotive وابسته به احساسات
puberal وابسته به بلوغ
pancreatic وابسته به لوزالمعده
degenerative وابسته به انحطاط
pubertal وابسته به بلوغ
pocky وابسته به ابله
plumbous وابسته به سرب
seminal وابسته به منی
pyrrhic وابسته به " پیروس "
municipal وابسته بشهرداری
pythian وابسته به "اپولو"
mission وابسته به ماموریت
naval وابسته به کشتی
humans وابسته بانسان
paralytics وابسته به فلج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com