Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
protozoan
وابسته به تک یاخته اغازی
Other Matches
plasmic
وابسته به سفیده یاخته
oogamous
دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
elementary
اغازی
initials
اغازی
initialling
اغازی
initialing
اغازی
initialed
اغازی
initial
اغازی
initialled
اغازی
protist
اغازی
inceptive
اغازی
initiation sequence
مرحله اغازی
restart
باز اغازی
initial state
حالت اغازی
initiative
قریحه اغازی
initials
اصلی اغازی
initialling
اصلی اغازی
initialled
اصلی اغازی
protist
تک یاختگان اغازی
initialing
اصلی اغازی
initialed
اصلی اغازی
initiatives
قریحه اغازی
initial
اصلی اغازی
initial velocity
سرعت اغازی
start up control
کنترل اغازی
restart point
نقطه باز اغازی
nascency
نوفهوری و اغازی تولد
nascence
نوفهوری و اغازی تولد
initial base font
فونت پایه اغازی
initial program load
بارگیری برنامه اغازی
initialization
ارزش دهی اغازی
initialize
ارزش اغازی دادن
inchoative
تازه اغاز شده اغازی
loop initializaion
ارزش دهی اغازی در حلقه
sporozoite
اغازی انگلی متحرک هاگدار
trichomonad
جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
ipl
Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
uninitialized
ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
biont
یاخته
acellular
بی یاخته
cell
یاخته
cells
یاخته
protozoan
تک یاخته
unicellular
تک یاخته
unicellularity
تک یاخته
protozoon
تک یاخته
glial cell
یاخته گلیایی
cytoplasm
سفیده یاخته
neurons
یاخته عصبی
germ cell
یاخته جنسی
nerve cell
یاخته عصبی
phagocytosis
یاخته خواری
cytology
یاخته شناسی
ovum
یاخته ماده
spermatozoid
یاخته نر و متحرک
data cell
یاخته داده
mesoplast
هسته یاخته
cytology
یاخته شناس
bacteria
میکربهای تک یاخته
ependymal cell
یاخته اپاندیم
protoplasm
سفیده یاخته
neurocyte
یاخته عصبی
gamete
یاخته جنسی
storage cell
یاخته انباره
utricle
انبان چه یاخته
pigment cell
یاخته رنگی
protozoology
تک یاخته شناسی
neurone
یاخته پی و کاران
betz's cell
یاخته بتس
neuron
یاخته عصبی
haploid cell
یاخته جنسی
neurones
یاخته پی و کاران
binary cell
یاخته دودویی
cell body
جسم یاخته
blood cells
یاخته خون
blood cell
یاخته خون
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
sarcode
سفیده یاخته حیوانی
intercellular
واقع در میان یاخته ها
heterogamet
یاخته جنسی ناهمخوان
astrocyteo
نوعی یاخته کمکی
macrophage
یاخته بیگانه خواردرشت
osteoblast
یاخته استخوان ساز
body cell
یاخته غیر تناسلی
neuroblast
یاخته رویانی عصبی
accessory cells
یاخته های کمکی
spongioblast
یاخته رویانی گلیایی
ectoclast
بخش خارجی یاخته
rod
یاخته استوانه ای
[در چشم]
amitosis
تقسیم مستقیم یاخته
Rod cell
یاخته استوانه ای
[در چشم]
gametogenesis
تکوین یاخته جنسی
plasma membrane
غشاء خارجی سفیده یاخته
plasmalemma
پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
trabecula
دارای فواصل دربین یاخته ها
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
achromatin
مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
photocell
یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
spermatozoon
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
spermatozoa
یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
neurons
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
plasmolysis
چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
neuron
رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
rods and cones
[in the retina]
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
chromoplast
یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
plastogene
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
nucleole
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
associating
وابسته وابسته کردن
associated
وابسته وابسته کردن
associates
وابسته وابسته کردن
associate
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
pertaining
وابسته
federated
وابسته
commissarial
وابسته به
pertinent
وابسته
akin
وابسته
federates
وابسته
congenerous
وابسته
syncop
وابسته به غش
pertianing
وابسته
related
وابسته
cephalic
وابسته به سر
diphtheric
وابسته به
federating
وابسته
adjective
وابسته
attendant
وابسته
adjectives
وابسته
plantar
وابسته به کف پا
appurtenant
وابسته
affiliate
وابسته
aquatic
وابسته به اب
interdependent
وابسته
carpal
وابسته به مچ
thereof=of that
وابسته به ان
tuitionary
وابسته به
comprador
وابسته
federate
وابسته
attendants
وابسته
affiliates
وابسته
cantabrigian
وابسته به
of kin
وابسته
attache
وابسته
affiliated
وابسته
thereof
وابسته به ان
subordinates
وابسته
sexual organs
وابسته به
dependent
وابسته
contingents
وابسته
riverrine
وابسته به
attributable
وابسته به
febile
وابسته به تب
relevant
وابسته
levitical
وابسته به
subordinate
وابسته
wedded
وابسته
germane
وابسته
subordinating
وابسته
subordinated
وابسته
hanger on
وابسته
correspondent
وابسته
monitorial
وابسته به
relative
وابسته
affiliating
وابسته
israelitish
وابسته به
pyretic
وابسته به تب
attached
وابسته
pyrexial
وابسته به تب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com