Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
ctenophoran
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
Other Matches
neck and neck
شانه بشانه
ctenophore
شانه داران
ctenophora
شانه داران
micronucleus
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
proboscidean
وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidian
وابسته بخرطوم داران عاجدار
scapulo humeral
وابسته به شانه وبازو
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
amphibiotic
وابسته به جانور دوزیستی
cyclostomate
وابسته به جانور دهان گرد
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
cyclostomatous
وابسته به جانور دهان گرد
zoographic
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographical
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
minion
شخص یا جانور سوگلی نوکریا وابسته چاپلوس معشوق
minions
شخص یا جانور سوگلی نوکریا وابسته چاپلوس معشوق
comby
شبیه بشانه عسل
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
dubbed
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dub
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubs
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
hackle
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head
رقابت شانه به شانه
moneyed interest
پول داران
vertebrata
مهره داران
farmers
مزرعه داران
proboscidean or ian
خرطوم داران
men of property
ملک داران
the faithful
ایمان داران
arthropoda
بند داران
euciliate
مژه داران حقیقی
joint tenants
اجاره داران مشترک
intervertebral
بین مهره داران
riflecorps
تفنگ داران داوطلب
thallophyte
از جنس ریسه داران
centrum
مرکز بدن مهره داران
naris
سوراخ بینی مهره داران
troop housing
کوی درجه داران یا افراد
class q allotment
کسورات حق مسکن درجه داران
toes
انگشت پای مهره داران جای پا
toe
انگشت پای مهره داران جای پا
Wall Street
مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
premaxilla
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
reefer
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
stalag
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
reefers
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
leet
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
baltic exchange
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
germinal area
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
master slave manipulator
یک شانه
pitchfork
شانه
iekke
شانه ها
harrower
شانه زن
pitchforks
شانه
shoulder
شانه
combing
شانه
omoplate
شانه
comb
شانه
epaule
شانه
scapulas
شانه
scapula
شانه
boek bou
شانه
combed
شانه
combings
دم شانه
shouldered
شانه
beater
شانه
shouldering
شانه
shoulders
شانه
heckled
شانه کردن
heckle
شانه کردن
shoulder blades
استخوان شانه
shoulder blade
استخوان شانه
heckles
شانه کردن
honeycomb
شانه عسل
scaular
استخوان شانه
curry
شانه یا قشوکردن
curries
شانه یا قشوکردن
shoulder of road
شانه راه
shoulder brace
شانه بند
shoulder balance
بالانس شانه
hard shoulder
شانه استوار
pectinated
شانه دار
lapwings
شانه بسر
clip
شانه فشنگ
clipped
شانه فشنگ
clippings
شانه فشنگ
harness
بند شانه
harnessed
بند شانه
harnessing
بند شانه
boughs
شانه حیوان
bough
شانه حیوان
soft shoulder
شانه هموار
clips
شانه فشنگ
lapwing
شانه بسر
clip laten
شانه گیر
flush shoulder
شانه همکف
teazels
شانه چوپان
teazles
شانه چوپان
honeycombs
شانه عسل
unkempt
شانه نکرده
raised shoulder
شانه سکویی
raised shoulder
شانه برجسته
shoulders
شانه راه
shouldering
شانه راه
shouldered
شانه راه
shoulder
شانه راه
fly comb
شانه ارهای
teasels
شانه چوپان
flush shoulder
شانه همسطح
teasel
شانه چوپان
clip ejector
شانه پران
hard shouder
شانه راست
ctenoid
شانه مانند
broad shouldered
شانه پهن
brushed
شانه خورده
cop-out
شانه خالی
cop-outs
شانه خالی
epauliere
زره شانه
epauliere
شانه پوش
arch spring line
شانه طاق
rack type cutter
شانه رنده
flax comb
شانه کتان
verges
شانه نااستوار
teazle
شانه زدن
Comb ( brush ) your hair .
موهایت را شانه کن
hatchel
شانه کتان
comb case
شانه دان
teazle
شانه چوپان
honey comb
شانه عسل
verge
شانه نااستوار
heckling
شانه کردن
hoopoe
شانه بسر
teazel
شانه زدن
rake comb
شانه شیاری
hackle
شانه کردن
verge
شانه راه
verges
شانه راه
Afro pick
شانه مخصوص فر
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
shrink
شانه خالی کردن از
shrinking
شانه خالی کردن از
evade
شانه خالی کردن
bleneh
شانه خالی کردن
shirk
شانه خالی کردن
teazel
خارخسک شانه چوپان
repudiate
شانه خالی کردن
winnowwing fan
جام پنجه شانه
pectinate
شانهای شانه دار
flinch
شانه خالی کردن
flinched
شانه خالی کردن
flinches
شانه خالی کردن
flinching
شانه خالی کردن
shrinks
شانه خالی کردن از
camail
زره شانه وگردن
shoulder roll
چرخیدن روی شانه ها
comber
ماشین شانه زنی
teeth of the comb
دندانه های شانه
shrug
شانه را بالا انداختن
shrugged
شانه را بالا انداختن
shrugging
شانه را بالا انداختن
shouldered
هرچیزی شبیه شانه
shirk
شانه خالی کردن از
shirking
شانه خالی کردن از
verge
شانه خاکی جاده
shoulder
هرچیزی شبیه شانه
verges
شانه خاکی جاده
verges
شانه تثبیت نشده
square shouldered
دارای شانه پهن
shouldering
هرچیزی شبیه شانه
horned grebe
مرغابی شانه بسر
shirked
شانه خالی کردن از
weasel
شانه خالی کردن
shirks
شانه خالی کردن از
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com