Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
Other Matches
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
neological
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
catechetic
وابسته به تعالیم مذهبی
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
ritualist
ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
propaedeutic
تعلیمات مقدماتی
academics
تعلیمات افلاطون
public instractions
تعلیمات همگانی
basic training
تعلیمات ابتدایی
civics
تعلیمات مدنی
catechesis
کتاب تعلیمات دینی
exoterics
تعلیمات برونی یاعمومی
rabbinism
تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
refresher course
دوره یاداوری تعلیمات نظامی
trainband
گروه نظامی تعلیمات دیده
refresher courses
دوره یاداوری تعلیمات نظامی
boot camps
اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot camp
اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
modern
نوین
latter-day
نوین
younger
نوین
young
نوین
new marxism
مارکسیسم نوین
modernly
بطرز نوین
modernism
نوین گرایی
modern sector
بخش نوین
modernization
نوین سازی
modernization
نوین گری
Art Nouveau
هنر نوین
modernist
نوین گرا
modernists
نوین گرا
new fashion
طرز نوین
modern system
نظام نوین
newer
نوین جدیدا
new-
نوین جدیدا
new
نوین جدیدا
modernizes
نوین کردن
modernized
نوین کردن
modernize
نوین کردن
modernising
نوین کردن
modernises
نوین کردن
modern physics
فیزیک نوین
modernizing
نوین کردن
neo hebraic
عبری نوین
anew
بطرز نوین
newest
نوین جدیدا
neodoxy
اصول نوین
modernised
نوین کردن
neologize
دارای عقاید نوین
neo platonism
فلسفه افلاطونی نوین
neo romanesque
رومی وار نوین
verslibre
شعر بسبک نوین
neo plasticism
شکل افرینی نوین
new general catalogue
فهرست عمومی نوین
neo christianity
دین نوین مسیح
misoneism
مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
religious
مذهبی
churchgoer
مذهبی
churchly
مذهبی
churchgoers
مذهبی
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rearming
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
holy day
تعطیل مذهبی
spirituality
روحیه مذهبی
holidays
تعطیل مذهبی
holiday
تعطیل مذهبی
religionism
غیرت مذهبی
pontifex
شورای مذهبی
religiose
مذهبی بودن
religiosity
تعصب مذهبی
missionaries
مبلغ مذهبی
missionary
مبلغ مذهبی
religious rites
شعائر مذهبی
neologize
مذهبی بودن
religious matters
مسائل مذهبی
service book
کتب مذهبی
religious tenets
عقاید مذهبی
clergymen
عالم مذهبی
clergyman
عالم مذهبی
missioner
مبلغ مذهبی
converter
مبلغ مذهبی
revival
جنبش مذهبی
ritual
تشریفات مذهبی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
devout
مذهبی عابد
revivals
جنبش مذهبی
tenet
متعقدات مذهبی
semireligious
نیمه مذهبی
guru
معلم مذهبی
convertor
مبلغ مذهبی
R.E
تحصیلات مذهبی
sects
فرقه مذهبی
gurus
معلم مذهبی
sect
فرقه مذهبی
dogmatism
تعصب مذهبی
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
psalm
سرود مذهبی خواندن
psalms
سرود مذهبی خواندن
tabu
منع یانهی مذهبی
swami
رهبر مذهبی هندی
taboos
منع یانهی مذهبی
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
taboo
منع یانهی مذهبی
Mother Superior
رئیس بنیاد مذهبی
priggism
تعصب سخت مذهبی
holyday
روز تعطیل مذهبی
ecclesiogenic neurosis
روان رنجوری مذهبی
rite
مراسم تشریفات مذهبی
Religious (political) fanaticism
تعصبات مذهبی ( سیاسی )
Mother Superiors
رئیس بنیاد مذهبی
crusade
جنگ مذهبی نهضت
wowser
مذهبی و خرده گیر
crusades
جنگ مذهبی نهضت
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
pauli
اصول مذهبی پولس
crusading
جنگ مذهبی نهضت
dogmatics
مبحث شعائر مذهبی
catechism
تعلیم ودستور مذهبی
religious sentiments
احساسات وعقاید مذهبی
psalter
سرود مذهبی مزامیر
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
crusaded
جنگ مذهبی نهضت
hymnbook
کتاب سرود مذهبی
catechesis
تعالیم مذهبی شفاهی
revivalism
اصول بیداری مذهبی
cantor
اواز خوان مذهبی
traditor
خائن در امر مذهبی
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
synods
مجلس منافره مذهبی
catechism
پرسش نامه مذهبی
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
Easter Sepulchre
تشریفات مذهبی تدفین
catechisms
تعلیم ودستور مذهبی
synod
مجلس منافره مذهبی
catechisms
پرسش نامه مذهبی
church
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
indifferentism
لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
indoctrinate
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
archdiocese
قلمرو مذهبی اسقف اعظم
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
Scientology
ساینتولوژی
[یک نوع سیستم مذهبی]
dogmatize
تعصب مذهبی نشان دادن
menology
سالنمای جشنها وسوگوارهای مذهبی
anagogy
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
churches
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
vigilantism
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
indoctrinates
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
indoctrinated
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
anagoge
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
sisterhood
انجمن خیریه مذهبی نسوان
indoctrinating
تعالیم مذهبی یاحزبی را اموختن به
sacrilegious
مربوط به بیحرمتی به شعائر مذهبی
secular
دورهای غیر مذهبی دنیائی
inquisition
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
inquisitions
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
jacobin
عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
character guidance
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
theocracy
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
vicarage
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
vicarages
محل اقامت خلیفه نوعی منصب مذهبی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
simoniac
خرید وفروش کننده مناصب ومشاغل مذهبی
scholasticism
شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
theocracies
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
druze
یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام بلوردان
taperer
حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
revealed religion
مذهبی که بوسیله پیغمبران بمردم ابلاغ شده باشد
religioner
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
last rites
مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
shout song
سرودهای مذهبی خیلی بلندسیاه پوستان جنوب امریکا
superstitious uses
مخارجی که برای امور مذهبی غیرقانونی صرف شود
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com