Dictiornary-Farsi | وابسته بماه ماهتابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
lunar	وابسته بماه ماهتابی


Other Matches

fluorescence	تشعشع ماهتابی
fluorescence	تابش ماهتابی
proximo	مربوط بماه اینده
the th inst	پنجم بماه جاری
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associate	وابسته وابسته کردن
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
akin	وابسته
aquatic	وابسته به اب
dependants	وابسته
attache	وابسته
pertianing	وابسته
belonging	وابسته ها
diphtheric	وابسته به
cantabrigian	وابسته به
monitorial	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
subordinating	وابسته
elysian	وابسته به
adjective	وابسته
attributable	وابسته به
subordinate	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
subordinated	وابسته
subordinates	وابسته
cephalic	وابسته به سر
interdependent	وابسته
attendants	وابسته
pertinent	وابسته
federate	وابسته
federated	وابسته
federates	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
federating	وابسته
thereof	وابسته به ان
commissarial	وابسته به
congenerous	وابسته
febile	وابسته به تب
dependant	وابسته
attendant	وابسته
tuitionary	وابسته به
of kin	وابسته
syncop	وابسته به غش
affiliating	وابسته
affiliates	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
dependent	وابسته
comprador	وابسته
levitical	وابسته به
adjectives	وابسته
relevant	وابسته
pyretic	وابسته به تب
elfin	وابسته به جن
pyrexial	وابسته به تب
sexual organs	وابسته به
hanger on	وابسته
riverrine	وابسته به
messianic	وابسته به
pyrexic	وابسته به تب
attached	وابسته
relative	وابسته
correspondent	وابسته
correspondents	وابسته
pertaining	وابسته
appurtenant	وابسته
wedded	وابسته
germane	وابسته
contingents	وابسته
israelitish	وابسته به
contingent	وابسته
vital	وابسته بزندگی
air attache	وابسته هوایی
antichristian	وابسته به دجال
affiliated company	شرکت وابسته
petiolar	وابسته به برگدم
homicidal	وابسته به ادمکشی
radio carpal	وابسته به زندبالاومچ
altitudinal	وابسته به اوج
menstrual	وابسته به قاعده گی
psychiatric	وابسته به روانپزشکی
pygmaean	وابسته به پیگمی ها
pygmean	وابسته به پیگمی ها
porcine	وابسته بخوک
photic	وابسته به تولیدنور
analphabetic	وابسته به بیسوادی
photic	وابسته به نوروروشنایی
anginal	وابسته به گلودرد
pythian	وابسته به "اپولو"
pyrrhic	وابسته به " پیروس "
vital	وابسته به زندگی
radio ulnar	وابسته به زندبالاوزندپائین
solar	وابسته بخورشید
perigean	وابسته به حضیضی
perigeal	وابسته به حضیضی
associated company	شرکت وابسته
surgical	وابسته به جراحی
periclean	وابسته به پریکلس
astronautical	وابسته به فضانوردان
oracular	وابسته به وحی
jugulars	وابسته بوریدوداجی
jugular	وابسته بوریدوداجی
rhinal	وابسته به بینی
cosmic	وابسته بگیتی
aesthetically	وابسته به زیبایی
aesthetic	وابسته به زیبایی
rectorial	وابسته به rector
army attache	وابسته زمینی
army attache	وابسته نظامی
photographic	وابسته به عکاسی
aortal	وابسته بشاهرگ
matrimonial	وابسته به عروسی
aortic	وابسته بشاهرگ
promethean	وابسته به پرومیتوس
pharmacologic	وابسته بداروشناسی
ranine	وابسته به وزغ
pharisaic	وابسته به فریسی
petrologic	وابسته به سنگ
peruvian	وابسته به پرو
rectal	وابسته به مقعد
archimedean	وابسته به ارشمیدس
perlitic	وابسته به مروارید
pharyngal	وابسته به گلوگاه
investigatory	وابسته به رسیدگی
nasal	وابسته به منخرین
social	وابسته بجامعه
maritime	وابسته بدریانوردی
marine	وابسته به دریانوردی
marines	وابسته به دریانوردی
connubial	وابسته به زناشویی
subversion	وابسته به خرابکاری
materialistic	وابسته به مادیات
paralytic	وابسته به فلج
structurally	وابسته به بنا
paralytics	وابسته به فلج
structurally	وابسته به ساختمان
pocky	وابسته به ابله
structural	وابسته به بنا
presbyterial	وابسته به کشیش ها
planetary	وابسته به سیاره
pessimistic	وابسته به بدبینی
mission	وابسته به ماموریت
missions	وابسته به ماموریت
preemptive	وابسته به حق شفعه
predial or prae	وابسته به زمین
nasal	وابسته به بینی
potamic	وابسته به رودها
preemptive	وابسته به پیشدستی
prefectorial	وابسته به اداری
oratorical	وابسته به سخنرانی
press attache	وابسته مطبوعاتی
focal	وابسته بکانون
naval	وابسته به کشتی
humans	وابسته بانسان
plumbous	وابسته به سرب
pancreatic	وابسته به لوزالمعده
degenerative	وابسته به انحطاط
pistillary	وابسته به مادگی گل
piscatory	وابسته به صیدماهی
piscatory	وابسته به ماهیگیری
acoustical	وابسته به شنوایی
piscatorial	وابسته به صیدماهی
adipic	وابسته به چربی
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
puberal	وابسته به بلوغ
pubertal	وابسته به بلوغ