English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (12 milliseconds)
English Persian
scientific وابسته بعلم
Search result with all words
rhetoric وابسته بعلم بدیع یامعانی بیان
metaphysical وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
moral وابسته بعلم اخلاق
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
biologic وابسته بعلم حیات یا زندگی شناسی
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
ethnological وابسته به نژادشناسی مربوط بعلم طوایف بشر
gastronomical وابسته بعلم خوب خوردن
geodesical وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
metaphsical وابسته بعلم ماورا
pedagogical وابسته بعلم اموزش
psychophysical وابسته بعلم روابط میان تن وروان
thermodynamic وابسته بعلم ترمودینامیک دماپویا
Other Matches
geogonostic مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostical مربوط بعلم زمین شناسی
ballistic مربوط بعلم حرکت اجسامی که درهوا پرتاپ میشوند
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinates وابسته
subordinating وابسته
pyrexial وابسته به تب
related وابسته
affiliate وابسته
syncop وابسته به غش
affiliated وابسته
appurtenant وابسته
affiliates وابسته
pyrexic وابسته به تب
affiliating وابسته
hanger on وابسته
subordinate وابسته
contingents وابسته
cephalic وابسته به سر
attendant وابسته
comprador وابسته
carpal وابسته به مچ
pertaining وابسته
dependant وابسته
dependants وابسته
commissarial وابسته به
israelitish وابسته به
aquatic وابسته به اب
attendants وابسته
elfin وابسته به جن
levitical وابسته به
riverrine وابسته به
pyretic وابسته به تب
attache وابسته
pertianing وابسته
thereof=of that وابسته به ان
congenerous وابسته
cantabrigian وابسته به
of kin وابسته
relative وابسته
plantar وابسته به کف پا
dependent وابسته
federates وابسته
federated وابسته
federating وابسته
adjective وابسته
diphtheric وابسته به
febile وابسته به تب
thereof وابسته به ان
akin وابسته
sexual organs وابسته به
germane وابسته
tuitionary وابسته به
adjectives وابسته
wedded وابسته
correspondent وابسته
subordinated وابسته
attached وابسته
correspondents وابسته
belonging وابسته ها
elysian وابسته به
pertinent وابسته
federate وابسته
relevant وابسته
attributable وابسته به
contingent وابسته
messianic وابسته به
monitorial وابسته به
interdependent وابسته
diphtheritic وابسته به خناق
clerkly وابسته به کشیش
dramaturgic وابسته به فن نمایش
soudanese وابسته به soudan
eleemosinary وابسته به صدقه
dominical وابسته بخداوند
dipteran وابسته به دوبالان
commercial attache وابسته بازرگانی
cloistral وابسته به صومعه
clitoric وابسته به چوچوله
sudanese وابسته به سودان
swinish وابسته به خوک
supererogatory وابسته به بس پردازی
clitoral وابسته به چوچوله
sorcerous وابسته به جادوگری
commercial attache وابسته تجارتی
commercial attache وابسته تجاری
congestive وابسته به تراکم
corneal وابسته به قرنیه
dependent variable متغیر وابسته
dependant variable متغیر وابسته
cuttural attache وابسته فرهنگی
deltaic وابسته به دلتا
deathy وابسته بمردن
stomatal وابسته به دهان
cycloidal وابسته به دایره
cuticular وابسته به پوست
cufic وابسته به کوفه
dermatic وابسته به زیرپوست
device dependent وابسته به دستگاه
dioecious وابسته به مگ س گیران
specie وابسته بسکه
communistic وابسته بکمونیسم
diametral وابسته بقطر
compunctious وابسته به پشیمانی
darky وابسته به نژادسیاه
stomatic وابسته بدهان
subunits یکانهای وابسته
inferential وابسته به استنتاج
diaconal وابسته بشماس
subordinate class طبقه وابسته
stimulus bound محرک- وابسته
adipic وابسته به چربی
materialistic وابسته به مادیات
connubial وابسته به زناشویی
marines وابسته به دریانوردی
marine وابسته به دریانوردی
maritime وابسته بدریانوردی
naval وابسته به کشتی
trigonometric وابسته به مثلثات
missions وابسته به ماموریت
mission وابسته به ماموریت
paralytic وابسته به فلج
paralytics وابسته به فلج
acoustical وابسته به شنوایی
degenerative وابسته به انحطاط
pancreatic وابسته به لوزالمعده
emotive وابسته به احساسات
landed وابسته بزمین
totemic وابسته به توتم
totemistic وابسته به توتم
generic وابسته به تیره
trachean وابسته به نای
pessimistic وابسته به بدبینی
nasal وابسته به منخرین
nasal وابسته به بینی
structurally وابسته به ساختمان
structural وابسته به ساختمان
humans وابسته بانسان
human وابسته بانسان
ethnicity وابسته به نژادشناسی
ethnic وابسته به نژادشناسی
tussive وابسته به سرفه
seminal وابسته به منی
municipal وابسته بشهرداری
structurally وابسته به بنا
subversion وابسته به خرابکاری
investigatory وابسته به رسیدگی
trophic وابسته بتغذیه
troy وابسته به تروا
oratorical وابسته به سخنرانی
tubuliferous وابسته به استکانیان
focal وابسته بکانون
planetary وابسته به سیاره
tubulifloral وابسته به استکانیان
social وابسته بجامعه
tutelary وابسته بقیمومت
sympathetics پی یا عصب که وابسته به
terpsichorean وابسته به رقص
tetanal وابسته به کزاز
texas وابسته به تکزاس
balsamic وابسته به بلسان
bacterial وابسته به باکتری
bacchanal وابسته به باکوس
theosophical وابسته به عرفان
avian وابسته به مرغان
auricular وابسته بشنوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com