English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
nasofrontal وابسته به بینی و پیشانی
Other Matches
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
metopic وابسته به پیشانی
nassal وابسته به بینی
rhinal وابسته به بینی
nasolabial وابسته به لب و بینی
nasal وابسته به بینی
previsionary وابسته به پیش بینی
gastroscopic وابسته بمعده بینی
rhiopharyngeal وابسته به بینی وگلوگاه
narial وابسته به سوراخ بینی
oculonasal وابسته بچشم و بینی
nasopalatine وابسته بکام و بینی
previsional وابسته به پیش بینی
nasopalatal وابسته بکام و بینی
animalcular وابسته به جانوران ذره بینی
nasoethmoidal وابسته به بینی و استخوان غربالی
astrologic وابسته به نجوم بینی یا طالع شناسی
prognostic وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
haffit پیشانی
front face پیشانی
front view پیشانی
fascia پیشانی
haffet پیشانی
faces پیشانی
brow پیشانی
frontal پیشانی
brows پیشانی
fascias پیشانی
forehead پیشانی
foreheads پیشانی
sinciput پیشانی
foreheand پیشانی
face پیشانی
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
entablature پیشانی در معماری
coronet پیشانی بند
riser پیشانی پله
coronets پیشانی بند
head band پیشانی بند
frontlet پیشانی بند
frontal lobe قطعه پیشانی
frontal bone استخوان پیشانی
retreating forehead پیشانی تو رفته
crownet پیشانی بند
headband پیشانی بند
head lamp چراغ پیشانی
prefrontal پیش پیشانی
headbands پیشانی بند
frontal association area منطقه ارتباطی پیشانی
corsa [پیشانی در گچ بری سر ستونها]
white face جانور پیشانی سفید
forelocks کاکل موی پیشانی
frontonasal مربوط به پیشانی وبینی
frontomalar bone استخوان پیشانی وگونه
frontomalar مربوط به پیشانی وگونه
faces پیشانی جنگی گلنگدن
shim خط سفید پیشانی اسب
forelock کاکل موی پیشانی
to knock head پیشانی برخاک نهادن
foretop کاکل موی پیشانی
face پیشانی جنگی گلنگدن
beetle brow پیشانی پیش امده
bevelled edge weld جوش درز پیشانی
kowtow پیشانی برخاک نهادن
prefrontal cortex قشر پیش پیشانی
kow-towing پیشانی بر زمین نهادن
kow-towed پیشانی بر زمین نهادن
kow-tow پیشانی بر زمین نهادن
kow-tows پیشانی بر زمین نهادن
frontal lobe syndrome نشانگان قطعه پیشانی
kotow پیشانی برخاک نهادن
frontlet پیشانی اسب وغیره
breech head پیشانی جنگی گلنگدن یا کولاس
phylactery پیشانی بند وباز وبند
front خط اول میدان رزم پیشانی
sinus درون حفرههای پیشانی وگونه ها
fronting خط اول میدان رزم پیشانی
sinuses درون حفرههای پیشانی وگونه ها
diadem سربندیا پیشانی بند پادشاهان
diadems سربندیا پیشانی بند پادشاهان
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
lovelock طره زلف روی پیشانی یا شقیقه
architrave-cornice [پیشانی ستون بدون حاشیه ی تزئینی]
frisette حلقه زلف روی پیشانی زنانfrieze
kow-tows زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
to knock head چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kow-towing زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
head space فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
kotow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kowtow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
english toy spaniel نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
prefrontal واقع در جلو استخوان پیشانی جلو مغزی
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
filleting پیشانی بند گیس بند
fillet پیشانی بند گیس بند
filleted پیشانی بند گیس بند
filet پیشانی بند گیس بند
fillets پیشانی بند گیس بند
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
rheum اب بینی
palmistry کف بینی
snivels اب بینی
hand reading کف بینی
rhinologist بینی
snivelling اب بینی
graphology خط بینی
snivelled اب بینی
pecker بینی
sniveling اب بینی
sniveled اب بینی
snivel اب بینی
double vision دو بینی
noses بینی
mucus of the nose اب بینی
nozzles بینی
snoot بینی
the handle of the face بینی
nasally از بینی
snot اب بینی
night bilndness شب بینی
nozzle بینی
cross eye کج بینی
neb بینی
chiromancy کف بینی
nose بینی
cross eye دو بینی
clairvoyance غیب بینی
clairvoyance روشن بینی
astronomy طالع بینی
astrology اختر بینی
lenticular ذره بینی
myopy نزدیک بینی
pessimistically ازروی بد بینی
lookahead پیش بینی
near sight نزدیک بینی
laryngoscopy حنجره بینی
near sightedness نزدیک بینی
optimism نیک بینی
optimism خوش بینی
paranasal نزدیک بینی
astrology طالع بینی
precaution پیش بینی
microscopy ذره بینی
precautions پیش بینی
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
nose بینی اسب
megalopsis درشت بینی
megalopsia درشت بینی
noses بینی اسب
microscopy ریز بینی
expectations پیش بینی
expectation پیش بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com